کاش می‌شد زمانو نگه دارم...
همین لحظه، همین قد و همین کنج کنجکاوی کودکانه‌ات.
تو کوچولوی منی، با دلِ بزرگی که هنوز نمی‌دونه دنیای اون‌ور پنجره چقدر سخت‌تر از ناز و نوازشای خونه‌مونه...

هر صبح که چشماتو باز می‌کنی، یه دلیل تازه می‌شی برای ادامه‌ی من.
هر بار که می‌ایستی لب پنجره و دنبال دنیا می‌گردی، قلب من لبریز می‌شه از دعا...
که خدا همیشه مراقب تو باشه.
که همیشه لبخند رو لب‌هات بمونه.
که هیچ‌وقت، حتی وقتی بزرگ شدی، از دنیای کودکانه‌ات دور نشی.

تو همه‌ی دنیای منی دخترکم...
بمون همین‌طور معصوم، همین‌قدر مشتاق دیدن، همین‌قدر شیرین.

تصویر
۶ پاسخ

همیشه سالم باشد💋💋💋💋

چادگان ....

بخاری رو خاموشش کردم الا باز دیدم سردح روشن کردم

میگ م.. مریض نمیشن بچع هاتون زبونم لال هر کی عکس میذارح همه لخته من سع تا تنش کردم ...بازم شوهرم میگه سردح

وای عاشق این حرکتشونم که پشت پنجره می ایستن😍

ایجووونم ❤️❤️❤️❤️❤️کاش میشد بخوریمشون 🤩🤩

تنش همیشه سلامت

مقالات مرتبط

به دهان بردن اشیا
به دهان بردن اشیا توسط کودک و خطرات آن
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!

سوال های مرتبط

مامان مرسانا مامان مرسانا ۱ سالگی
"مرسانای کوچولوی من، خم شده بود روی زمینِ پارک، با اون تل صورتی نازش و کفش‌هایی که انگار برای قدم زدن روی رویاها ساخته شده بودن… با دقت دونه‌های ریز درخت رو لمس می‌کرد، انگار می‌خواست رازهای طبیعت رو کشف کنه. من فقط نگاهش می‌کردم، و دلم لبریز از عشق می‌شد. تو همون لحظه فهمیدم خوشبختی یعنی دیدن دنیا از چشمای دخترم… مرسانای من، تو زیباترین دلیل زندگی منی."
مامان پرتقال مامان پرتقال ۱۶ ماهگی
نمیدونم چرا تا این حد نتخابم بد بوده کاش زودتر میشناختمش تا این کوچولی معصوم رو وارد دنیای تارکی که برام ساخته نمیکردم. ولی واقعا شکر برای بودنش. خیلی بچه بودم خیلی ساده بودم با ۲۳ سال سن الآن ۳ ماهه شناختمش الآن ۳ ماهه خیالات و توهماتی که از زندگیم داشتم رو کنار گداشتم و حقیقت تلخ زندگیم رو قبول کردم.
چه دنیای نامردیه هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی تو این سن تو این شرایط قرار بگیرم‌.
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مرسانا مامان مرسانا ۱ سالگی
دختر نازنینم و گوزن بادی‌اش،

