بچه های شمام اینجوری یا ن فقط من دارم دیونه میشم
تا در باز میشع گریه مکنح ک ببرم بیرون باباش بره بیرون یکساعت بکوب دنبالش گریه مکنح وای نگم اگ مادر شوهرم بیاد چادر سرش کنه بخاد بره غوغا ب پا میشه الان دیقین امد رفت یکساعت داشت گریه مکرد ک چرا منو نبرد یرون یعنی اینو بگم متوجه میشه ک طرف دار میره خیلی گریه مکنح چکار کنم این عادت بیفته از سرش

دخترمنم چندماهه همینجوریه
الانکه یادگرفته هرکی میره خودشومیکشه سمتش گریه میکنه میگه دَردَر

پسرمنم اینجوریه تا باباش میخاد بره بیرون گریه میکنه
خونه مامانمم اینجوریه
انگار با کسی که دوسش داره گریه میکنه واسش

دختر من چند روزه اینطوری شده

دختر منم اینجوریه ولی من باهاش صحبت میکنم وقتی همسرم میخواد بره سر کار بغلش میکنم میرم دم در تا همسرم کفشسو بپوشه براش توضیح میدم که بابا می‌ره سرکار روز خوبی داشته باشی بابا کارات خوب پیش بره و کلی حرف بعد خداحافظی میکنیم درو می‌بندم
دیگه گریه نمیکنه
یا اگه گریه کرد باهاش بازی میکنم جور دیگه سرگرم میکنم که از یادش بره

یه جوری برن که سرگرم باشه متوجه نشه

پسر منم اینجوریه
ولی هیچکس تاحالا این کارو باهاش نکرده
خودم آماده میشم هم اینکارو میکنه.
در تراس رو باز میکنم میبندم گریه میکنه
دوست داره بره تو تراس.
بچه ها انگار محیط بیرونو بیشتر دوست دارن.
اصلا براش مهم نیس کجا
حتی تو حیاط بمونیم
فقط دوست داره محیط بیرون و هوای آزاد باشه

دقیقاااااا

شاید از اول یادگرفته

قبلا حتما رفتنی با خودشون بردن یاد گرفته