امروز بعداز ۲ماه و ۲۸روز بعد از زایمان تصمیم گرفتم اون دختر قویی باشم که خوشحال و شاد بود و آهنگ میذاشت میخوند و می‌رقصید و کاراشو میکرد و مشکلات جسمانی که بعداز زایمان برام پیش اومده رو نادیده بگیرم.
تو حال خودم بودم آهنگم زیاد کردم یهو دیدم پیام که داشت بامن همراهی میکرد و با شاد بودنم معلوم بود شاد شده و می‌خنده یهو خوابش برده🥹
خواستم بگم هرچقدرم اذیت شدید تو این مدت همه دردارو بذارید کنار و فضای خونه رو شاد کنید تا بچه هاتونم این حال خوب رو باهاتون شریک باشند❤️
#مادر_شاد_یعنی_خونه_ای_ایمن_و_شاد

۳ پاسخ

منم‌میخام دیگه به خودم برسم تا فردا دوستای پسرم دیدنم بهش بگن اوووف رادمهر مامان خوبی داری😂😂😂😂

انشاءالله همیشه تنت سالم دلت شاد و لبت خندون باشه

منم تازه بعد دو ماه تونستم خودم و پیدا کنم

مقالات مرتبط

سبک زندگی سالم
سبک زندگی سالم و شاد چگونه است؟
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
افسردگی بعد از زایمان
همه چیز در مورد افسردگی بعد از زایمان و درمان آن
درمان افتادگی پوست شکم بعد از زایمان
درمان افتادگی پوست شکم بعد از زایمان

