خانما کی امسال بچه اش میره پیش ۲..دختر من از مهر باید بره ولی موندم چیکار کنم یکی نزدیک خونمون هست ولی ۴۰ نفر تو یه اتاقن شوهرم راضی نیست جاهای دیگه هم یکم دوره و میترسم رانندگی کنم استرس دارم سرویسم میگم سنش کمه دخترم ن اینکه بیاد از مهد بیرون

۰ پاسخ

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
بازگشت به اندام قبل از بارداری
بازگشت به وزن و اندام قبل از بارداری: رژیم غذایی یا ورزش؟
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
برنامه روزانه کودک دو ساله
برنامه روزانه کودک دو ساله شامل چه مواردی می شود؟

سوال های مرتبط

مامان آنا کوچولو مامان آنا کوچولو ۲ سالگی
خانما یه سوال کسایی ک بچشون پیش دبستانی رفته.میگم همه جا سرویس بهداشتیشون تو حیاطه؟ من دخترم امسال میره پیش ۲ یجا رفتم نگاه کردم محیطش بد نبود ولی اموزششون خوبه.الان یه مشکلی هست ک سرویس بهداشتیشون تو حیاط بود در حیاط هم باز بود گفتم در همیشه در بازه گفت دوربین داریم و نگهبان دوربین نگاه میکنه میترسم نکه مثلا بجه بره سرویس حواسشون نباشه و خدایی نکرده کسی بیاد داخل بچه رو اذیت کنه.امروز وایستاده بودم یه بچه میخواست بره سرویش مدیر گفت کجا میری گفت سرویس نرفت همراه بچه منکه رفتم بیرون دیگه دنبال من اومد به بچه گفت بیرون وایستادم منتظرتم.بچه مدرسه فرستادنم استرس داره اونم دختر
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آنا کوچولو مامان آنا کوچولو ۲ سالگی
خانما کی بچه اش امسال میره پیش دبستانی؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان حسنا مامان حسنا ۲ سالگی
خانما توروخدا یه راهکار بدید برای اینکه دخترم از شیر بگیرم هم اون به جز شیر غذا نمیخوره بده هم من دیگه نمیدونم چیکار کنم شیرم کمه
توس ۲۰ماهگی ۹ کیلوعه😭😭😭دیگه نمیدونم چیکار کنم غذا خور نیست منم شیرم کمه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان گونش مامان گونش ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز من ۱ هفته هست دخترمو از شیر گرفتیم ولی تو یکی از سینه هام هنوز ی توده مانند هست اونو چیکار کنم بره؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ریحانه مامان ریحانه ۲ سالگی
سلام مامانا ببخشید من یکی دختر دارم شیرخواره. ولی امروز روز پربودن هست پریود نشدم خیلی میترسم باردار باشم بنظر تون چیکار کنم پریود بشم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پویا مامان پویا ۱ سالگی
سلام خانما کسی هست این روزا بچه اش تب کرده باشه دوره اش چند روزه اس سه شبه تب کرده پسرم وقتی میخوابه تبش بالا میره دکتر بردم داروهاشم سروقت میدم دیگه نمیدونم چیکار کنم
مامان الین مامان الین ۲ سالگی
خانوما میگم بچه ی من یه هفته ای هست خیلی اذیت میکنه یه سره بهونه میگیره میگه بغلش کنم اصلا تو زمین راه نمیره فقط میگه بغلش کنم و یه سره جیغ میزنه . انقدی که دیگه حالم ازش بهم میخوره دلم میخواد یه نفر بیاد چند روزی برداره ببرتش
پدرش هم با ماشین سنگین میره هفته ای یه بار میاد خونه موندم از دلتنگی اونه یا مشکلی داره .
دیگه انقدی جیغ میزنه که منم سرش داد میزنم و گاهی وقتا حتی از باسنش میزنمش
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۱ سالگی
آوردم بخاری گذاشتم خونمون خیلی سرد بود گرم نمی شد چون خودم وصل کردم میترسم نشتی اینا داشته باشه البته چک کردم ولی باز میترسم شوهرمم خونه نیست تنها باپسرمم یکم استرس دارم چیکار کنم ب نظرتان راههای ایمنی بگین از وقتی بخاری روشن کردم بوی عجیبی داره قبلش نداشت
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان علی💙🌈 مامان علی💙🌈 ۱ سالگی
مامانا به نظرتون ویزیت آنلاین هم خوبه من بگیرم یا ن؟ آخه احساس میکنم زود سر هم بندیش میکنه و میره. من روز به روز داره وسواسم بدتر میشه خصوصا وسواس فکری. قبلا شوهرم اینجا بود فقط درو قفل میکردم بدون اینکه چِکِش کنم میومدم میخوابیدم الان با وجود اینکه اون هستش من باز هی میرم نگاش کنم ببینم خوب قفلش کردم یا ن‌ آخه شوهرم بخاطر اینکه صبح زود میره سرکار تو اتاق میخوابه منو پسرمم تو پذیرایی. بعد همش میگم نکنه من بخوابم درو خوب قفل نکرده باشم شوهرمم خوابش سنگینه بیدار نشه یکی بیاد بچمو بدوزده بره. یا مثلا روزایی که کار دارم میرم بیرون شبش صد بار نگاه میکنم چک میکنم ببینم قفل کردم یا ن. بعضی روزا کلا بیرون نمیرم درم قفله خب دیگه مطمعنن نباید برم نگاش کنم چون جایی نرفتم ولی باز میرم هی نگاش میکنم ببینم خوب قفله یا ن. بماند که روزایی که بیرون میرم وقتی برمیگردم تو اتاق و کمد دیواری و همه جا رو نگاه میکنم حس میکنم یکی اومده قایم کرده خودشو🤦‍♀️ شهر ما هم روانپزشک نداره کسی هم منو نمیبره یه شهر دیگه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ماهان😍 مامان ماهان😍 ۱ سالگی
سلام خانوما
یه راهنمایی من دو دلم که پسرمو بفرستم مهد یا نه؟؟؟
دوتا پسر بچه تو خونه واقعا اذیت شدم دو ساله
میگم بره مهد یکم راحت تر میشم
شما بچه هاتون رو مهد فرستادین یا نه؟
راضی بودین از مهد رفتن شون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان nila مامان nila ۱ سالگی
سلام بچه ها خوبین
تاحالا تجربه داشتین مثلا یه هفته ۱۰روز همسرتون بره ماموریتی جایی نباشه و شما تنها باشین؟؟
من همسرم یه چندروز میره جایی نیست من ازالان استرس دارم خونه ک میترسم مجبورم برم پیش مامانم اونجا هم دخترم تایم طولانی اذیت میکنه بهونه میگیره کلا ازالان نگرانم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ♥️دخملی♥️ مامان ♥️دخملی♥️ ۲ سالگی
بنظرتون تو سن دختر من خواب روز حذف بشه بهتر نیست ؟ روزا یکساعت میخوابه اما امااااااان
اماااااان از شب
سرویسم میکنه دوازده میخوابه
الان که دارم پیام میدم سردرد وحشتناکم زده به کاسه ی چشمام
یعنی نمیدونم دیگه باید چیکارش کنم روزاهم نخوابه تاشب چجوری سرگرمش کنم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جوجه کوچولو مامان جوجه کوچولو ۲ سالگی
مامانا تجربه اینو داشتین ک موهای بچه هاتون کم پشت باشه بعد ۲ سال خوب شه خود ب خود؟دخترم موهاش کم پشته ولی ن من ن پدرش ن کسی تو فامیل اینجوری کم پشت نیس چیکا کنم اخه😔 مثلا اینجا موهاشو خرگوشی بستم ولی چقد کمه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فرستاده خدا كـــيــاراد💙 مامان فرستاده خدا كـــيــاراد💙 ۲ سالگی
سلام مامانيااا
اقا من چيكار كنم پسرم اصلا بود و نبود باباش براش مهم نيست خيلي به من وابسته س
حتي باباش ميخواد بيرون ببرتش تو پاگردمو من خداحافظي ميكنم كه بره ميپره بغلم برميگرده تو خونه يا دستمو نيگيره كه منم برم اگرم نرم ميتد خونه درو ميبنده رو باباش با اينكه عاشق بيرونه

