سلام خوبین؟
بچه ها به خواب هاتون اعتقاد دارید؟
من چند بار خواب های مذهبی دیدم درصورتی که اصللااااا آدم مذهبی نیستم.یعنی نه نماز میخونم نه روزه میگیرم نه حجاب دارم.
یه بار سر زایمان ام خواب دیدم.
من درگیر نامه سزارین بودم میگفتن طبیعی و اینا کلی داستان داشتم. شب خواب دیدم بهم میگن اگه سلامتیشو میخوای نظر سفره ی ام البنین کن اما باید تا قبل چهل روزگیش سفره رو بندازی.من اصلا نمیدونستم چیه تا حالا نشنیده بودم دیگه نذر کردم همون روز رفتم به صورت معجزه آسایی نامه سزارین دادن بهم ۴ روز بعد برم برای بستری و زایمان، اومدم خونه به مامانم گفتم همچین خوابی دیدم تو سفره ی ام البنین میدونی چیه؟ گفت نه تا حالا نشنیدم از خالم پرسیدیم نمیدونست خلاصه پرس و جو کردیم فهمیدیم باید چ کارهایی انجام بدیم دعا مخصوص و غذای مخصوص و اینا.
هیچی دیگه ۴ روز گذشت رفتم برای زایمان تو اتاق عمل گفتن ۴ روزه جفت آی یو جی آر شده خون رسانی به جنین قطع شده فقط اکسیژن میرسه بهش که اونم هر لحظه ممکن بوده قطع بشه. به من میگفتن تا ۴۰ هفته باید صبر کنی ولی ۳۸ هفته نامه سزارین دادن به صورت معجزه آسایی جون فراز نجات پیدا کرد. جالبیش اینجاست پرستارش که تحویل میداد فراز رو تو گوشش اذان گفت اسم تو گوش بهش محمد حسین گفت. در صورتی که شوهر من از قبل طی کرده بود اذان اینا کسی حق نداره تو گوش بچه بگه تو خونه ام مثل عقاب نشسته بود ک نگن مامانم یا مامانش ولی پرستارش گفته بود اول تو بیمارستان....

۲۳ پاسخ

همیشه چقدر اصرار داری بگی مذهبی نیستی

خیلی هم مهم نیست این‌موضوع

خیلی ها مذهبی نیستم شمام یکیش

💥ادامه.لایک کنید بالا بمونه💥

چند شب پیشم یه خواب دیدم که خیلی به مشکل الانم ارتباط داشت.مستقیم نه ها.غیر مستقیم.
اونم باید انجام بدم تا محرم.

مامانم میگه تو خواب نمیبینی ، نمیبینی . وقتی میبینی کلی خودتو تو خرج میندازی یا دردسر درست میکنی.

چند بار تو خواب بهم پیام دادن برسونم به کسی که باعث شده شر بشه .هی میگفتن کی بهت گفته داستان چیه، از کجا فهمیدی.حالا به پیر به پیغمبر خواب دیدم.
یه بار که مجبور شدم بخاطر یه خوابم برم اردبیل فامیل دور بابابزرگم رو پیدا کنم یه جمله بهش بگم.یارو روحش تو خواب سرویس ام کرده بود.یه ماه پشت هم ۹۰ درصد شب ها میدیدم یارو میاد میگه برو به فلانی اینو بگو.
چقدر به خواب هاتون اهمیت میدید؟
تجربه تون چیه؟

نه خواب و مرگ یکیه و اعتقاد ندارم بهش ادم شکمش پر باشه یه جور خواب میبینه گشنه باشه یه جور

فقط یه چیز اینکه اون پرستار چطور به خودش اجازه داده تو گوش بچه اذان بگه

من هیلی خواب میبینم،، جرت و پرت همش، اما گاهی اوقات خواب میبینم وقتی بیدار میشم میفهمم این خوای مدلش با بقیه فرق دارهاما متأسفانه غیر مستقیم بخم میرسونن تازه بیدار میشم باید رمز گشایی کنم کلی دنبال تعبیزش باشم و بفهمم یعنی چی. .
یه بار خواب دیدم که جدیش نگرفتم و داییم فوت کرد شاید اگر جدی میگرفتم این اتفاق نمی افتاد.
دفعه بعد یه خواب دیگه با همون مدل تعبیر دیدم کارایی که باید انجام دادم خالم حالش بد شد تا دم مرگ رفت اما خداروشکر زنده و سالم موند.
حالا که ثابت شده بهت خواب هات درسته جدی بگیرشون. فقط به نماز و حجاب نیست که یه مومن واقعی هزارتا ویژگی باید داشته باشه دوتاش نماز و حجاب و روزه و ایناست

مامان فراز ساده از این خوابا نگذر
اینا خواب های الهی هستن خصوصا اگ راجب اماما و معصومین باشه
راستش منم ن نماز میخونم ن خیلی چیزارو رعایت میکنم ولی خیلی چیزا از طریق این خوابا بهم الهام شد
مرده ها هیچوقت نمیتونن با آدمای این دنیا ارتباط بگیرن خصوصا اگ کاری ازشون بخوان
ولی در صورتی ک شخص خیلی پاکی پیدا کنن میتونن خواستشون رو بگن ولی متاسفانه کسیو پیدا که همه جوره پاک باشه
مطمیین باش ک یه ویژگی داری ک اینطور خوابا میبینی

