۷ پاسخ

عزیزم حتما شوهرتم خستس اونلحظه توی عالم خواب ادم نمیدونه چجوره رفتارش. شما شامتو بخور یه مادری و لجبازی تو باعث اذیت بچه توشکمته گرسنگی بکشی پاشوغذاتو بخور بارداری ادمو خیلی حساس میکنه.

منم با هزارتا درد و کوفتگی شام درست کردم به دستور آقا خورش آلو با باقالی پلو نشست کلی ازش ایراد گرفت یه دستت درد نکنه هم نگفت تمام خستگیم موند به تنم با اینکه غذام ایرادی نداشتااا داداشمو مامانم خوردن گفتن خوبه اینقد ناراحتم میخام دق کنم😢

خب قشنگم قندت میفته نینیت گناه داره خدا لعنت کنه مردا رو ک با ی من عسلم نمیشه خوردشون تو حساس نیستی اینا نمیدونم چ مرگشونه

پاشو شامت را بخور خواهر من. خودت مهم تر از همه چیزی

بیخیال بابا خودت بخور نمیخوره که نمیخوره حتما خسته هس

ابن حساسیت بعد زایمان بیشترم میشه نگران نباش بعد یه ماه خوب میشی

وای دقیقا منم اینجوریم خیلی حساس شدم

سوال های مرتبط

مامان پری ماه مامان پری ماه هفته سی‌ونهم بارداری
مامان ساحل و سهیل 🤍 مامان ساحل و سهیل 🤍 روزهای ابتدایی تولد
من اومدم با تجربه زایمان بچه دومم
من روز ۱۲ صبح حالم خوب بود پاشدم خونه جمع کردم رفتم خونه مامانم از اونجا اومدم یکم درد داشتم فقط رفتم صدا قلب بچه گوش دادم گفت ۱ سانتی خوبه قلبش برو پیاده روی کن
من اومدم خونه یکم ورزش کردم و پیاده روی کردم و رفتم ی دوش گرفتم
اومدم آماده شدم تا برم ان اس تی
رفتم ان اس تی و همه چی خوب بود معاینه کردن گفتن دو سانتی بستری نکردن گفتن هنوز زیاد مونده تا زایمانت برو خونه هر چی گفتم بستری کنید بستری نکردن راهم دور بود
اومدم خونه خمین ک رسیدم خونه نیم ساعت بعدش ی چی انگار ت دلم افتاد پایین تق صدا داد کیسه آبم پاره شد
و راه افتادیم تا بیمارستان ۱ ساعت راهه دردام‌داش شروع میشد رسیدم بستری کردن معاینه گفتن ۳ سانتی
دردام اولش قابل تحمل بود رفته رفته با سرم بیشتر شد هر ۱ دقیقه ۱ بار بود دیدن دردام زیاده اومدن سرم قطع کردن
گفتن ببینم درد عادی خودت چقد خر ۵ دقیقه ی بار شد گفتن اگه حس مدفوع داشتی مارو صدا کن صدا زدم اومدن دیدن گفتن ۴ سانتی
کردم از درد انقد جیغ داد زدم
رفتم سرویس واسه ادراد ک وقتی اومدم دردم بیشتر شد جیغ زیاد شد گفتم ی چی داره میاد بیرون انگار ک اومدن نگا کردن گفتن ۷ سانتی بردن زایشگاه انقد روز زدم میگفتن نمیخوایم پاره بشی ولی انقد زور زدم خودم پاره شد پوستم بدون اینکه اونا تیغ بزنن
ساعت ۴و ۴۰ دقیقه پسرم ب دنیا اومد همه دردام ر راحت شدم اون لحظه بعد اینکه اومد بخیه بزنه بهم یکم درد داشتم فقط
پسرم ساعت ۴ و ۴۰ دقیقه ب دنیا اومد دادن بغلم الانم فعلا بستریم تا فردا سر زایمانم برای همه مادرا دعا کردم انشالله همه بسلامتی راحتی زایمان کنن بچه اشون بغل کنن
من ک با اینکه بچه دومم بود سخت زایمان کردم