۶ پاسخ

هزاران لایک

سلام درخواست میدهید ممنون

سلام میش درخواست دوستی بدی کارت دارم

یعنی چی قربون صدقه بچه. دیکران نریم
من بچه خواهرمو دوست دارم مثل بچه خودم و کنار بچمم خیلی قربون صدقش میرم 😶🙃

وای خدایا
من نمیزنم اما داد میزنم
اون لحظه هم از خودم متنفرم اما نمیفهمم چیکار میکنم پسرمم خیلی شیطووووونه

تلنگر خوبی بود ممنون عزیزم

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
داد زدید بارها شاید سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول دادید به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
و حس میکنید دست خودتون نیست و کنترلی رو این قضیه ندارید و بعدش دچار عذاب وجدان میشید و این خیلی اذیتتون میکنه
مثلا میگید انقدر خشمتون زیاده که نمیتونی حتی با روش های روانشناسی مدیریتش کنی
شاید فرزندتون خیلی می‌ترسه زیاد عصبانی میشه داد میزنه کتک میزنه همش نق میزنه دنبال یه فرصتی برای لجبازیه
بعضی خونه ها همش صدای داد و گریه و نق بچه میاد سر غذا سر خواب و..مادر هم بدتر داد میزنه و کار به پدر هم میکشه دیگه اوضاع بدتر میشه و محیط محیط پرتنشی هست
شما هم ازین مشکلات دارید؟فرزندتون هم ازین مشکلات داره ؟
ما انسان هستیم و امکان همچین اتفاقی هست
چرا در مدیریت احساسات مثل خشم ناتوان هستیم؟(این هارو یه سری توضیح داده بودم )
اصلا مدیریت هیجان رو نمیدونیم چیه حتما بهمون یاد ندادن مثلا یه سری ها میگن خب همه داد میزنن یه چیز طبیعیه
مثلا خواهر شوهرم خواهرم جاریم مادرم همه سر بچه هاشون داد میزنن
اینکه انقدر رفتارهای بد زیاده قرار نیست که این رفتارها پس درسته چون خیلی وقتا خیلی چیزها رایحه ولی صحیح نیستن چون که مادرهای دیگه هم اینطور هستن پس قرار نیست بگیم پس مادر بودن اینطوریه
الگوی درستی نداشتیم و یه سری باورهای غلط رو بهمون یاد دادن باید پس هوش هیجانی و مدیریت احساسات رو یاد بگیرید از منابع اصلی و درست
حالا این هارو آموزش دیدی چطوری عملیش کنی؟
چقد رو تا کجا این ها رو ادامه بدیم که بشه رفتار ثابتمون؟
بارها تصمیم گرفتیم نفس عمیق بکشیم نشده پس باید شروع کار رو درست کنیم و مسیر رو مشخص کنیم و براش تلاش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام
ادامه تاپیک قبل(فرزند پروری)
شکل گیری عادت جدید و حذف عادت قبلی هم زمان بر هستش
تمرین و تکرار و یه سری ترفندها لازمه
چرا نمیتونیم به اصول فرزند پروری عمل کنیم ؟و چجوری اجرایی کنیم؟
مثلا مادرها میگن ما وقت نداریم نمیشه رو بچه من جواب نمیده
چرا وقتی میخوایم در عادت هامون تغییر ایجاد کنیم نمیشه؟
مثلا عادت نکردیم بازی کنیم پس خیلی سخته بازی کردن رو وارد زندگیمون بکنیم
عادت نکردیم کتاب بخونیم و ورزش کنیم هرچی تلاش می‌کنیم نمیشه
اول این رو بگم که عادت ها در کتاب اتمی هست و کامل توضیح داده عادت هارو
و بعد از تولد بچه ها خیلی عادت ها و روتین ها باید تغییر کنه مثلا لازمه شبا زود بخوابیم نظم بیشتری برای کارهای روزانه داشته باشیم
هرروز یه تایمی رو برای قصه گفتن و بازی کردن داشته باشیم
پس اگه ندونیم چجوری عادت ایجاد کنیم تو مسیر به بن بست میخوریم
بریم سراغ نکات:
برای ورزش کردن به صورت مستمر:
۱.به زمان های کم و ورزش های ساده و تمرین تو خونه
۲.دنبال هدف بزرگتر نباشیم یکدفعه ای مثلا بگیم دوماهه میخوای ۱۰ کیلو کم کنی
۳.هدف فقط این باشه که مرتب ورزش رو انجام بدیم تا بدن سالم‌تری داشته باشیم
و هرروز بهتر از روز قبل تمرین کنیم کافیه و هرروز یک دقیقه بیشتر از روز قبل تمرین کنیم و بعد وارد جدی شدن میشیم و میریم کلاس و هدف رو برای خودمون مشخص تر میکنیم
بدن سالم‌تری داریم و دست درد و بدن درد و... نداریم د در سنین بالا درگیر مشکلات جسمی نمیشیم و بدنمون قشنگتره و خودمون حس بهتری داریم
از اولش اهداف سختی برای خودمون تعیین نکنیم که وسط راه کم بیاریم و رها کنیم
چون اولش ما میایم یه هدف خیلی سخت میزاریم یک هفته دو هفته انجام میدیم و بعد ولش میکنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبل فرزند پروری
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیله رو ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که که نتونستی با اون وسیله بازی کنی این در واقع تو همون گام همدلی و انعکاس احساسات