به خواب هات اعتماد کن و انجام بده هرچی ازت میخوان

حضرت ام البنین معجزه میکنه معجزه
بچه تو بغلم رو از حضرت ام البنین خواستم چ سعادتی داشتی
انشاءالله خدا گل پسرت رو عاقبت ب خیر کنه

سلام عزیزم،نماز که فقط ماله مذهبیا نیست،نماز ماله همه هست،
من در طول روز خیلی مشغله دارم ولی فقط موقع نمازه که آرامش دارم،چون میدونم دارم با بی ریاترین و مهربانترین معبودم حرف میزنمو سبک میشم،تازه از لحاظ علمی هم دانشمندا دارن به اسرار نماز پی میبرن،
به نظرم شروع کن خدا کمکت میکنه❤️

عزیزم درخواست میدی 🙏🌷

روح آدم باید خیلی متعالی باشه ک سفر کنه و ارتباطایی داشته باشه و تو همچین خوابایی ببینی پس حتما بهشون عمل کن

من شوهرم هروقت خواب ببینه خوابش درسته فردا واقعا همون اتفاق میفته یا کلا پیامبران خدا اینا میان ب خوابش همه چیظ عین حقیقت

عزیزم درخواست بده پرم

خواب های من همیشه چرته ولی بعضیا مث شما خواباشون خیلی با معنیه

منم هرمی فوت کنه میاد تو خوابن همش بهم میگه به خانواده هامون بگم فلان چیز رو پخش کنن خیلی حس بدیه خواب اینحوریع

چه جالبب

من خودم خواب نمیبینم ولی مامانم خواب میبینه وهنشون درست در میان‌ مثل مال شما ک طرف میگه از کجا قضیه رو میدونی. شما وقتی همچین تجربه ای از خواب دارین ک جون بچتون رو نجات داده فکر میکنم دیگه نباید ب خواباتون شک کنین

چقد خوووب اينا يني روح پاكي داري❤️منم به خوابام خيلي اعتقاد دارم و اكثرشون تعبير ميشه يه مدت خيلي ازين مدل خواباي مذهبي ميديدم كه فلان جا نذر كن در صورتي كه اصلا نميدونستم همچين جايي وجود داره بيدار ميشدم سرچ ميكردم ميديدم هست ولي الان يه مدته ديگه اين مدل خوابا نميبينم نميدونم چرا😔

چه جالب👌

نرده ها میتونن از طریق خواب با انسان ها صحبت کننن ک خیلی کم پیش میاد و خیلی کم این اجازرو بهشون میدن

