همسرم نسبت به مسائل مربوط به دخترمون از من دل نازک تره و فوری میترسه و من باید به ایشون دل گرمی بدم😊کار دنیا برعکس شده
ما برعکسیم من خیلی هول میکنم گاهی بغض و لرزش شدید بدن و گریه هم میکنم هی میگم بریم دکتر
اما باباش میاد باهاش بازی میکنه میچرخوندش کلا فضا رو از التهاب درمیاره خدا خیرش بده
شوهر من نق نق نق نق نق
خودم بغلش میکنم نازش میکنم
منم خونسردم شوهرم زیاد تو اینجور مسائل گیر نمیده وقتی میبینه اتفاق خاصی نیوفتاده و مقصر خوده بچس حرفی نمیزنه میگه پاشو بابا چیزی نشده
ولی من بغلش میکنم نگاه میکنم ببینم چی شده
یسری آدما هول میشن تو اینجور مواقع
شوهرمم البته قبلا شوهرم بود الان قهرم خونه بابا زندگی میکنم
میگفت چرا مواظبش نبودی و در نهایت اگه بچه خیلی گریه کرد این قدر سرم داد میزد تا اون از ترس اروم بشه من قهر میکردم میرفتم تو خیابان
بعضی آدما دست خودشون نیست تو این شرایط دستپاچه میشن .
دکتر نمیگه ببریم همون چرا مواظبش نبودی میشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.