سلام خانومایه مشورت مهم
من توروستازندگی میکنم ازخانوادم دوساعت فاصله دارم خونه خودم مادرشوهروخواهرشوهرم دوربرم هستن امامتاسفانه توبچه داری دست کمک نیستن دورمیگیرن خودشونودخترم ۶سالشه وقتی خونه خودمونم وابسته به خودمه بایدحواسم بهش باشه توحیاط میره اتفاقی براش نیوفته یامیره دم در بایدخودم بیرون باشم تابازی کنه اطرافیان میگن برای دومی اقدام کن ولی حس میکنم برام سخته چون دخترم هنوزبه من نیازداره هنوزبایدکل حواسم بهش باشه هنوزازپس کارهای خودش برنمیاد خودم وهمسرم میگیم صبرکنیم تادخترم کمی مستقل تربشه نگرانی های ماهم کمتربشه دخترم تازه حرف زدنش داره روبه راه میشه تاخیرگفتارداشت میترسم اقدام کنم نرسم مثل قبلابهش ازاونورم میگن اطرافیان که فاصله سنی کمتربهتر
ولی به این نتیجه رسیدم خواهروبرادرتازمانی که مجردن بدردهم میخورن الان من بایکی ازآبجیام‌تفاوت سنیم دوساله بیست روزه دیگه عروسیشه میره سرزندگی خودش دیگه شایدماه هاهم همونبینیم الان خودموآبجیمودیدم میگم پیش خودم خواهربرادرتاهمیشه نیستن میرن سرزندگی خودشون نظرشماچیه چ پیشنهادی دارین برای من؟

۸ پاسخ

از من می‌شنوی نیار میگی تاخیر در گفتارم داشته. خدایی نکرده حسادت یا. دید دختر ب اون یکی شاید بگه اونو بیشتر دوسدارن توجه میکنن. گفتارشم تحلیل بره نیار نیار نیار

نظر من اینکه بچه خوبه به شرطی بچه اول از هر لحاظ مستقل باشه و مادر آسوده خاطر باشه نه صرف اینکه فاصله شسنی کم باشه بچه بیاریم اسی دیوانه بشیم تا بزرگ بشن
تنها کسی که باید کمک حالت باشه همسرت هست همسرت اگر کمکت هست بچه خوبه
و اینکه ‌یکی بچش دو سالگی مستقل میشه یکی ۶ سالگی
ربطی به سن نداره همین که مستقل باشه و کارهای شخصی شو بتونه انجام بده خودش کلی کمکه واسه بچه بزرگ کردن بعدی

سلام دیگه تا اقدام کنی ۷سال فاصلشون میشه و خیلی فاصله زیادی میشه چون بچه ها باهم نمیسازن،اگر قصد داری بیاری بیار چون بعدا مصیبت میشه

ببین دل خودت چی میگه اگه آمادگیشو داری و خودت و همسرت علاقه و شرایطشو دارین اقدام کن یه روانشناس میگفت بچه دوم رو هیچوقت برای تنهایی بچه اول نیار باید اونم مثل بچه اول وقتی آمادگیشو داشتین بیارین وقتی وضعیت روحی و مالیشو داشته باشی خیلی خوبه در کنار هم بزرگ میشن ..نمیگم سختی نداره ولی میگذره

من بجات باشم فعلا نمیارم.
خواهرشوهرمن بچه اولش دختربود دبیرستان بود بعد پسرشو دنیا اورد.اگه بدونی دخترش چقد کمکش میکرد تو بچه داری.
ولی نمیگم شماتااینحدفاصله بنداز.
اما بذار دخترت کمی بزرگتر بشه ک مستقل بشه بعد بیار.
چون اگر بچه دوم بیاری .هرچقدرهم که بخوایی ولی واقعا نمیتونی مثل الان مواظب دخترت باشی.

بچه دوم زمانی اکی هسست که کمک داشته باشی نظر من اینه چون اولی صد برابر وابسته تر میشه همه ی بچه ها همینن وقتی دومی میاد تمامه تمرکزت میره رو دومی و حواست میشه اون مخصوصن اولاش کی شیر بخوره کی بخابه کی غذای اولی رو بدی همه چی قاطی مبشه خیلی صبر و حوصله باید بکنی اگه صبرشو و‌حوصلشو و‌شرایظ روحیشو داری برو‌سراغش وگرنه به بچه اول ربط نداره که مستقل بشه یا نه عملن با اومدن دومی اولی وابسته تر میشه

من پسرام فاصله سنیشون دوسال و ده ماهه نگم چقدر اذیت شدم و نگم چقدر گریه کردم بچتون وابسته هس اصلا خودتو اذیت نکن برا دومی هم هنوز وقت داری بزار اولی حداقل کلاس سوم بشه بعد برا دومی اقدام کن که حداقل بچت عاقل تر باشه کوچیک رو اذیت نکنه

نیار

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
خانما یک سوال شما رسم دارین که تو خواستگاری بعد اینکه صحبت های مهریه و شیربها تموم شه خانواده داماد به عنوان شیرینی یه هدیه ای بدن؟
واقعیتش من اصلا نه سمت خودمون دیدم نه سمت همسرم اینا
ولی برای دخترخالم بعد اینکه مهریه و شیربها رو به توافق رسیدن و برگه رو امضا کردن برادر داماد به دختر خالم ۱۰۰ تا ۱ دلاری داره ارزشش اون شب می‌شده ۹ تومن
حالا به جون تازه عروسای فامیل از جمله زنداداش کوچیکه خودم ولوله افتاده
میگن چرا به ما هدیه ای ندادین؟ما رسم داشتیم ولی شما اینکارو نکردین
در واقع خودم اصلا ندیدم با اینکه عروس کوچیکمون دختر عمومه غریبه هم نیست ای کاش غریبه بود
نمیدونم چرا تا برای یکی خواستگار میاد و عقد میکنن خاکتوسر تازه عروسای دیگه میشه
حسادت هاشون شروع میشه و میگن چرا تو دوره ما اینکارو نکردین برای فلانی کردین هی شروع میکنن به اعصاب خوردی
با این حرفاشون نه کاری براشون انجام میشه نه میشه به گذشته رفت
من خودم فرمالیته نرفتم چون مصطفی مخالف بود گفت نمیتونم وقت ندارم
تو دلم فرمالیته موند ولی اصلاااا به زبون نمیارم بازگو نمیکنم چون با گلایه کردن هیچی تغییر نمیکنه
ولی الان یکیش همین دختر عموم هی اعصاب ما و بقیه رو خورد میکنه