ولی بنده خوب خدایی همه چی بهت الهام میشه انگاری

یه سوال بپرسم سفره ک نذر کرده بودی وقتی سفره رو دادی، شوهرت چیزی نگفت؟

تو بنده‌خوب خدایی🌹🥲

وااای موهای تنم سیخ شد
اره من به خواب هام اعتقاد دارم

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱۰ ماهگی
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳! تلخ ترین روز زندگیم تا اینجای عمرم
روزی که تو هفته ۲۷ رفتم سونو انومالی تاخیری که دکترم نوشته بود و برای بچه ام تشخیص یه مشکل نادر رو دادن..اون روز حتی یک‌درصد هم فکر نمی‌کردم ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ تو این حال باشم
دنیا واسم سیاه شده بود شب و روزم گریه و‌زاری بود، توی یک ماه ۴ دفعه اکو قلب جنین و ۵ بار سونو پیش دوتا متخصص پریناتولوژی انجام دادم رفتم یه استان دیگه پیش چندتا دکتر حرف همه یکی بود و من ناامیدترین
دنبال آشنا واسه سقط بودم اونم جنین ۷ ماهه!! دنبال آمپول بودم اما انگار همه چی دست به دست هم داده بود من کاری نکنم انکار همه میگفتن بچه ات سالمه نکن
دوماه و نیم تا زایمانم مونده بود،دو ماه و نیمی که واسم ۲۰ سال گذشت ۲ ماه و نیمی که اشک چشمم خشک نشد دو‌ماه و نیمی که نون توی خون زدم و خوردم اما گذشت دو ماه و نیم به خدا التماس کردم دستامو گرفتم بالا و گفتم دستای من خیلی ناتوان و عاجزه تو واسم یه کاری کن تو دستمو بگیر تو به بچه ام رحم کن شب و روز گریه و دعا کردم به همه عزیزاش قسمش دادم و واسطه کردم و بلاخره منو دید منو شنید
خواستم فقط بگم هیچوقت از خدا ناامید نشین خدا خیلی بزرگ تر از باور های ماست و هیچ کاری براش نشد نداره
من پارسال این موقع سیاهی مطلق رو‌جلوم می‌دیدم و حتی یک لحظه ام فکرش رو‌نمیکردم اینومقع خوشحال با دخترم بریم پارک یعنی محال بود واسه ام اما شد
خدایاشکرت
مامان نخود مامان نخود ۹ ماهگی
💔پارت یازدهم 💔 بعد ی مدت خانواده پسره خواستن بیان خواستگاری فاطمه خواهرشوهرم اومدن پسند نکردن کلی ام گریه زاری کرد تا نمیدونم چیشد ک قبول کردن اومدن بالاخره عقد کردن کلی طلا براش خریدن مراسم گرفتن مامانش ب من میگفت تو خونه باش جمع کن بشور تا ما بریم خرید حتی یبار تعارف نکردن برای خرید چمدون و طلا یا ازمایش خون من برم گفتن بچه اید باید بزرگتر باشه گفتیم باشه نامزدمم دردش خوب نشده بود کلا تا اینکه بردیمش سونو از بیضه دکتر گفت مشکلی نیست و اصلا ضربه نخورده سونو از کلیه انجام داد گفتن سنگ کلیه هست ی مدت مداوم دارو خورد تا ۴۰ روز دید خوب نمیشه اصلا تا با باباش رفته بود شیراز دکتر از صبح ک رفته بود گفت تا غروب میایم خونه منم عصرش رفتم خونشون تا بیاد با مامانم بودم یهو دیدیم مامانش خیلی داره گریه میکنه مامانم گفت چیشده چرا گریه میکنی گفت حالا میگم وقتی سونو انجام داده دکتر بهش گفته یکی از کلیه هاش مادرزادی ۱۴ درصد کار میکنه کوچیکه سایزش نسبت ب سمت راستی خیلی داغون شدیم بعد کلی گریه زاری دیگ مامانم گفت اشکالی نداره خیلیا هستن ی کلیه دارن یا اصلا اهدا کردن خداروشکر ک دیالیزی نیست و ..حالا کار کنه همون ۱۴ درصد باشه تا اومدن و کلی دلداریش دادم گفتم درست میشه ی مدتم باز تحمل کرد دردش کم تر شده بود دارو میخورد ولی قطع نشده بود ک دردی نباشه باز گفت باید برم سونو انجام بدم و برم پیش همون دکتر شیراز منم اول دبیرستان بودم تا ساعت دو میرفتم مدرسه نمیتونستم باهاش برم باباش میبردش خلاصه بعد ک اومد گفت دکتر گفته اون کلیه ک ۱۴ درصد کار میکرده کلا از کار افتاده باید برداشته بشه داغون بودیم ولی برای حفظ روحیه اش گفتیم حالا چ عیب داره فک کن اهدا کردی یا اصلا نمیدونستی
مامان دردونه مامان دردونه ۱۱ ماهگی
اگه پست های قبلی منو خونده باشین راجع به خواب مستقل و جدا کردن خواب و شیر از همدیگه قبلا نوشته بودم و پیشرفت خوبی هم ااشتیم. اما چند تا اتفاق از جمله مسافرت ها و از همه بدتر بستری شدن بیمارستانش باعث شد کلا سیستم مون بهم بریزه و بعد بیمارستان خیلی سخت نگرفتم سر این قضیه. چون شیر خوردن زیادش، چسبندگیش و همینطور با شیر خوابیدنش (که حتی کاهی ۴۰ دقیقه یک ساعت به سینه وصل بود و نمیخوابید) انگار همه برای هضم اون اتفاقات و استرس هایی بود که بهش وارد شده بود. میدونین که مکیدن سینه برای بچه ها فقط برای غذا نیست یه عامل مهم آرامش و تنظیم سیستم عصبی شونه. بهشون امنیت میده.
خستگی خودم باعث شده بود که رد بدم و بگم بی خیال خواب مستقل چیه هرکاری همه تا الان کردند منم به وقتش میکنم.
ولی چند روز پیش یه پستی دیدم از تجربه مامانی که داره بچه دو ساله اش رو از شیر میگیره و روز سوم بود و نوشته بود خوابیدنش خیلی سخته و برای خواب گریه میکنه. اصلا دلم نخواست که پسرم برای از شیر گرفتن اینطوری اذیت بشه‌ و طبق گفته روانشناسان کودک خواب و شیر باید از هم جدا باشن که وقتی بچه رو از شیر میگیری فقط شیر قطع بشه، آرامش بچه مختل نشه.
این چارت رو درست کردم. هر بار بدون شیر میخوابه سبز، هر بار با شیر میخوابه قرمز. یه مدت میخوام خودمو پیگیری کنم ببینم اوضاعم چطوره و بعدش برنامه ام رو جدی تر کنم که دیگه هیچ وقت یا شیر نخوابه.
بیدار شدن》شیر》بازی》خواب : این درسته.
بیشترم برای انگیزه داشتن خودمه. چون حس کردم دارم تنبلی میکنم.
[هنوز شیر شب رو قطع نکردم.]
اگه برای شما اینطوری نیست با صبر و مداومت تدریجی فاصله بندازین. اول یه دقیقه بعد دو دقیقه...۵ دقیقه ... ۱۰ دقیقه... کم کم فاصله ایجاد کنین.