مامانا من نمیدونم چرا اینطوری شدم هوا که تاریک میشه یه استرسی وجودمو میگیره استرس برای پسرم، اینکه نکنه چیزیش بشه خدایی نکنه و خیلی چیزای دیگه که نمیدونم چیه، شما اینطور نیستین؟ چکار کنم بهتر بشم؟

چرا من بعداز زایمان اول اینجوری بودم چون افسردگی بعداز زایمان داشتم
فکر میکنم دکتر بری بهتر باشه

نشین فکر خیال کن جاش صلوات بفرس هم از ذهنت میره بیرون هروقت اینجوری شدی صلوات بفرس واسه سلامتیش ...فکر بد نکن خوب نیسی خدایی نکرده سرت میاد

من تا ماه اول اینجوری بوددم هی مینشستم گریه میکردم میگفتم اگه من مردم یا چیزیم شد کی بچمو نگه میداره مثل خودم کی قربون صدقش میره

منم اینجوری بود
الان یکم بهترم
تو فکرش هستم مشاور برم برای بهتر شدن حالم
ولی،ناخواسته یه ترسی تو وجودم دارم🥺
شاید عوارض بارداری و زایمانه

منم همینطورم وقتی خوابه همش باید چکش کنم وقتی خوابم اصلا عمیق نیست خوابم