هیچ بچه ای تو عمرم مث مهدیار ندیدم فقط غر میزنه گریه میکنه شما بگو صدم ثانیه ساکت نیس فقط هم میخواد بغلش کنم راهش ببرم
شیشه میبرم سمت دهنش با دستش میزنه اونطرف غذا میدم فقط میده بیرون دور لباس میخارونه کل صورتش پر غذا میکنه منک رسما دیونه شدم

پسر منم همینه😂😂

دختر منم همینه با اینکه داره یسالش میشه
از اول هم همین بود و هست و خواهد بود

فکر میکردم پسر من تنها اینجوریه
😂
پسر منم همش غر میزنه بغلش کنم پیشش باشم بلند بشم برم غذا بپزم و کاری کنم همش گریه و نق با یه چیزی دوسه دقیقه سرگرمه دوباره شروع می‌کنه

وای همشون همینن. من سر صبحی اینقد کفر گفتم و فحشش دادم ک دیگه خودم خسته شدم😂😂 همشون همینن خواهر فقط ایشالا زودی بزرگ بشن اینروزا تموم بشه

با چیزی سرگرم نمیشه ؟ یارا هم خیلی چالش داره گاهی وقتا یکم بهتره الان اضطراب جدایی اشون خیلی زیاده یارا همش دنبال من تو آشپزخونه هست ولی سعی میکنم همونجا سرگرمش کنم

مال منم همینه من الان تو پروسه از پوشک گرفتنم گاهی میگ جیش دارم گاهی میبینی وسط سالن شلوارشو کشید پایین😐😐😐😐 ینی اینقدر فشار روانی رومه حد نداره