همیشه مشتاق بودم پسرم یکم بزرگ شه مرتب بیام خونه مادرشوهرم چون تو روستان که بازی کنه ( خاک بازی تو کوچه با بچه‌ها توپ اینا) اما الان میام فقط دلگیر میشم چون پسرم کلا کمی خجالتیه و دوست داره منم پیشش بازم بازی کنه و خیلی با غریبه‌ها راحت نیست همش پدرشوهرم از بچم ایراد میگیره چرا اینجوری میخوره چرا اینکارو میکنه چرا نمیکنه یا هی مقایسه میکنه با میکه بچه‌ها و بزن فحش بده پررو باش و … و منم هر چی جلو بچم ازش حمایت میکنم بازم ادامه میده تازه مقصر میکنه منو
بنده خدا مادرشوهرم هر چقد میگه و به پدرشوهرم تذکر میده انگار نه انگار
میام اینجا همش میگم خدایا چرا پسرم اینجوره که انقد حرف بهش بگن 😭😭

اونا برارقدیم هستن سبکشون متفاوته تازه الان ۳ سالشه .خوب میشه .خب بیشتر ببرش پارک غصه نخور بخدا برن مدرسه همه چی درست میشن انشالله سالم با تربیت سربه راه باشن بهتره

عزیزم اصلا ناراحت نباش اتفاقا بچه های آروم خیلی هم خوبن پسرم انقد آروم و خجالتی بود همش میگفتم خدایا چی قرار بشه اصلا امسال کلاس اوله بخدا کیف میکنم انقد آقاست که کلا مدرسه عاشقشن اصلا اهل دعوا و شلوغ کاری تو مدرسه نیست معلمش هر دفعه کلی ازش تعریف می‌کنه همه هم کلاسیاش چندبار دفتر رفتن حتی عذر بعضی از هم کلاسیاشو خواستن و برا کلاس دوم هم ثبت نام نمیکنن اینارو گفتم بدونی که مثل قبل من نباشی که همش خودمو سرزنش میکردم چرا پسرم اینطوریه قدرش و بدون همه بچه ها قرار نیس مثل هم باشن

اونجا که هستی بیشتر برو بیرون تو طبیعت
توخونه کنار پدرشوهرت نمون

ایراد از پدرشوهرته نه بچت تونستی اونو درست کن

پسرت جوری نیست عزیزم غصه نخور. پدرشوهرت جوریه که بازم کاری از دست شما برنمیاد.
خیلی بچه ها خجالتین. بیشتر خانه بازی و باشگاه و اینجور جاها ببرش