سوال های مرتبط

مامان یلدا مامان یلدا ۵ ماهگی
شما بر نی نی هاتون اهنگ میزارین شاد میشن ؟من براش میرقصمم شاد میشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان بردیا 🩵 مامان بردیا 🩵 ۲ ماهگی
دوماه گذشت از روزی که صورت گرمتو رو صورتم گذاشتن از اشکی که بخاطر دیدن تو ریختم از وقتی که اون مینایی که میشناختم کلا عوض شد همه فکر و ذکرم شده بردیا...دلم برای قبلا تنگ میشه حالم هنوز خوب نشده ولی وجود تو بهم دلگرمی میده فقط با تو میتونم بگذرونم این دورانو خداروشکر بخاطر وجودت پسرم خیلی دوست دارم قلب مامان🫀
خدا همه ی بچه ها رو صحیح و سالم و شاد نگه داره 😍
خدا بچه های صحیح و سالم و شاد به هرکسی که میخواد و نداره بده 😍
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان اقا ایمانم مامان اقا ایمانم ۵ ماهگی
خانما بچتون تو سه ماهگی با همه میخندید ؟امروز دختر همسایمون با پسرم بازی میکرد خیلی باهاش میخندید در صورتی که اونا تا به حال ندیده بود اخه چرا با همه میخنده میترسم پیش فعال باشع بچع که با قریبه ها نمیخنده چرت بچه من میخنده ؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آرتا🤰 مامان آرتا🤰 ۳ ماهگی
یعنی امروز به معنای واقعی تا مرز سکته رفتم
صبح بیدار شدم خونه خیلی گرم بود شبیه حموم شده بود دیدم شوهرم پکیج رو تا آخر دیشب زیاد کرده آفتاب هم افتاده بود خونه ینی جهنم شده بود
پسرم بیدار شد دیدم دست و پاش گرمه عرق کرده بعد اصن بی حال بی حال شده بود قشنگ مردم یه لحظه تب سنج زدم ۳۷/۴ بود گفتم تب داره
بعد فهمیدم بچه از گرما بی حال شده بود پکیج زو خاموش کردم برگشت به حالت قبل بچه گرما با بچه داشت چیکار میکرد خیلی حواستون باشه مامانا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نیک مامان نیک ۳ ماهگی
قربون چشات که شدی همدم شبای من ❤️ همینقدر شاد و خندان وقتی میخاد بخابه 😂
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان باران 😍🤍 مامان باران 😍🤍 ۲ ماهگی
دخترم امروز از بیمارستان مرخص شد 🥹
ممنون از دعاهای خیرتون🤍
ان شاءالله همه بچه ها همیشه شاد و سلامت باشن
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نفس خانوم مامان نفس خانوم ۴ ماهگی
مامانا بچه‌های شما تو دو ماهگی روزی چند ساعت می‌خوابند دختر من از بعد واکسنش خوابش خیلی کم شده تو روز شاد سه چهار ساعت بخوابه ولی شبا خوب می‌خوابه طبیعیه؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان حسنا🤍 مامان حسنا🤍 ۵ ماهگی
سلام دکتر برای دخترم ساشه امپرازول نوشته برای این که رفلاکس داشت وبی اشتها بود منم ظهر قبل از این که شیرش بدم نصفشو با کمی شیر قاطی کردم و بعداز خوردن کمی شیر بهش دادم همه رو بالا آورد به نظرتون بهش نمیسازه؟ تا چه مدت بدم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سپیدار👼💕 مامان سپیدار👼💕 ۴ ماهگی
خوب ببخشید طول کشید
بریم‌پارت🌸سه🌸
خوب کیسه ابمو که داشت پاره میکرد خیلی درد داشت زمین و زمان و صدا میزدم دیگه واقعا منکه انتخابم طبیعی بود پشیمون شدم انقدر درد داشت توم میپیچید هیچی کیسه آبمو که پاره کرد شوهرم اومد پیشم ديگه زورم داشت میومد گفت قوی باشه دوتا زور محکم بزن با تمام قدرت زور زدم خداروشکر سرش اومد بیرون ولی متاسفانه بند ناف پیچیده بود دور گردن دخترم ولی خوب ماما بهم نگفته بود گفت چندتا زور محکم بزن منم همین کارو میکردم تا زور آخری یهو احساس کردم بدنم آزاد شده اصلا درد نداشتم یهو یچیز داغ رو سینم احساس کردم چشامو که باز کردم دیدم دخمل قشنگم و گذاشتن رو سینم شوهرم که اینقدر حالش بد بود برای من اولین بار بود دیدم داره گریه میکنه سریع رفت بیرون نموند دختر قشنگ من ساعت ۱۱:۳۰ صبح بدنیا اومد این لحظه رو برای همتون آرزو میکنم😍
درسته درد میکشی ولی واقعا ارزششو داره 🌸❤️❤️
البته زایمان من کلا سه ساعت طول کشید خوب اینم از تجربه زایمان طبیعی من امیدوارم خوشتون اومده باشه🥰🥰🥰
مامان هدیه ی امام رضا مامان هدیه ی امام رضا ۷ ماهگی
تجربه ی زایمان
پارت دوم
ساعت نزدیکای ۴صبح شد
من همچنان درد زیاد داشتم ، بین دردام خوابم می‌برد و با صدای بلند هزیون خودم از خواب می‌پریدم
دیگه تمام انرژی و توانم رفته بود
دردا شدید شده بود
