۸ پاسخ

غربت واقعا بده هیچی از روزای خوش و دیدن خانواده هر روز محرومی
حیف حیف صد حیف
برگردم به عقب هیچ وقت این کارو نمیکنم
عمرمون داره الکی میره تک و تنها

منم شهر غریبم ۱۲ ساعت فاصله دارم باهاشون

من فاصله ام بامامانم بیست دقیقه اس اما همیشه تنهام وگاهی دلم میخوادیکساعت استراحت کنم هیچکس نیست بچموبگیره ،امادرعوض مادرشوهرم ولش کن ساعت ۷ صبح اینجاس ک روانموبهم بریزه ونزاره بچه بخوابه

من مادرم ۴۰ دقیقه باهام فاصله داره اما اصلا نمیاد زیاد بهم سر بزنه و کمکم کنه ،منم همش دست تنهام

استراحت کن عزیزم
امروز استراحت کن

احسن به شعور همسرت👏👏

دقیقا😑👌

اره واقعا منم دست تنهام

سوال های مرتبط

مامان رایسا مامان رایسا ۱ سالگی
امروز دخترم خیلی بد شده بود همش غر میزد گریه های الکی میکرد چیزای الکی میخواست منو میزد وسیله پرتاب میکرد موهامو میکشید لباس میکردم تنش بیرون میاورد شلوارش میگفت دوباره بکن پام این کارو پونصد بار انجام دادم باز میگفت انجام بده
حسابی خستم کرده بود کلی گریه کردم دلم میخواست برم فقط برم
برم هیچ جا که دست هیچکی بهم نرسه
تو شهر غریب هیچکی نیست استراحت مطلق شدم خونمون پله داره هفته یکبار میرم بیرون حس میکنم افسردگی گرفتم
بعد به مامانم زنگ زدم میگفتم خسته شدم دیوونم کرده کلی توپید بهم تو عرضه نداری بچه نگهداری
تو اینجوری
تو فلانی
خلاصه همه چیز بهم گفت
من فقط زنگ زدم خواستم یکم درکم کنه
خواستم یکم دلگرمی بهم بده
چند ماه هست اومدم اینجا یکبار نیومده خونم
میگفت که آره تو بیا خونه ما گفتم دکترم گفته جایی نرو گفت به درک
وقتی هم میرم خونشون همش پشت داداشم هست
داداشم اذیت دخترم می‌کنه خیلی بی‌تربیت هست همه حرفی به من میزنه
مامانم چیزی بهش نمیگه تا من میگم چرا اینجور میگی مامانم کلی بد و بیراه من میگه🙂
دیگه خسته شدم توان هیچی ندارم
باردار هم هستم حس میکنم هورمونام ریخته بهم خیلی زود رنج شدم
دخترم هم پدرم درآورده
خانواده همسرم یکبار زنگ نزدن
یکبار نیومدن یه سر بزنن
اگر من بودم پونصد بار تاحالا رفته بودم خونشون کمکشون میکردم هر هفته کلی چیزای خوشمزه می‌بردم
ولی هعییی🙂