هیچ کاری تو خونه نمیتونم انجام بدم، تا یه قدم ازش دور میشم گریه میکنه خونه رو میزاره رو سرش، فقط میگه کنار من باش و من تو بغلت باشم. به هیچ کاریم نمیرسم. همه کارام میمونه نه غذایی نیتونم بپزم نه هیچی. همش ضعف دارم نمیزاره غذا بزارم. مغزم دیگه داره رد میده

بخدا منم همینم چون به کارام نمی‌رسم هیچوقت اعصاب هم ندارم

ازصبح تاحالا نه چایی خوردم نه به کارام رسیدم چهل دیقه خوابید پاشدم ظرفاروشستم خونه رو جمع کردم اب گذاشتم چایی دم کنم بیدار شد

دخترمنن دیروز گریه کزدم

من امروز پاشدم بچه بغل چایی دم کنم خدا رحم کرد ارتا تو بغلم چرخید دخترم کنار یخچال بود کتری از دستم کلا چپه شد خدا رحم کرد رو بچه هام نریخت فقط

وای بخدا دخترای منم همین هستن. هرچه بزرگتر میشن بدتر میشن

منم همینه وضعم.غذای حاضری یا تن ماهی و اینجور چیزا بزار

شبا ک همسرتون خونست چند مدل خورشت بپزین بزارین فریزر ،مثل قیمه ،قرمه روزا هم همونارو داغ کنید بخورین من این کارو میکنم موقع ظرف شستن هم میزارمش رو کابینت کنار دستم ظرف میشورم جارو هم بغل میکنم پسرمو با ی دست جارو میزنم

منم همینم، اینجا رو دوست دارم چون هممون درد مشترک داریم😁😁

وای دختر منم همینطوریه😥

یک تایمی به مدت یک هفته دختر من اینطوری بود. گذاشتمش توی آغوشی بستمش پشتم