وقتی تو با اون گوزن بادی قشنگت بازی می‌کنی، انگار یه قصه‌ی قشنگ شروع میشه.
گوزنت نرم و بادیه، اما وقتی سوارش می‌شی، شجاع‌ترین گوزن دنیا میشه!
با هم می‌دوین، می‌خندین، می‌پرین توی دنیای خیال…
تو شاهزاده‌ی قصه‌ای و گوزنت بهترین همراهته.
مامان عاشق اون لحظه‌هایی‌ـه که تو با ذوق سوارش می‌شی و می‌خندی، انگار کل دنیا رنگی‌تر میشه…
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آروین جان مامان آروین جان ۱ سالگی
مهم نیست چند سال از عمرت گذشته است 🫀
برای من هنوز همان بچه شیطون و بازیگوشی
تو دلیل روشنی و شادی قلب منی ♥️👩‍❤️‍👨
بابت داشتن تو هر روز خدا رو شکر می کنم 🙏👩‍❤️‍👨
پیشاپیش روزت مبارک عزیزم ♥️
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سامیـــارمـــ🫀 مامان سامیـــارمـــ🫀 ۱ سالگی
پسرم تو آرزوی بچگی مامانی
من از بچگی آرزو داشتم ی پسر داشته باشم
ولی نمیدونستم
مادر پسر بودن انقد شیرینه
انقد شیرین که نمیخوام این لحظه ها تموم شه
سامیار من خیلی احساساتیه ماشالله
صبح ک بیدار میشه
دستاشو باز میکنه میگه بغلم کن
بعد میاد بغلم از لباسم از صورتم محکم بوس میکنه
برای من بهشت همینجا و همین لحظه هاست بخدا🥹🫀
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان حنا مامان حنا ۱ سالگی
مامانا لطفاً جوابمو میدین ،از دیروز صبح هر بار که به دخترم چیزی میدم همون لحظه پی پی می‌کنه شل هم هست ،مثلا دیروز چهار بار کرد امروز هم از صبح دوبار،مشکل دیگه ای نداره فقط همین ،دکتر ببرم؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلسا👼🏻 مامان دلسا👼🏻 ۱۷ ماهگی
مادری، قصه‌ای نیست که تو کتاب‌ها نوشته باشن،
مادری، اسم توئه وقتی با چشمای خسته،
دنبال جوراب کوچولوی بچه‌ات لای مبل می‌گردی…
وقتی برای یه استکان چایِ داغ، باید با زمین و زمان بجنگی…
وقتی حتی آرزوی شونه‌ کشیدن، یه آرزوی لوکس می‌شه.
من مادر شدم،
نه با شعر و قاب‌های اینستاگرامی،
با موهای چرب،با چشمای پف‌کرده،
با بغضی که گاهی وسط ظرف شستن می‌ترکید🙃
من مادر شدم،
وقتی تلویزیون، نقش پرستار گرفت تا من فقط یه دوش بگیرم
فقط یه لباس تمیز بپوشم،فقط خودمو، یک‌ذره، تو آینه یادم بیاد.
خیلی روزا داد زدم،
نه چون بچم بد بود، چون دیگه نای خوب بودن نداشتم…
خیلی روزا خودمو قایم کردم، نه چون بچمو نمی‌خواستم،
چون یه لحظه خودمو می‌خواستم…
من با پنیک، با عذاب وجدان،
با هزار «باید» و «نباید» زندگی کردم،
خیلی کارا نکردم، اما توی هیچ‌کدومش،
خودمو گم نکردم.
به این کارای بد یاخوبم افتخار نمی‌کنم،اما ازشون خجالت هم نمی‌کشم.
چون با همین لحظه‌های سخت،من مادر شدم…
و حالا که دلسای نازمو نگاه میکنم
می‌بینم که داره بزرگ و بزرگ تر می‌شه
با مادری که هر روز
از نو بلند شده،از نو جنگیده،از نو نفس کشیده.
و این یعنی قهرمان بودن...
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مسیحاوسوفیا مامان مسیحاوسوفیا ۱ سالگی
و منی که دوباره بستری ام ازروی تخت بیمارستان خبرها رو دنبال میکنم
واقعیه حمله؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کایلین مامان کایلین ۱ سالگی
نمیدونم واقعا چی شد که خدا فکر کرد تو رو بده به من
اگه یه برد تو زندگیم داشته باشم داشتن کایلینه
مرسی خدا جون
خدایا درسته خیلی غر میزنم و گله میکنم به خاطر خستگی و کلافگی بچه داری، اما بدون تا همیشه شکر گزارم برای این دختر کوچولوی شیرین
و کایلینم به هر بهانه ای مثه امروز که روز دختر نام گذاری شده میگم که خیلی دوست دارم مامانم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آبان مامان آبان ۱ سالگی
مامان قشنگا سلام
من این هفته درباره رفتارهای عصبی و پرخاشگری های آبان با یه دکتر روانشناس صحبت کردم. تجربه ام رو باهاتون درمیون میذارم.
دکتر گفت با این که همه بچه‌ها این طوری نیستن ولی این رفتارها توی این سن طبیعیه، حالا دلیلش چیه؟
۱- اینا عقلشون رشد کرده و درکشون از جهان اطرف رفته بالا ولی هنوز قدرت کلامی ندارن برای همین خیلی وقتا از اینکه نمی تونن منظورشون رو برسونن عصبانی میشن.
۲- این سن شروع شناخت حس مالکیته. و بچه با والدی که بهش وابستگی بیشتری داره (که در مورد آبان، منم) هم مثل یک شی که صاحبش هست رفتار میکنه بنابراین کوچکترین کاری که این قانون مالکیت رو تهدید کنه عصبانیش میکنه. مثلا اگه شما لحظه ای بهش توجه نکنید یا با کس دیگه ای حرف بزنید یا بغلش کنید و...
۳- تو این سن کنترل دنیای اطراف برای بچه‌ها خیلی مهم میشه و اینا میفهمن که می‌تونن دنیای اطرافشون رو کنترل کنن. پس اگه اتفاقی بیوفته که حس کنن کنترلشون کم شده (مثلا به خواسته شون بی توجهی بشه) عصبانی میشن. گفت اینکه حس کنن می‌تونن روی دنیای اطراف کنترل داشته باشن به میزان اعتماد بنفسشون در بزرگسالی خیلی مرتبطه. اما این به این معنا نیست که همیشه هرکاری ازمون خواستن براشون انجام بدیم که در بزرگسالی بااعتمادبنفس باشن، چون اولا ناممکنه و دوما ناکام شدن در برآوردن خواسته‌ها بهش میفهمونه همیشه هم نمیشه هم چیز رو کنترل کرد و این یه واقعیته.
توصیه اش به منم این بود که سعی کنم بیشتر آبان رو درک کنم و کمتر عصبانی بشم. براش تا میتونم توضیح بدم که چرا نمی تونیم فلان کار رو بکنیم گفت شاید توضیح اوایل بی فایده به نظر بیاد اما در دراز مدت جواب میده.
خلاصه که صبر جمیل برای خودم و شما آرزومندم :)
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
گفتم شاید همتون تاپیک مامان عماد و نبینید حال بچش اصلا خوب نیست حال خودشم خرابه خب مادره خیلی خیلی به دعاهامون احتیاج دارن اگر کسی می‌تونه واسش قرآن بخونه آیت الکرسی بخونه حتی صلوات بفرسته موقع شیر دادن دعا کنید از اعماق وجودتون که خدا نگاه دل ای مادر کنه بچشو براش نگه داره
کاش می‌تونستیم کاری کنیم ولی تنها کسی که می‌تونه کمکش کنه فقط خدا هست خدایا به حق همین شیری که میدیم به بچه هامون بدادش برس یا امام حسین قربونت برم که وقتی لازمت داریم اسمتو میاریم خودت دلت کباب نشد واسه این بچه من دلم آتیش گرفت به حق همین شیری که میدم به شاهان به عنوان یه مادر که می‌دونم چه خوب چه بد برات جایگاه بالای داره می‌خوام از خدا بخوای عماد خوب بشه و بمونه برای مادرش ازت خواهش میکنم خدایا کمکشون کن فقط تو میتونی به داد مردمت برسی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان افرا 💖🧿 مامان افرا 💖🧿 ۱ سالگی
چ خوب شد این پست هارو دیدم...منی ک لیسانسم و اطلاعاتم از فرزندپروری پایین چون بچه کوچیک نداریم اطرافمون...منی ک همین دیشب افرا رو بردم پارک بخاطر شلوغی محیط همش جیغ میزد و معمولا خجالت میکشم و ناراحتمیشم برمیگردم خونه ...حتی بدرفتاری هم با بچه کردم بارها...
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان امیر محمد مامان امیر محمد ۱ سالگی
چند وقت هست که آب و منی از واژنم میاد و لباس زیرم خیس میشه دلیلش چیه
آیا عفونت دارم؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سید حسین مامان سید حسین ۱ سالگی
امروز روز اول پریودمه و پسرم لطف کرده هنوز خوابه پسر منی که ساعت ۹ دیگه ۱۰ بیدار میشد هنوز خوابه😂حالا من نشستم حوصلم سر رفته و همش عذاب وجدان دارم که چرا پا نمیشم خونه رو تمیز کنم🫠
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رادوین مامان رادوین ۱ سالگی
این بچه تا همین چند وقت پیش به زور ی کوچولو موز میخورد تازه اونم تف می‌کرد الان اینقدر عاشق موز شده که فقط امروز از صبح تا الان سه تا موز خورده
این آخری رو که الان میخوره رو خودش رفته از یخچال برداشته آورده میگه باز کن بده بخورم 😂😂😂😂
مشاهده ۶ پاسخ دیگر