خانوما من دچارافسردگی بعدزایمان شدم دوست دارم تنهاباشم وگریه کنم ازخودم بدم میاد ازاطرافیانم متنفرشدم هیچ حسی به همسر م ندارم بچمم بزورشیرمیدم اعصابم خرابه یه حس بدی دارم چکارکنم من عاشق همسرم بودم

عزیزم برو دکترروانپزشک دوتاقرص کوچولومیده،خداشاهده زندگی انقدقشنگ میشه..
یکماه بخوری کلااوکی میشی.
ولی ادامه نده،همون یکماه وبخورفقط

عزیزم🫠منم این روزا گذراندم

من کاملا درکت میکنم اوضاع من خیلیی داغونتره باور کن حالا من زایمانم نکردم !!! رسما تا مرز جنون میرم با هر مدل مشاور حرف زدم درست نشدم هنوز

عزیزدلم منم همینجوری بودم
درکت میکنم
من شبو روز گریه میکردم و حتی بچمو نمیخواستمش
از همه بدم میومد
فقط میخواستم مامانم کنارم باشه
مامانمم چون ازم دوره و کار داشت ده روز بیشتر نتونست پیشم بمونه
مابقی روزها زنگش میزدم و دو سه ساعت باهاش حرف میزدم و گریه میکردم
من خودم به داد خودم رسیدم
نباز قوی باش
همه این حال با مرور زمان خوب میشه
من بعد یک ماه خوب شدم
میشه گفت خیلی بهتر شدم
با هرکس میدونی حالتو خوب میکنه صحبت کن گریه کن
نزار این حالی بمونی

عزیزم اولش چون شرایط یهو تغییر میکنه خیلی سخته کم کم بهتر میشی اگر حالت خیلی بده با یه مشاور صحبت کن

از یه مشاور کمک بگیر

با شماره ۱۴۸۰ تماس بگیر و باهاشون حرف بزن از همه چیز بگو کمک و راه حل بخواه

اگه حالت خیلی بده حتما با ی روانشناس صحبت کن. ی کمی ک بگذره همه چی درست میشه. این حالات و روحیات ب خاطر تغییر شرایط زندگیه. سعی کن در درجه اول خودت ب خودت کمک کنی. بعد هم شرایط روحیت را برای شوهرت و اطرافیانت مثلا مادرت، خواهرت و.... بگو. و ازشون بخواه ک بیشتر هواتو داشته باشن. گاها ما منتظریم خودشون بفهمن و درک کنن ک اینطور نیست. حتما بهشون بگو

عزیزم حتمامشاوره برو،
میگن کسانی کهبعداززایمان موردتوجه ومحبت همسرواطرافیان قرارنگیرند،دچارافسردگی میشوند

باید با شوهرت صحبت کنی در این باره

عزیزم خودت باید به خودت امیدبدی آروم کنی خودتو به خوبی های همسرت فکر کن

ب مرور شاید خوب بشی

ببین منم اینجوری شدم قشنگ یک هفته اما هی بخودم گفتم نه من عاشق شوهرم عاشق بچمم همش بگو دورتا شلوغ کنن به شوهرتن بگو بگو تا بیشتر توجه کنه بهت

منم دقیقا اینجوری شدم🥺😢همش بغضم میگیره،دلم میخواد گریه کنم،حالم اصلا خوب نیس