۱۶ پاسخ

پدر ها هم حتی نمفهمن …

تو دوستام تنها کسی که فک میکردم خیلی رویایی بچه داری میکنه تو بودی الان دیگه حجت بهم تمام شد که همههه مون یجوریم گاهی اوقات عاشق گاهی اوقات خسته از مادر شدن و دلتنگ آسایش قدیم

چقد تو منی
انگار از زبون من تایپ کردی
دقیقا الان شونه هام و کمرم درد میکنه
خستمم خییلی
ولی ب قول دوستمون پدر ها هم این حجم از خستگی رو هیچوقت درک نمیکنن که مادر چه فشاری روش هست🥺🫂

اشکمو دراوردی دختر♥️♥️♥️♥️♥️

مهشید جانم منم این مدت همینم خستم نلین یاد گرفته غذارو تو دهنش نگه میداره و هر روز یه داستان دارم قورت نمیده😭فکر من شیر بود حالا غذا اضافه شده و من تمام بدنم از این حجم فشار کم آورده

به خدا انقد دلم میخاد راحت غدا بخورم بخوابم برم حموم دراز بکشم مخصوصا من ک بچم مریصه به جای قوت قلب بودن همش سر وصدا ودعوا انگار‌ک من نوکرم کاش خدا کمک کنه 🥲

به خدا زانوهام بعد زایمان انقدر درد داره ک نگو خسته ترینم

کاش مردا بفهمن یه ذره درک کنن

بابا ها اگه میفهمیدن الان وضعمون این نبود بخدا من پاهام انگار سر میشن فرمان نمیده لامصب

بابا این چیزا رو نمیفهمه فقط یه مادره که میهفمه خستگی یعنی چی

من دیسک کمر گرفتم تو سن بیست و هشت سالگی چون که یه مادرتنهام...و بقیشو تصورکن حق داری عزیزم

هعییییی😔🥺❤️

ولی بخدا بازم پدرا انقدر درک نمیکنن این همه خستگی و بی پناهی رو😥

چقدر قشنگ و حق بود😔

تن . روحت خسته نباشه مامانٍ زیبا
ماهم آلعان یک ماهه که درگیریم
خدا بهمون صبر بده

منم امروز از خستگی نشستم و ی دل سیر گریه کردم🫠😥
اخه گل پسر منم سرما خورده و ۳روز تبش خواب وارامش رو از. خونه گرفته

سوال های مرتبط

مامان اَبرها☁️ مامان اَبرها☁️ ۱۵ ماهگی
شوهر من یه ادم ترسویی بود که اگر خانوادم یه کم سفت و سخت میگرفتن هیچ وقت عرزه ی همچین غلط کاری های نداشت .بگذریم ...من خودم دست به کار شدم و اون دندون خراب رو برای همیشه کندم .اینجا گاهی اوقات میخونم خیلیا وضعیتشون از منم بدتره ولی میترسن جدا بشم به خاطر خانواده یا آبرو یا بچه و یا هرچیز دیگه .میخوام بگم هیچیییی واجب تر از خودت نیست هیچییییی .خانواده که هرکس درگیر زندگی خودشه و براش مهم نیست بچه هم بزرگ میشه و میره پی زندگیش این تو هستی که زندگیت نابود میشه ،البته من منظورم اینه هر جا رفتید با بچه برید ،خیلیا میترسن میگن شوهرم بهم بچه رو نمیده ...مگه دست شوهره؟؟؟قانون تا ۷ سالگی بچه رو به مادر میده اگر دختر باشه از ۷ تا ۹ سالگی میره پیش پدر اگر پسر باشه تا ۱۵ سالگی و بعدش خود بچه تصمیم میگیره پیش کی باشه ....به هرحال هرکس نظر شخصی خودش رو داره ولی به نظر خودم ما آدم ها یک بار متولد شدیم ،یک بار زندگی میکنم پس اون یک بار هم برای خودم زندگی میکنم نه خانواده و حرف مردم .ببخشید ک ون لق دیگران .مگه وقتی داشتم عذاب میکشیدم کسی براش مهم بود ؟؟؟؟
مامان 👶🏻آراد🫀 مامان 👶🏻آراد🫀 ۱ سالگی
تقریبا یکسال و خورده ای از تولد بچه جون میگذره و من تصمیم گرفتم که تجربه خودم رو از اسباب بازی های بچه جون براتون بگم؛

