۱۴ پاسخ

عالی بود گلم مرسی🫶

دختر من چند روز خودش و‌میزنه احساس میکنم عصبی شده یعنی بخاطر همینه؟

ولی خداروشکرحس میکنم الان که تواواسط پنج سالگی هست کمترشده

والاپسرمنم دست بزن داره ولی گاهی صبرم ازکف میره ومقابله به مثل میکنم

اسم کتاب لطفا

وای مرسی پسر من خیلی جیغ میزنه و کتک میزنه

چقدر جالب😍

چه جالب پسره من وقتی شخص غریبه ای باهاش حرف میزنه منو میزنه
بعنی احساس بذی پیدا میکنه غریبه ای باهاش حرف میزنه؟

میشه بپرسم چه کتابیه

مسیحاام دو سه روزه خیلی موهای منو میکشه و میزنه نمیدونم چرا🥺

چ جالب ممنون

من پسرم حتی تو خوابم جیغ میکشه🤗

چقدر مفید✅️✅️✅️
عزیزم با چت چی پی تی درست کردی عکس السا جانو؟

من جدیدا نمیتونم خودمو کنترل کنم

خیلی ناراحتم محمد تا بفهمونه میگیره منم مثل بچه ها بهونه میگیرم چیکار کنم به نظرت


این متن نوشتی میدونستم اما جواب کنترل کردن خودمو نمی‌دونم چیه

سوال های مرتبط

مامان نقل و نبات مامان نقل و نبات ۱۷ ماهگی
بذار یه اعترافی بکنم
درسته که طبیعی هست که هر وقت خونه رو مرتب میکنم چند دقیقه بعدش بچه ها همه چیز رو به هم بریزن ، اما گاهی پذیرشش برام سخت میشه!
طبیعی هست که کاری که همه توی نیم ساعت انجام میدن برای منی که بچه ی کوچیک دارم یک ساعت یا حتی یک روز طول بکشه ، اما راستش گاهی احساس تنهایی میکنم!
طبیعی هست که گاهی ظرف هارو بشورم و نیم ساعت بعدش دوباره سینک پر باشه ، اما گاهی خسته میشم!
طبیعی هست که خونه ام اون طوری که من دوست دارم تمیز نباشه و مدام سرزنش درونی داشته باشم ، اما گاهی کلافه میشم!
همون وقتایی که نه حوصله ی فکر کردن به توصیه های روانشناسی رو دارم و نه دل و دماغ فکر کردن به پیش بینی های انگیزشی که آره ۱۰ سال بعد حسرت این روزا رو میخوری و دلت تنگ میشه و از این صحبتا...
کلافه میشم ، میزنم بیرون ، یه قدمی میزنم ، یه قهوه ای میخورم ، دوستامو میبینم.
ولی اگه حالم بدتر از این حرفا بود وضو میگیرم و سراغ تراپی که برام از هر مسکنی بیشتر کار میکنه ، توی این شهر ماشینی یه پاتوق دنج دارم که توش کسی کاری به کارم نداره ، مدام صدام نمیکنن ، شلوغه ولی من نباید مرتبش کنم.
تازه صاحبش هم حالمو میفهمه و غصه هام رو کیلو کیلو ازم می‌خره ، تکیه میدم به دیوار خونش و شروع میکنم به خود شفقتی.
بدون قضاوت همه ی احساسات خودم رو می‌بینم و می پذیرم ، خودم رو بغل میگیرم و صبر میکنم آروم بشم
بعد از خدای خودم بابت نعمت بزرگ مادری تشکر میکنم و شروع میکنم به خوندن یادآوری طلایی ای که قبلاً نوشتم و گذاشتم پَرِ جا نمازم ، انگار اشکام آبی میشن روی آتیش دلم...
نفسم تازه میشه...
نشون به اون نشون که دلم پر میزنه برگردم پیش بچه ها و بغلشون کنم :)❤️‍🩹