سلام دخترم دیروز گفتم رفته مغازه داییش هله هوله برداره من زنگ زدم‌گفتم نخور بعدشب بابام‌گریه زاری خودشوزد گفت چرانزاشتی بچه خوراکی بخوره گفتم بابابراش ضررداره دردم پول نیست ک الان از یسالگی دیگه همش خوراکی زیاد زیادبراش گرفتم انقد لاغره ک نگو بعد من میخوام خوراکی بهش ندم شب بابام زنگ زد فوش میده ب من براچی نزاشتی بچه خوراکی برداره انقدددر اعصابم خوردشد ک نگو بعد دخترمم اونجا بود گریه کرده براخوراکی من نمیدونستم ایناهم‌گفتن. تقصیرتوهه ک نزاشتی بخوره آقابنظرشما من چیکارکنم خسته شدم دیگه بدون اجازم باخاله کوچیکش رفته بودمغازه داییش شب دوباره مادرپدرم اومدن اینجاخونه ما گریه زاری راه انداختن چرانزاشتی بچه بخوره گفتم بابابراش ضرره جلواشتهاش میگره دیگه غذانمیخوره الان امروزمن رفتم‌خونشون بابام خیلی بهام بدرفتاری کردمنم اعصابم خوردشد نزدیک بود دیگه گریه کنم بخدا زدم بیرون دست رچه روگرفتم اومدیم

۵ پاسخ

ببین تقصیرتوهم هست بایه بارخوردن چیزی نمیشه که اگه میبینی اینقدر حساسن میگفتی فقط یدونه بدین بهش ولی من واقعامعنی کارهای باباتونفهمیدم مگه چی شده

تغصیر تو نیست بعضی از پدر مادرا چون ما خیلی اجازه دخالت دادیم اینطورین
منم مثل توام منم دعوا میکنن که چرا نمیزاریش چرا دعواش میکنی چرا چرا چرا
منم ناراحت میشم چون صفات بدی جلو بچه به من میگن و من از بچم دور میکنه

خب نزار بره

خودشون ب بچهامیدن الان خواهرکوچیکم دومیلیون خوراکی تویکماخورده تودفتر نوشته

جدی بابات گریه کرد بخاطر اینکه خوراکی ندادی به دخترت؟؟
خودشون ک بچه داشتن میدونن خوراکی چقد ضرر داره از بی اشتهایی بگیر تا هزار تا چیز دیگه

سوال های مرتبط