‼️اول از همه بگم که این تجربیات منه و اصلا و ابدا هیچ کس و مجبور نمیکنم اینا رو تهیه کنه یا نداشتنشون باعث اتفاقی خاصی میشه

بخش اول کتاب ها📘؛
من از بدو تولد واسه آراد مجموعه "نوزاد باهوش من" رو تهیه کردم
چهار فصله و هر فصل سه تا کتاب داره که مربوط به دوره سه ماهه س
روش استفاده ش هم تو ماه های اول تماشا کردنه و تو ماه های بعدی شعر سازی و قصه سازی با تصاویر کتابه

بخش دوم جغجغه ها🎉؛
جغجغه هایی که من انتخاب کردم مدل‌هایی بودن که رنگای زنده و جذاب داشتن،صداهاشون نرم بود،یکسره بودن و از هم جدا نمیشدن و از همه مهمتر جا برای دست گرفتن داشتن.

بخش سوم عروسک ها🧸؛خیلی رو عروسک مانور ندادم چنتایی رو سیسمونی خریدم چون قشنگ بودن بیشتر نقش دکور رو داشتن
اما نکته مهم این بود که چشم ها و بینی دوختنی باشن که جدا نشن
عروسک خواب هم داره آراد اما خیلی بهش وابسته نیست

بخش چهارم ماشین ها🚗؛
برند نیکو تویز رو به خاطر داشته باشید،بنظرم بهترین تولید کننده ماشین کودکان هستن
ماشینهای زیادی برای آراد خریدم از این برند و آخ نگفتن تو این یکسال.
تو خرید ماشین نکاتی که باید در نظر بگیرین اینه که قابل شستشو باشن(چون بچه ها خیلی تو دهنشون میکنن)خوش دست باشن،قطعات کوچک و خطرناک نداشته باشن و تنوع رنگی داشته باشن
ماشین های قدرتی زود خراب میشن در عوض ماشین هایی که میکشی عقب کوک میشن و خودشون میرن کیفیت بهتری دارن

