۵ پاسخ

بچه ها قبلا آنقدر بازی می‌کردن بیهوش میشدن من دخترم وقتی جایی میریم اصلا سرپا می‌خوابه ولی وقتی خودمونیم مستقل می‌خوابه ها ولی خب اذیت می‌کنه و می‌چرخه و...قدیم بچه زیاد بود تو هر خونه آیی باهم بازی می‌کردن تا بخوابن الان نه ما هرچی باهاشون بازی کنیم خسته نمیشن مثل وقتی یه ساعت باهم بازی میکنن

من وسط دوتاشون می‌خوابم. شوهرم میگ تخت برا قشنگی خریدی ولی نمیتونم جدا کنم دختر بزرگم میگ مامان بزار برم اتاق بخوابم ولی نمی‌خوابه پا میشه یواشکی بازی می‌کنه😁

ولی زمان خوابیدنش ماکزیمم ده دقیقه اس همیشه قبل ده دقیقه میخوابه ،جدیدا هم چن بار متوجه شدم بیدار میشه و خودش میخوابه البته خیلی کم بوده این مورد

بچه من از شیش ماهگی جدا می‌خوابه، ما میریم تو تختش پیشش دراز میکشیم تا بخوابه بعد بلند میشیم میریم سر جای خودمون ،تازه قبلا برا شیر شب بیدار میشد تو شب چند بار باید میرفتیم اتاقش و میومدیم از یکسالگیش شیر شبو قطع کردیم الان خداروشکر حداقل نصف شب بیدارمون نمیکنه

گلم میتونی از سیاهی دندون پسرت یه عکس بدی؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان آرش و رستا☺️ مامان آرش و رستا☺️ ۱ سالگی
😡😡😡😡😡😡😡😡😡😡من نمیدونم بعضی از ماجرای پسردار چه فکری میکنن که فک میکنن چون پسر دارن اوکی زندگی براشون راحته تربیت پسر آسونه و بزرگ که بشه دردسرش کمتره
یه خانومی تایپک زده که سلام مامانای دختر دار لطفاً بگید دختر داشتن چه جوریه؟؟من پسر دارم دختر ندارم دختر خیلی سخته تربیتش جایی بخوای بری دختر بچه رو نمیشه گذاشت و رفت اذیتش میکنن نمیشه بسپاری به کسی
بهش گفتم برا چی فکر می‌کنی پسر بچه رو اذیت نمیکنن؟اتفاقا پسر بچه سرکش میشه بزرگ که بشه سخته مدیریتش بعدم تو این دوره و زمونه بزرگ کرد هر دو سخته و.....
بعد برداشته سوالشو حذف کرده آییییی کفرمو درآورد واقعا متاسفم برای ذهنیت بعضی از آدما من خودم به شخصه دخترمو جوری بزرگ نمیکنم که چون دختره چون خانومه تو این جامعه احساس کم بود کنه و بگن نه چون دختری برای تو زشته نباید این کارو بکنی و فلان بهتره به جای این چیزا رو تربیت بهتره بچه خودت متمرکز بشی حالا که دختر نداری خداروصدهزار مرتبه شکر همون خدا دونسته و بهت دختر نداده
اصلا اعصابم بهم ریخت چقدر باید ذهنت مریض باشه
مامان سیاوش مامان سیاوش ۱ سالگی
من الآن یه چیزی رو خیلی خوب فهمیدم. و اون این که از همه ی مادرایی که تو تاپیک قبلی منو متهم و قضاوت کردن، توی این شرایط خیلی آروم تر و صبور تر بودم.
شما ها تحمل ضربه ی یواش برای بچه ای که خودش با اون هیکل چاق خیلی ها رو کتک زده نداشتین. ضربه ای که اصلا نه درد داشت نه کبودی و من فقط برای چند دقیقه ساکت نشوندنش سر نیمکت بکار می بردم.
حالا اگر یه نفر بچه ی آروم و مودب خودتون رو کتک بزنه، گریه اش رو بیاره، فحشای بد بهش بده و وقتی تو داری سعی می کنی دخترت رو خوب تربیت کنی اون حرفای بی تربیتی یادش بده، پدر مادر بچه هم عین خیالشون نباشه چی کار می کردین؟
به والله زمین و زمان رو بهم می ریختید. تا هفت جد و آباد اون بچه و ننه باباشو جلوی چشمش میارید ول کن نیستین.
یه نکته ی جالب هم که به ذهنم رسید اینه که چرا همه خودشون رو جای پدر مادر اون بچه ی بی ادب گذاشتن؟
چرا یه لحظه خودتون رو جای اون پدر مادری که بچه اش کلی از این دانش آموز آسیب دیده نذاشتین؟
شاید اگر جاتون رو عوض کنید و حال اون پدر مادرایی که بچه شون آسیب می دید و هر روز میومدن مدرسه برای دعوا شکایت درک کنید کمتر قضاوت کنید