چيكار كنم يكم از اين وابستگي كم بشه

كلا دوست داره من كنارش باشم يعني بشينم كنارش سه ساعتم جم نميخوره همش به من ور ميره ولي تا بلند شم كلا مياد كنار من
بهونه گير و نق نقو نيستا يا اصلا بغلي نيست بگم اويزونمه ولي بايد من جلو چشمش باشم يا فاصلم بيشتر از يه متر نباشه🥺😭
چيكار كنممم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان جوجه‍ طلآیی🐣 مامان جوجه‍ طلآیی🐣 ۱ سالگی
دیشب یکی از سخت‌ترین شب‌های بچه‌داری رو گذروندم.
چند شبه آرادو از شیر شب گرفتم و دیگه هم تابش نمی‌دم و دارم بهش یاد می‌دم خودش بخوابه. ولی دیشب… با اینکه پنج شب از شروع این روند گذشته بود، فوق‌العاده بی‌قرار بود.
هر نیم ساعت با گریه شدید بیدار می‌شد و شیر می‌خواست. وقتی می‌دید خبری از شیر نیست، خودش رو به در می‌کوبید که باز کنم و بره بیرون. وقتی منصرفش می‌کردم، آب می‌خواست و وقتی لیوان آب رو می‌دادم، روی من می‌ریخت و جیغ می‌زد.

ساعت شش صبح از شدت بی‌خوابی و خستگی دیگه نتونستم تحمل کنم و سرش داد زدم 😔😭
خدایا خیلی خسته‌ام… کاش مامانم کنارم بود که اینجور شب‌ها کمکم کنه.
ولی راه دوره و من تنها موندم. شوهرمم صبح باید می‌رفت سرکار، مجبورش کردم بره اتاق دیگه بخوابه چون بی‌خوابی براش خطرناکه؛ یه اشتباه کوچیک تو کارش می‌تونه جون آدما رو به خطر بندازه.

دست تنها بودم و خسته.
نمی‌دونم این روزا کی تموم میشه…
نمی‌دونم گریه‌های آراد از دندون بود، از دل‌درد یا چیز دیگه. فقط می‌دونم خیلی بی‌قرار بود بچم.

اینجور وقتا هول می‌کنم، نمی‌دونم باید چیکار کنم. حس می‌کنم خیلی بی‌تجربه‌م و یه مامان بد. خیلی خودمو باختم، خیلی… 😔
گاهی حتی به این فکر می‌کنم که کاش بچه نمی‌آوردم که حالا هم من و هم آراد این همه زجر بکشیم.
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر