۸ پاسخ

اصلا خودتو سرزنش نکن عزیزم☺️چ ایرادی دارع مگ شیرخشک چشه ک میگس ی چیزسالم وارد بدنم بچم میشد والا بااین غذاهای مصنوعی ک مامیخوردیم چیزسالمی دیگ وجودنداره الان شیرخشک والاسالم تره

شیر خشک خیلی خوبه چرا انقدر الکی به خودت عذاب وجدان میدی

میگم شیر دوش پرتابل ماما میلک طی ۱۴ روز شیرو برمیگردونه ولی ۶ و خورده ای اگه میتونی هزینه کن

منم مثل شما حس میکنم لذت ترین دنیا سینت بده بچه ات چکار کنم سینم نگرفت شیر خشک میخوره یبوست گرفت هروز میبرمش دکتر

شیرخشک بختره درسته حس قشنگیه وقتی شیر میخوره ولی دیگه بچه نفخ نمیکنه کولیک نمیشه

بخدا شیر خشک بهتره

بخدا شیر خشک بد نیست وقتی حرص بخوری استرس داشته باشی غذای نفاخ دار بخوری انکار سم وارد بدن بچه میشه

هنوزم دیر نیست
من از امشب میخام شیر خشک و با سرنگ بهش بدم
روزا هم ب زورم شده شیر خودم و
قبلا شیرم زیاد بود الان کم شد

سوال های مرتبط

مامان آقاعلی مامان آقاعلی ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی 4
با کلی معاینه و درد و زور زدن ها بچه وارد لگن شده بود حس میکردم قشنگ ی چیز گرد توی لگنم با هر انقباض باید زور میزدم قشنگ حسش میکردم فشار میاد به اون جسم گرد که انگار گیر کرده بود ذره ذره حرکتشو می‌فهمیدم ماماها میگفتن داریم موهاشو می‌بینیم انگار بیشتر انرژی گرفتم برای زور زدن با اینکه بی حسی هم بودم ولی حس میکردم لگنم داره از هم متلاشی میشه
دیگه از شدت دردا فقط التماس خدا رو میکردم بچم زودتر به دنیا بیاد و فقط بزای اینکه ازین دردا راحت بشم بیشتر زور میزدم و حرف های ماما همراهم دقیق اجرا میکردم میگفت بین انقباض ها نفس بکش و موقع انقباض ها تا 10 بشمار و زور بزن و تا وقتی درد داری این کارو ادامه بده
دیگه دقیقه های آخر دردم وحشتناک شده بود که تمام بدنم انگار باهم گرفته بود دکترم که برش زد ی لحظه حس کردم مثل اینکه روحم از بدنم کنده بشه بی حس شدم برای ی دقیقه ی حالتی مثل اینکه ی ماهی لیز بخوره از دستت با سرعت حس کردم لیز خورد بچه اومد بیرون حتی بند نافش هم حس کردم دیگه انگار سبک شدم و ی نفسی کشیدم ولی دردام دوباره شروع شد دکترم داشت بخیه میزد که فکرکنم بی حسی ام داشت کم کم از بین می‌رفت می‌فهمیدم سوزنو فرو میکنه و میکشه که دوم سومی بود که داد زدم دارم درد و سوزش بخیه زدن حس میکنم همین جور که داشتم داد میزدم دارم حس میکنم بیهوشم کردم 😅