حالا میتونیم ساکت بشیم و گوش کنیم و ببینیم بچه ها چی میگن
سریع قضاوت نکنیم یکی از مهمترین چیزها که به ما کمک می‌کند اینکه سریع قضاوت نکنیم سریع نریم سراغ جملاتی مثل اینکه
تو دوباره دوستت رو زدی
دوباره خواهرت رو اذیت کردی
قضاوت ،سرزنش ،نقد،نصیحت لطفا این کارها رو انجام ندید
لازم نیست ما اونجا نقش قاضی رو به عهده بگیریم
ما میشینیم کنارشون و به حرفاشون گوش میدیم مثلا بگه اون وسیله رو من رو کشید یا اون بگه خیلی من رو میزنه یا خیلی اذیتم میکنه و از هم شکایت کنند
حالا میگیم آها دوتاییتون یه اسباب بازی میخواید این میشه گام بعدی گام حل مسئله
حل مسئله رو خیلی وقت ها میتونیم به خود کودک واگذار کنیم اگر در سنی هست که میتونه راهکار بده
میتونیم هم خودمون راه حل هایی ارائه بدیم
مثلا بگیم دوتایی میخواید با این اسباب بازی یا عروسک بازی کنید چه راه حل هایی به ذهنتون میرسه ؟یکیشون مثلا میگه نوبتی استفاده کنیم
یا راه کارهایی بگن که به درد نمیخوره
مثلا بگیم اون خرگوشه بود که قبلا داستانش رو گفتم بهتون هر دوشون یک وسیله رو میخواستن چیکار کردن بچه ها؟
بعد یادشون میاد که اونا نوبتی بازی کردن یا یکیشون با یه اسباب‌بازی دیگه بازی کرده
این ها کمک میکنه به بچه ها که به مرور حل مسئله رو یاد بگیرن پس دنبال راه حل هلی خیلی ناب هم نباشیم چون ممکنه بچه ها نتونن راه حل های مفیدی بدن
مامان لیام مامان لیام ۱۷ ماهگی
گاهی که همسرم موقع رانندگی یا یه مشکلی عصبی میشه فوش میده یا چیزی بهش میگم اینجوری نگو جلو بچه‌.میگه بچه که خوابه یا کوچیکه نمیفهمه.میگم درست ولی آدم عادت میکنه یهو میبینی بچه بیداره میفهمه یدفعه از دهنت در میره یا اصلا ناخود آگاهشون اون انرژی منفی رو میگیره بچه ها هم که همیشه دنبال حرف ها و چیزای مضرن
کاش ما خانمها که نقش خیلی پررنگ تری تو تربیت بچه هامون داریم حداقل بخاطر بچه ها سعی کنیم خوش زبان تر باشیم ،عادت های بدمون رو ترک کنیم که بچه های با شخصیت تری تحویل جامعه بدیم.میگن از کوزه همان برون تراود که در اوست بخدا تک به تک کلمات مون تو شکل گیری شخصیت خودمون و بچه هامون موثره حتی تو خیر و برکت زندگیمون
من شاید در حدی نباشم که این حرف ها رو بزنم ولی خواستم سهم کوچیکی داشته باشم و اینجا از همه ی مامان هایی که پیاممو میبینن خواهش کنم که بخاطر بچه ها هم که شده یه کم بیشتر مواظب کلام و لحن و رفتارشون باشن حتی توی گهواره که یه فضای مجازیه
مامان فاطیما مامان فاطیما ۱ سالگی
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه فرزندپروری(چطوری با همدلی کودک را آرام کنیم)(ادامه تاپیک قبل)
در واقع این یک نوع همدلی که به کودک کمک میکنه احساس کنه تنها نیست و فقط اون نیست که این میل رو داره در نهایت ما آرام کنار کودک میشینیم تا وقتی که کودک آرام بشه
حالا آیا همش باید حرف بزنیم؟یا همش باید احساسش رو بهش انعکاس بدیم؟همش باید بگیم آره منم همین جورم اون بچه هم همینطوره؟
نه ما یکی دوتا جمله میگیم در نهایت میشینیم کنارش در واقع همدلی خیلی وقت ها به اون حضور فیزیکی ما وابسته هست به اون نگاهی که به کودک داریم به اون دستی که روی شانه اش میزاریم یعنی فکر نکنید برای همدلی وقتی کودک آشفته هست باید هی بشینید توضیح بدید
اتفاقا حرف زدن زیاد و توضیح دادن زیاد توی این موقعیت ها کودک رو آشفته تر می‌کند میتونیم به کودک بگیم اگر دلت میخواد میتونی بیای بغل من
من اینجا کنارت هستم .اگر فرزندتون دوست نداره و الان آمادگی این همدلی رو نداره میتونی بگی من اینجا هستم نزدیکت وقتی که خودت دوست داشته باشی بیای پیشم
و اما چیزهایی مثل اینکه برو تو اتاق تا آروم بشی این هارو هیچوقت به بچه ها نگید
قراره ما کنار بچه ها باشیم تا آرام بشن تا بتونن خودشون کم کم یاد بگیرن هیجاناتاشون رو مدیریت کنن
خب حالا بعد همدلی چه اتفاقی میوفته؟
ما کنار کودک موندیم احساسش رو بهش انعکاس دادیم و بهش گفتیم میتونه بیاد تو آغوشمون تا آروم بشه بعد از اون میتونیم به کودک گوش کنیم و بشنویم چی میگه
مثلا ببینید دعواشون شده شما سر رسیدید اون اونو زده اون وسیله اون یکی رو برداشته
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیلت رو برداشته و ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که نتونستی با اون وسیله بازی کنی