خانما چشم زخم واقعا راسته و جدی بگیرید .
من بچم با وزن کم دنیا اومد یکم بهتر شده بود داشت رو روال میفتاد یه نفر اومد خونمون به بچم نگاه کرد گفت هنوزم جا داره از این چاق تر بشه جالب اینه بچم پوست استخون بود و لاغره نمیدونم چجور تو چشم اون جلوه کرد و همش میگفت قشنگه
هنوز نشسته بودن بچم خود ب خود گریه شدید کرد بیقراری شدید گفتم شاید دلش درده براش ماسار دادم یه قطره دادم خوابش کردم دم ب دم بیدار میشد گریه شدید ک ترسیده بودم ک چشه
یهو افتاد رو اسهال شدید چندین دکتر بردم فایده نداشت
آخر سر آب بدنش کم شد دو سه روز بستری بود بدتر میشد خودم مرخصی کردم ببرم دکتر جای دیگ .
یهو سرما خورد سرفه های بدی میونه دماغش کیپ هست
یهو دیدم سفیدی چشمش خون اومده و زحم شوه تا ناخن زده ب چشمش
تمام این اتفاقا پشت سر هم واسش اتفاق میفته
خدا لعنتش کنه جالب اینه دختر خودش اندازه گاو هست از بس چاقه و خوش اشتها
بعد یه بچه ریز من تو چشمش اومد خدا آخرشو خیر کنه .
نمیدونم چرا بچه من تو چشم همه میاد والله یه بچه خیلی زیز هست

۱۴ پاسخ

نگا برای چشم زخم بچه ات ی و ان یکاد و چهار قل همیشه رو لباسش بذار حتی تو خونه چون به چشم پدزو و مادرم میاد هرکسم میاد خونتون سه با آیه الکرسی برا بچت بخون

برای بچه ت حرز جواد بگیر همیشه همراهت باشه. حرز جواد قیمت زیادی نداره، نری به این پیج ها پول زیاد بدی برای یه دعا. مثلا اگه قم رفتی برای زیارت، از اونجا بخر. یا اینکه حتی توی اینترنت دعاش رو سرچ کن پرینت بگیر، توی خونه هم داشته باش

بدبختی نمیشه اصلا نبینیش، هروقت قرار بود ببینیش، لباس های بی رنگ و رو و کهنه تن بچه کن. برای ما هم خاله م بود. وقتی متوجه شدیم، دیگه خواهرم جلوش لباس نو و خوب نمی پوشید که نگه چقدر قشنگه و ... کلا خودش و زرد و‌ زار جلوش نشون میده.

متأسفانه ما یه فامیل داریم همینطوره. هر وقت خواهرم رو‌ می بینه، خواهرم کله پا میشه. خداروشکر خودش کاری کرد و قطع رابطه کرد، الان دورادور در حد سلام و احوالپرسی ارتباط داریم

انشاءالله هرچه زودتر سلامتی شو بدست میاره. چقدر زود اومده دیدن بچه ت، از این به بعد کسی خواست بیاد، بهانه بیار. بذار تا دو سه ماهش بشه

چشم زخم راسته تو روایت هم امده

منم خاهرشوهرم هروقت بچمو میبینه یه چیزی میگه حتی نمیگه ماشاالله منم خیلی ناراحت میشم همیشه اسپند دودکن صدقه هم بده

چشم بله که هست حتی چشم پدر مادر هم به بچه میخوره

آره منم اعتقاد دارم خیلی هم بده من کلا میدونم اینجورین نمیرم‌ پیششون یا خیلی کم چشم بد ادمو ازپا درمیاره

عزیزم اسپند دود کن براش ... صدقه بده براش ی تخم مرغ رو سرش بگیر با دوتا سکه بالا پایین بعد اسم طرف و بگو ... اگر نتونستی دور سر بچه بچرخون بعد بزن تخم مرغ و زمین توی خیابون خونتون انشالله دفع بلا میشه🥺

من اگه جای شما بودم کلا دیگه با همچین آدمی رفت و آمد نمی کردم کلا بلاکش می کردم

چشم زخم خیلی بده حتی قدیمی ها هم میگن جایی ریدی نزار کسی ببینه یعنی دراین حد پسرمنم ۷ماهش بود بی دلیل اسهال شد بستری شد از دم مرگ برگشت اخرسر دعا گرفتم تاخوب شد

عزیزم حتما حرز امام جواد بخر براش و نمازش رو هم بخون و یه صدقه بده و خروس هم براش قربونی کن

چشمای همچین آدمی در بیاد
منم قبول دارم ....

سوال های مرتبط

مامان اسنا مامان اسنا روزهای ابتدایی تولد
پارت ۲

ععی میومدن معاینه میکردن میگفتن رحمت آماده نیس و رفتند سه چهار ساعت من درد میکشیدم ولی نمیومدن معاینه کنن ععی دردام شدید تر میشد یهو جیغ کشیدم گفتم یکی ب دادم برسه چون یک چیز دایره شکل از رحم اومد بیرون منم فک کردم بچس و زدم زیر گریه فک کردم سر بچه اومده بیرون و بچه خفه شده یک پرستار اومد نگاه کرد و با صدا بلند گفت کیسه آبش اومده بیرون ولی دکتر نیومد خودش کیسه آب رو ترکوند در اون لحظه دردم ی خورده کم شد ی احساس خنکی بهم دس داد ولی دوباره دردام شدید و شدید تر شد دکتر اومد گفت چرا کیسه ابشو ترکوندی هنوز وقت زایمان نیس موقعی ک کیسه آب رو ترکوند بچه بریچ شد و دکتر کلی با پرستار دعوا کرد دکتر با دس کرد رحمم و سر بچه رو چرخوند و گفت باید رحمشو اما اماده کنیم برا زایمان و و دو تایی دس کردن رحم وععی می‌کشیدن و در اون لحظه احساس پارگی کردم ولی درد زیاد نداشت چون وقتی دس می‌کرد تو رحم انگار ن انگار ک درد دارم کاملا بی درد میشدم ععی دکتر میگفت زور بزن دستمو بازار بیرون کن ولی هرچی زور میزدم تاثیر نداشت چون نای زور زدن دیگ نداشتم کلا بیشتر بجای درد صداهاشون رو میشنیدم انگاری اون دنیا بودم بدنم سست شده بود گلوم خشک شده بود بس درد کشیدم و زور زدم یهو دکتر گفت ک بچه موقعی ک چرخوندن پشت پرینه گیر کرده و دیگ زور نزن باید پرینه رو برش بزنم و برش زدن گفت چن تا زور بزن تا بچه بیاد بیرون زور زدم ولی بی فایده بود دکتر ب