پسر من فقط مامان بابا عمه و نه ‌و دد میگه اما معنی هیچکدومو نمیدونه یعنی به همه میگه مامان ،ولی همه چیو متوجه میشه مثلا تا میخاییم بریم بیرون بگم جورابت کو سریع میارتش وصندلشو پاش میکنه وحتی تلاش میکنه شلوارشم خودش بپوشه ،با کوچکترین صدا واکنش نشون میده ،اما همش نگران حرف زدنشم یعنی حتی اسمم که مریم به این سختیو چند بار گفت دیگه نگفت ولی نمیفهمید چی میگفت ،خیلی نگرانشم بچه های شما از چند وقتگی حرف افتادن؟
واینکه لجبازه هرچی بهش میگم ی اب بگو یا چشات کو اصلا دایورت میکنه منو

طبیعیه اوایل دختر منم همینطور بود الان قشنگ می‌دونه من مامانم خواهرم میگه برو بده فائزه میگه مامان یا اسم باباش رو ببریم میگه بابا اوایل فقط کلمه رو بلدن معنی رو متوجه نمیشن

عادیه بزرگترشه یکی دوماه درست میشه دختر منم همین بود

طبیعیه بنظرم هرچیزی ب وقتش گاهی بچه ها زود زبون باز میکنن‌...الان دیشب پسرم عموشو دید یکسره می‌گفت عموعمو.یا ب مادر من میگ بابا چون مادرم صداش می‌کنه بابا

منم بهار اینجوریه تاحالا هرچی باهاش تمرین میکنم نمیگه مامان.

پسر من کلمات بیشتری میگه ولی هیچ کدوم از کلماتش با مفهوم نیست یعنی حتی من و باباش هم نمیتونه صدا بزنه یا حتی اب نمیتونه بخواد فقط وقتایی که شیر میخواد ممه رو مفهوم و واضح میگه

دخترمنم همینه

پسرمنم همینه درمواقع عادی به باباشم میگه مامان . ولی باباش تا از سرکار میاد صدای کلید رو میشنوه که تو در میچرخه هرجا باشه میدوئه سمت در با ذوق میگه اعع بابا

دقیقا دختر منم همینه