۵ پاسخ

😂😂😂
منم امروز تا خیابون خاکی و خیام رفتم پدرمو درآورد نیکا از بس می‌رفت پیش همه

وای🤣🤣🤣🤣

مهربونم😅😅😅😅😅😅😅

ای واییییییی😂😂😂😂

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
مامانا خیلییی ناراحتم
خیلی کلافم
بچه هارو هرسری می‌بریم بیرون میاریم همش بی قراری می‌کنند
دخترم حتی برا از خیابون رد شدن میگه بغلم نکن
با جیغ مه بذار خودم از خیابون رد شم خودشو با جیغ از بغلم میندازه پایین بزور میگیرمش.... بعدش هم اومد خونه ..مادرشوهرم از پله ها کمکش کرد رفت بالا داشت کفشش رو خودش درمی‌آورد دید دارم پسرم رو میارم از پله ها بالا برد بدو اومد سمت پله هافتم بریم خونه شروع کرد به گربه .... پسرم رو بردم خونه دخترم رفت نزدیک پله گربه و گریه که بره پایین .بدم بیا خونه گریه نکن اصلا داشت خودشو مینداخت پایین پسرمم هم دید خواهرش گریه می‌کنه شروع کرد ب گریه .... داشتم دیوونه میشدم رفتم با حرص کاستی دخترم رو درآوردم بیارمش خونه گریه هاش بدتر شد ...دلم سوخت همون‌جوری بردم حیاط سه دور از پله ها آوردم بردمش از اونور هم پسرم گربه میکرد که بیاد حیاط.... انقد بهم ریختم😭😭خب خسته بودم میخواستم بیام کاراشون رو کنم.... دخترم رو با حرص برداشتم آوردم خونه کلی عصبانی شدم سرشون گفتم آخرین باره از این در میرین بیرون.....اونا هم کلی گریه میکردن... گفتم کردم میرن بیرون حالشون خوب سه من هربار بعد هربار بیرون رفتن باید بچه هام گریه کنن و من بدتر اعصابم خورد شه... اصلا کادری نیستم که همش دعواشون کنم ولی بعد هربار بیرون بردن برنامشون همینه.... همسرمم نیست تو کاراشون کمکم کنه مادر شوهرم فقط قربون ص قشون می‌ره که گربه نکنن.... یعنی داشتم دیوونه میشدم 😭😭از به طرف هم بخاطر بدغدایی دخترم بهم ریخته بودم .... نزدیک منس هم هستم هورمونام بهم ریختن....یعنی غروب دیوونه خونه بود .... 😐😐😐❤️‍🩹
مامان ماهوین جانم🧡🌜 مامان ماهوین جانم🧡🌜 ۱ سالگی
🫠واقعایعنی پدرومادر بچه نباید یه بچه رو شیر فهم کنن ک حداقل وقتی سرما دارن بچه کوچیک دیگرانو بوس نکنن؟
انقدر عصابم خورده بچم از اول زمستون یکسره هرچند وقت یکبار سرما خورده همین تو عیدم بهش سرما دادن تازه خوب شده بود هنوز یکماه نشده ک خوب شده بود آخر هفته رفتم خونه بابام
دخترعمم اومد دیدم دماغشو یه حالتی میکشه بعد سعی میکنه سرفه چرکیشو از من مخفی کنه.بعد زارت زارت میاد ماهو میبوسه هرجی میگم نبوس باز انجام میده واقعا به چه زبونی بگم دیگه.
کلاس دوم ابتدایی بخدا دیگخ میفهمه ولی پرورو بازی در میاره میاد جلو چشمم تو چشمام زل میزنه این کارو میکنه چند باری جلوی مادرش تذکر دادم جلوی خاله هاش جلوی برادرش حتی یه بار چندین هفته بچمو جایی ک اون میومد نبردم تا بفهمه و چیشد فقط دو سه هفته روش تاثیر گذاشت دوباره الان میبوسه ،بچم از وقتی اومدیم خونه سرفه خشک داره هی تو خواب سرفش نمیگیره نمیتونه بخوابه،
میاد بوس میکنه آخه عادیم بوس نمیکنه ک پشت هم پشت بعد میره یه دور میزنه باز بوس میکنه جوریه ک بچم فراریه از دستش اون میاد نزدیکش بچم جیغ میزنه با دست میزنتش،
توروخدا راهکاری دارین بهم بگین خسته شدم از بس بچم مریض کردن
مامان نارگُل و کنجد مامان نارگُل و کنجد هفته هشتم بارداری
مامان ها یه مسئله ای هست خیلی ذهنم رو درگیر کرده و حس میکنم اشکالی در اون هست
دختر من یه دختره بسیار بسیار باهوش و در عین حال آرومه
حرف زدنش خیلی عالیه
بازی کردن هاش
کنجکاوی هاش
روند تکاملش بسیار عالیه
تو خونه خودمون یا با خانواده خودم هیییچ مشکلی نداره
اما به محض اینکه بیرون از خونه میریم پارک مرکز خرید یا کلاس های مادر و کودک خونه اقوام

در مرحله‌ی اول غریبی و گریه میکنه بعد هم ساکت و آروم میشینه تو بغل من و باباش و کل مجلس اخم داره شاید یه ربع نیم ساعت آخر یکم فعال میشه در حد اینکه بلند میشه سر جاش و مثلا یه میوه ای برداره


اصلا شیطنت نمیکنه اصلا تحویل نمیگیره دیگران رو
دیگران با خوشرویی باهاش صحبت میکنن ولی دخترم اصلا تحویل نمیگیره میگن بای بای کن نمیکنه
میگن بگو فلان چیزو اسمش رو بگو نمیگه
مثلا بوس میفرسته برای خودمون ولی بیرون نه

در ظاهر این رو نشون میده که استعدادی نداره درصورتی که در واقعیت عکس این قضیه هست

من خیلی نگرانم نمیدونم باید چکار کنم طبیعیه یا نه با روانشناسی در میون بزارم یا نه
کسی مشکل من رو داره🥺