اخ اخ چقد مایین...
شوهر و خانوادش کلا تو مخن اینا هرکدومشون ک بچه رو بغل میکنن دو دقیقه ای خیته میشن بچه رو میدن بدمن میگن بیا شیر میخاد یا هروقت نفس یکم غر میزنه میگه شیرش بده چرا شیر نمیدی یا ب زبون نفس میگه مامانم شیر نمیده بابا من خودم میدونم بچمو کی باید شیر بدم فک مبکنن اونا بلدن میفهمن بچه شیر میخاد من نمیفهمم سرویسم کردن با شیر بخدا بچه چشماش داره میره داره میکاله چشاسو اومده میگه بگیر دیگه بچه شیر میخاد گشنشه بیچاره انگار من زورم میاد ب بچم شیر بدم میگمم تازه خورده باز میگه حالا تو بده بازز یعنی بعضی وقتا سر شیر دوست دارم ادم بکشم
یه ذره به این مورد دقت کن که وقتی بچه رو دست یه نفر دیگه دادیم چقد حواسمون هست که آیا بچه تو بغلش اذیت نمیشه ، لباسش بالا نرفته ، بالا پایین نمیکنه بچه رو....
خب باباها هم دقیقا همین حس رو دارن از دوست داشتن زیاد اینطوری میشه آدم ، خواهرم ۲۰ سالشه وقتی بچه رو پاش میخوابونه هم دقت میکنم ببینم زیاد تکونش نده سر بچم گیج بره خودم میدونم حساسیت زیاده ولی خدایی دست خودم نیست
باز من بچم خیلی اذیت میکنه ولی شوهرم خیلی خوبه من بیشتر وقت ها خسته میشم میگم نمیتونم بلند میشه بچمو نگه میداره شیرخشک میده حتی میخوابونه هیچی هم نمیگه که این بده اونو نده خدایییییی شوهرم فرشته اسسسیی اگه اون نباشه من نمیتونم بچه رو بزرگ کنم وقتی خوابم میاد بچو رو نگه میداره میخوابم حموم میرم کارهای خونمو. میکنم غذا درست میکنم ولی دیگه از وقتی بچه میاد یکم زن و شوهر از هم فاصله میگیرند
بهش بگو تو بیشتر از من ک مادرشم دلسوزش نیستی ک پس ادا درنیار خودم بهتر میدونم قلق بچم ک ۲۴ ساعت بهمچسبیده جیه
من ی چیز بگ میگم دخالت نکن تو رابطه من و بچم جرات نداره حرف بزنه🤣
دقیقاااا شوهر منم همینه
یجوری نگاه میکنه از صدتا حرف بدترع منم جیغو داد میکشم میگم چیه بیا بگیرش
شده دایه مهربانتر از مادر
بخدا ک پنح دقیقه بغلش میگیره میگه بیا بیا خسته شدم
من ظهری رفتم کدو خورشتی گرفتم اومدم ،برا شب سوپ گذاشتم برا دخترم ،شب شد یکم موقع خواب گریه میکرد شوهرم حرصش گرفت پا شد بغلش کرد و قربون صدقش میرفت و ب من سرکوفت میزد ک هرچی آشغال دست میاد میدی بهش ،من کدو بخورم اینجوری اونجوری میشم چ برسه به بچه ،ک قربون خدا برم منم کدو یادم رفته بود و نزده بودم ب سوپش ،رفتم دوتا کدو ک گرفته بودم رو آوردم گفتم یا میخوریش یا میکنم تو ک......،ک بخاطر حرف من نتونست خودشو نگه داره و کلی خندید ،بعد بچه رو گرفتم و خابوندم ،موقع دندون دراوردنشه خب لثه هاشم ورم کرده معلومه دیگه اذیت داره ☹️
ای خواهر من دوتا بزرگ کردم سومی رو دارم بزرگ میکنم شوهرم دخالت میکنه تو بچه داریم میگم من دوتا بزرگکردممیگه بچها باهم فرق میکنن
اخخخخ نگم برات شوهرمن بهم میگخ چقدرکم عقلی بچرو دیرشیرمیدی🙄میگه تکون نخوربلندحرف نزن ینی مخم سوت میکشه🤕
من بیشتر دعوا دارم چون اصن رعایت نمیکنه چجوری با بچه برخورد کنه
همش تو جنگیم
از ۲۴ساعت ۱۲ساعت ک نیست سرکارع
بعدشم ۱۱ساعت دعواس 😂😐
ما هم اینجوریم خواهر انگار فقط این پدری بلد ما برگه چغندریم انقد دوست دارم بزنم فکشو بیارم پاین همچ چزت میگه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.