دیگه تحملم تموم شده بود و جیغ میکشیدم همش
چون روز جمعه ام بود ، ماما همراها همه خارج از شهر بودن و ماماهمراهی نداشتم ولی همش منتظر بودم به ۶،۷ سانت برسم ، چون هروقت میگفتم بی حسی میخوام ، می‌گفتن ۶،۷ سانت که شدی بعد برات میزنیم
همون حدودا به ۶،۷ سانت رسیده بودم ، خوشحال و شاد و خندان گفتم خوب بیاید بی حسیمو بزنید
دیدم هی این ماما و اون ماما میپیچونن منو
دیگه قاطی کردم به دکتر غر غر ک مگه من نگفتم بی حسی میخوام، چرا نمیزنید ، هی صداش کردم و با قاطعیت پرسیدم ازش که دکتر با جوابی که داد انگار منو انداختن وسط جهنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مُروا🩷میران🩵 مامان مُروا🩷میران🩵 ۸ ماهگی
مادر بودن این شکلیه که بچه هام فقط تک و‌توک سرفه میکنن 🥹
من از شدت ترس و نگرانی صدام کلا بسته شده
قلبم درد میکنه
خودم سرما خوردم
تپش قلب گرفتم‌😐😐😐
پس اندازم رو دادم دو تا دستگاه تصفیه هوا خریدم 😐
بچه ها شاد دارن زندگیشونو میکنن من دو روزه لب به چیزی نزدم 🥲
متاسفانه من ترس مریضی دارم
دعا کنید حالم خوب شه
ناچارا تو این هوا باید ببرمشون دکتر بچه هارو
دعا کنید سرفه هاشون خوب شه من آرامش بگیرم 🥹🫀
مشاهده ۴۷ پاسخ دیگر
مامان Rosgol مامان Rosgol ۵ ماهگی
الهی فداش بشم دلم براش تنگ شده دلم میخواد بیدار شه بخورمش این بچرو …
از وقتی رزاگلی بدنیا اومده همش میگم خدایا به اونایی که بچه ندارن بچه بده ❤️
اومدم این و بگم که تازه فهمیدم دخترم چرا دلش درد میکرد بااینکه شیر منو کم میخوره بااین حال مشکل از طرف من بود چون حبوبات خورده بودم بااینکه خیس خورده بودن ولی دخترم خیلی اذیت شدت بود مذ فکر میکردیم کوللیکه هی شربت میریختیم تو حلق این بچه طفلک 🥲
امیدوارم حال هیچ بچه ای بد نباشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فراز🧒 مامان فراز🧒 ۶ ماهگی
۱)دیگه ساعت ۵صبح بود با مامانمو و شوهرم رفتیم بیمارستان .
۲) پرستاره اومد معاینم کنه ببینه کیسه پاره شده یا ن که کل شورت و نواری که گزاشته بودم خیس خالی بود.
۳)دیگه دردم زیاد تر شده بود و هی میگرفت و ول میکرد.
۴) وقتی معاینم کرد یزره سروصدا کردم که پرستاره گفت تو میخای زایمان کنیا این صداها چیه در میاری .
۵) اون جا بود که واقعا بهم ی تلنگر خورد و گفتم دیگه سوسول بازی رو بزار کنار و تمام زورتو و ارادتو بزار تا بچه بدنیا بیاد
دیگه رفتم تو اتاق زایمان و مامام خودشو ۱۰دقیقه ایی رسوند
۴) با دردی که داشتم فقط به بچه فکر میکردم و ورزش میکردم
ینی هر کاری که ماما میگفت رو مو به مو انجام دادم.
۵)سر ۴ ساعت فوری ۱۰سانت شدم
بیا پیام بعدی...
مامان آرتا 💙👣 مامان آرتا 💙👣 ۷ ماهگی
تا حالا پیش نیومده بود که خودش بدون دخالت من بخوابه🥺🥺🥺
الهی قربون اون مظلومیتش برم 😍
کنار هم دراز کشیده بودیم بازی میکرد برای خودش من پشتم و کردم بهش تلوزیون مییدم بعد دیدم صداش نمیاد برگشتم دیدم اینجوری خوابش برده🥺 ۹۰ درجه هم چرخیده 😅😅😅
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نفس و کارن❤️ مامان نفس و کارن❤️ ۷ ماهگی
بچه دیدین اینجوری؟
پسرم رو وقتی از بیمارستان آوردم زردی داشت برای همین همیشه سعی میکردم لباس کم تنش کنم بیشتر باز بذارمش تا زردیش بالاتر نره
بیتابی میکرد همش خوب نمیخوابید تا اینک زردیش بهتر شد و ماهم بعد یه ماهگیش رفتیم مسافرت از بس گریه کرد داشتم سکته میکردم همیشه قنداقش میکردم می‌خوابید ولی اون موقع اصلا نخوابید فکر کردم دلدرده بعد یادم مونده بود جاریم وقتی پسرش دل‌درد داشت دورش پتو می‌پیچید بهتر میشد و می‌خوابید منم با پتو دورپیچش قنداقش کردم یهو مثه آب رو آتیش شد و خوابید گذشت و ایشون دوماهه شد تا اون موقع همینجوری قنداقش میکردم تا بخوابه ولی دوماه که شد دیگ از قنداق بدش اومد باز نمیخوابید و اذیت میکرد یه شب آنقدری خسته بودم که پتوم رو کشیدم روش و تو بغلم گرفتمش و پستونکش و دادم دهنش یهو دیدم تا صبح خوابید بعد اون امتحان کردم ببینم واقعا این دوست داره جاش گرم باشه تا بخوابه دیدم بله این بچه علاقه زیادی به گرما داره فقط میگه پتو پیچم کن بخوابم هرچی گرم تر خوابش هم عمیق تر 😐دیوونم کرده میترسم آخر با این مدل خوابیدنش آب بدنش خشک شه همینجوریش که درست و درمون وزن نمیگیره😐
مشاهده ۶ پاسخ دیگر