بقیه رو تو کامنت ها می‌نویسم ✍️
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه فرزندپروری(چطوری با همدلی کودک را آرام کنیم)(ادامه تاپیک قبل)
در واقع این یک نوع همدلی که به کودک کمک میکنه احساس کنه تنها نیست و فقط اون نیست که این میل رو داره در نهایت ما آرام کنار کودک میشینیم تا وقتی که کودک آرام بشه
حالا آیا همش باید حرف بزنیم؟یا همش باید احساسش رو بهش انعکاس بدیم؟همش باید بگیم آره منم همین جورم اون بچه هم همینطوره؟
نه ما یکی دوتا جمله میگیم در نهایت میشینیم کنارش در واقع همدلی خیلی وقت ها به اون حضور فیزیکی ما وابسته هست به اون نگاهی که به کودک داریم به اون دستی که روی شانه اش میزاریم یعنی فکر نکنید برای همدلی وقتی کودک آشفته هست باید هی بشینید توضیح بدید
اتفاقا حرف زدن زیاد و توضیح دادن زیاد توی این موقعیت ها کودک رو آشفته تر می‌کند میتونیم به کودک بگیم اگر دلت میخواد میتونی بیای بغل من
من اینجا کنارت هستم .اگر فرزندتون دوست نداره و الان آمادگی این همدلی رو نداره میتونی بگی من اینجا هستم نزدیکت وقتی که خودت دوست داشته باشی بیای پیشم
و اما چیزهایی مثل اینکه برو تو اتاق تا آروم بشی این هارو هیچوقت به بچه ها نگید
قراره ما کنار بچه ها باشیم تا آرام بشن تا بتونن خودشون کم کم یاد بگیرن هیجاناتاشون رو مدیریت کنن
خب حالا بعد همدلی چه اتفاقی میوفته؟
ما کنار کودک موندیم احساسش رو بهش انعکاس دادیم و بهش گفتیم میتونه بیاد تو آغوشمون تا آروم بشه بعد از اون میتونیم به کودک گوش کنیم و بشنویم چی میگه
مثلا ببینید دعواشون شده شما سر رسیدید اون اونو زده اون وسیله اون یکی رو برداشته
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیلت رو برداشته و ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که نتونستی با اون وسیله بازی کنی
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
🤪🦝
نشانه های اضطراب در کودکی:
ناخن جویدن
انگشت مکیدن
خوب نمی‌خوابد
و کیفیت خواب کم است
در طول شب خیلی بیدار می‌شود و به دنبال مامان می‌گردد
خیلی گریه می‌کند
کودک به هر صدایی گوش به زنگ است و با هر صدایی به مادر نزدیک می‌شود
واکنش شدید به محرک های اطراف دارد
شب ادراری ثانویه و بالای ۵ سال که کودک از قبل کنترل رو داشته است
رفتارهای اجتنابی:
از برخی موقعیت ها و ارتباط ها فاصله می‌گیرد و به مادر میچسبد
چسبیدن زیاد به مادر در سن بالای ۲سال
بی قرار است و نمی‌تواند یک لحظه آرام بگیرد و بنشیند(باید بیش فعالی هم در این مورد بررسی شود)
توجه و تمرکز ضعیف است
بچه آرامش ندارد
از ارتباطش با سایر بچه ها لذت نمی‌برد
لکنت زبان،تیک و..در برخی موارد به دلیل اضطراب است
نشانه های جسمی:
درد شکم/مشکل خواب/تپش قلب/تنفس تند و غیره
توجه کنید هدف ما این نیست که به کودک برچسب بزنیم
اختلال داشتن یا نداشتن مهم نیست
مهم این است که به موقع مداخله کنید و توجه کنید به همه ی این موارد
می‌تواند دلیل دیگری داشته باشد و تشخیص دقیق به عهده درمانگر است
نکات مهم در اضطراب:
مجموع نشانه ها مهم است
طول مدت بروز نشانه ها مهم است
در چه سنی و چه رفتاری(مثلا اضطراب جدایی)طبیعی هست ،آن هم مداخله خاص خودش رو دارد ولی نشانه اختلال نیست
شدت نشانه ها مهم است:
در طول روز چقدر تکرار می‌شود
چه مدت است که این وضعیت به این شکل است:
اگر زیر دو هفته بوده و بعدش برطرف شده،خیلی مهم نیست
مامان لیام جان مامان لیام جان ۱ سالگی
عطر وانیل کل خونه رو پرکرده فکر میکنم لذیذترین شیربرنج زندگیم رو درست کردم
اجاق گاز رو خاموش میکنم و اتاق رو آماده میکنم واسه چرت نیم روزی
صدای جیغ و گریه ت بلند میشه
چالش جدید
به شدت در مقابل خوابیدن مقاومت می‌کنی
شب و روز هم نداره
کلافه ام و سعی میکنم آروم باشم
از رو تخت بلند میشم و بغلت میکنم میریم تو سالن برات ژل دندون میزنم
اما باز گریه می‌کنی
یکم آب می‌ریزم تو شیشه شیرت
میخوری و آرومی
اما باز که میارمت اتاق خواب گریه می‌کنی
بابا حمید بلند میشه و بغلت می‌کنه
میخندی و با صورتی که از اشک خیس شده بهم نگاه می‌کنی
بهت لبخند میزنم اما ناراحتم
همراه بابا حمید میری تو سالن و منم رو تخت منتظرتون میشم
یک ربع طول می‌کشه که بابا حمید آروم میارتت رو تخت
تو سالن تو بغل باباحمید خوابت برده بود
سه تایی کنار هم دراز کشیدیم و جسم و روح خسته مون رو دعوت میکنیم به یه استراحت نیم روزی
آخ که عجییییب میچسبه این خواب دوساعته با عطر وانیل و خنکای کولر