۱۴ پاسخ

من قبل دنیا اومدن پسرم
خدایا ناشکری نمیکنماااا
ولی هم من همسرم دختر دوست داشتیم
اصلا من از اون وقتی ک یادمه تو عالم رویام ی دختر داشتم کلی گیرسر و لباس های گلگلی …
ازدواج کردیم هرکی میگفت ایشاالله خدا بهتون پسر بده منو همسرم سریع میگفتیم ن دختررر
اصلا نمیدونستم چجوری باید با پسر بچه ارتباط بگیرم
تو تخیلاتم نمیگنجید،بلد نبودم بهش فکر نمیکردم اصلا😬
اما از وقتی خدا پسرمو ب ما هدیه داد فهمیدم زندگی چیه!!!
دختر و پسر چیه دیگه فقط قربون خدا برم ک لایق دونست و‌نعمتشو داد ب ماها و قسمت همه چشم انتظارا بشه
دنیا ک بیاد دیگه نمیگی دختر میخواستم یا پسر
میشه تموم دنیات

😐چرا فکرت شبیه فکرمه

حالا یچیز‌عجیب من درباره دختر این حسو دارم و وحشت دارم چون واقعا دختر داشتن توی این جامعه خیلی وحشتناک و ترسناکه،

دنیام دخترامن🥺 زندگیم پسرمه🥲
هردو جنس قند و نباتن شکلاتن😍🫀

مامانا ی حس عجیبی نسبت ب پسر خودشون دارن انگار اسمون پاره شه و پسر ادم بیاد زمین
دخترم زبون باز و زرنگ پسرم با نمک و تو دل برو دلم میخواد یکی دیگه بیارم پسر باشه ک دختر م تک و دو تا پسرم داشته باشم

تصویر

من ۲تا پسر دارم ویک دختر اصلا همچین حسی ندارم برای من فرقی نداره هر۳تاشون رو یک اندازه میخوام

سلام
چقدر منی البته تا قبل تولد میکاییل
اصلا پیر دوست نداشتم پسر داشتن برام کابوس بود تو ذهنم اصلا نمیتونستم درک کنم چجوری یه پسر میتونه دل ببره چجوری میشه با عشق بزرگش کرد چجوری میشه خوشکل مشکلش کردم اصلا به دلم ننشست که پسر داشته باشم و البته زیاد هم پسر بچه ها رو دوست نداشتم
ولی با تولد میکاییل فهمیدم برای یه مادر دختر پسر بودن هیچ فرقی نداره هر دو به یه اندازه از پادر دلبری میکنن
به چشمم زیباترین پسر دنیاست صبحا به شوق شنیدن صداش بیدار میشم با همه خستگی اداره فقط با دیدن صورت ماهش خستگی از تنم بدر میره میشم یه مادر پر انرژی
بعد ۱۴ سال دوباره مادر شدم و فهمیدم چقدر تصورم اشتباه بود خدا رو شاکرم که شیرینی داشتن پسر رو به منم چشوند

من در مورد بچه ی دوم همین حس و داشتم. اصلا بخاطر داشتن دختر دوم باردار شدم که دخترم در آینده خواهر داشته باشه. تو بارداری وقتی کسی میگفت انشاله این یکی پسره انگار بهم فحش میداد همسرم و مادرشوهرم هم که دیگه بدتر. اونا شدیدتر از من دلشون میخواست دختر باشه. دخترم هم که دلش غنج میرفت برای آبجی کوچولو ولی قسمت بود که پسر بشه. دختر و پسر هردو خیلی عزیزن ناشکری که هیچوقت نمیکنم اما هنوز هم معتقدم دختر نیاز به خواهر داره که دختر من محروم موند

منم قبل اینکه بچم بدنیا بیاد خیلی میترسیدم از پسر بچه اما کم کم اوکی میشه الان دیگه سر سوزن بنظرم فرق ندارن فقط چون پسر دارم دوس دارم بعدی دختر بشه نشدم دوتا داداش میشن پشت و پناه هم

