۶ پاسخ

دیدی میگفتم خوب میشی عادیه؟
واقعا یادمه چقد ناراحت بودی ، واقعا روزای مزخرفین تا یه ماه ۴۰ روز اول

منم بعد از زایمان افسردگی شدید گرفته بودم چه دورانی بدی بود🤦🏻‍♀️

باورت میشه هیچ وقت دوست ندارم باز برگردم ب اون روزا هرچی گفتین دقیقا حال و روز من هم همین شده بود فقد میخواستم شوهرم نره سرکار وابسته ی شدید ب شوهرم شده بودم از استیلم متنفر شده بودم از شکل شکمم ک شل افتاده بود همه میگفتن میخندیدن تو هال پذیرایی من تو اتاق خودم نگاه ب بچه میکردم گریه میکردم ک چقد انگار ادم غریبه س واسم ولی هم دوسش داری هم نمیدونی چرا حس میکنی غریبس واست 😔

افسردگی ندیدی! این چیزی که تومیگی نهایتا یه غم بوده😁من طوری افسردگی گرفتم که بچه رومیدیدم دل پیچه میگرفتم دستام میلرزید تپش قلب داشتم

پتوی دور پیچ شبیه پتوی دختر منه
منم همین حسو داشتم دردی نداشتم به اون صورت ولی کلافه بودم حوصله نداشتم دلم نمی‌خواست با هیشکی حرف بزنم تا یه حرفی میشد میشستم به گریه کردن اصن یه وضعی داشتم 😂

عادیه🥲

سوال های مرتبط

مامان صدرا مامان صدرا ۴ ماهگی
خسته شدم از بس همه هی میگن چرا شیر خودتو ندادی به بچه
من اصلا شیر نداشتم،پسرم روزی ک به دنیا اومد تا دو روز فقط جیغ میزد چون شیر نداشتم هیچی نمیومد
همه میگفتن بزار گریه کنه و بخوره خوب میشه
انقدر مک زد سینم زخم شد چرک میریخت از بس زخمش بد بود
با همون وضع همه میگفتن بده بخوره فقط بازم تمیز میکردم میدادم بهش
یکم راه شیرم باز شد ولی اصلا سیر نمیشد زردی شدید گرفت بردیمش بیمارستان بستری شد
دکتر شیرخشک داد دیگه
در کنار شیرخشک شیر خودمم میدادم بخوره
ولی انقدر کم بود دوتا مک ک میزد جیغش بلند میشد
الانم ک پنج ماه گذشته همه هی میگن شیر ندادی تو به این بچه
انقدر اشک منو در اوردن
مامانم هی میکه الکی این بچه رو شیرخشکی کردی باید میزاشتی بخوره تا شیرت بیاد،بچه بعدیتو حق نداری شیرخشک بدی
شوهرم هی میگه تو بچه داری بلد نیستی،عذاب وجدان نمیگیری بهش شیر نمیدی،این بچه فقط باباشو دوست داره و ازین حرفا
انقدر گفتن این حرفارو ک با خودم میگم من چه مادر بدی ام
شبا میشینم ب گریه کردن،از بعد زایمان اصلا حال خوبی ندارم😔