من دلم میخواد بعدی پسر باشه که تکراری نشه😁

من برا دختر همین حس و دارم اصا حس غریبی دارم ولی ادم تا تجربش نکنه نمیتونه بفهمه ولی دختر و پسر نداره جفتشون عشقن

خخخخ من برعکس رو دختر اینجوریم

دقیقا منم همینطوریم

واااا چرا؟بچه اولم دختره دومیم پسره

سوال های مرتبط

مامان آیسان کوچولو مامان آیسان کوچولو ۲ سالگی
مامان آنیسا مامان آنیسا ۲ سالگی
واقعا نمیتونم درک کنم
چرا وقتی یکی میگه من واقعا دختر دوست دارم و دلم میخاد دختر داشته باشم پسر دارا جبهه میگیرن ک حسودی میکنین اله بله فلانه؟
بابا این نظر یک ادمه ک کاملا به خودش مربوطه
منه نوعی اگر عاشقانه دختر رو میپرستم و از خدا میخوام یکی دیگم بهم بده این نظر منه این علاقه منه
قرار نیست حسودی کنم به اونایی که پسر دارن
بچه دوتاش عزیزه
چه پسرش چه دخترش
اونیم ک دختر میخاد اگر خدا بهش پسر بده ینی دوس نداره اونو؟میشه بچشو نخواد؟
یا برعکس یکی میخاد پسر داشته باشه دختر دارا بگن ت حسودی میکنی

چه فرهنگ اشتباهیه اخه این جبهه گرفتن برای همدیگه سر دختر داشتن ی پسر داشتن
دوتاشون نعمت خدان دوتاشونم بچه ادمن از پوستو خونو جونت هستن
حالا یکی ترجیح میده بچش دختر باشه
یکیم پسر
این دیگ نمیشه ت بیای هرچی دلت میخاد به طرف بگی چون ی حس خاصی داره به دختر داشتن که
کاش یکم بفهمیم نباید برای بقیه تصمیم بگیریم نظر بدیم علاقه‌شو ببریم زیر سوال با کلمه حسودی
مامان علی مامان علی هفته سی‌ونهم بارداری
۲۰ مهرماه فهمیدم ک باردارم
بدون هیچ برنامه ریزیی.گریه کردم و مثه بید میلرزیدم
تک فرزندی و دوست نداشتم ولی دلمم نمیخواست انقدر زود بچه دار شیم
پسرم ۱۵ ماهش بود و داشتم کم کم ب استقلال میرسیدم واسه خودم
گفتم حالا ک از شیر گرفتمش و شیر خشک میخوره بزارمش خونه مادرشوهرم
برم برای خودم وقت بزارم یکم.
خیلی سخت بود ک دوباره ی بچه ی دیگ تو دلم و دوباره همه چیز و باید از اول طی میکردم
راستش هفته های اول هیچ حسی بهش نداشتم و بود و نبودش برام مهم نبود
تاااا سونوی ۱۲ هفتگی.اونجا ک دیدمش رفت تو دلم
ولی بازم میگفتم مگه میشه ی بچه ای رو مثه علی دوست داشته باشم🥲
خلاصه با تمام سختی ها و همه چیزش گذشت تا الان ک ۸ ماهمه و یکماه دیگ انشاءالله ب دنیا میاد
عاشقشم .دوس دارم زودتر ببینمش.مثه داداشش برام عزیزه با اینکه هنوز ندیدمش
ببینمش ک دیگ یچیز دیگس برام
خلاصه اینکه ازتون خواهش میکنم اگر بدون برنامه باردار شدین از همون اول دوسش داشته باشین .این بچه ها خیلی عزیزن و هدیه ی خدان و هیچوقت ب سقط و اینا فکر نکنید
درسته سخته و کسی نمیتونه پنهان کنه سختیشو ولی بقول معروف باهم بزرگ میشن😅😍😘