بالاخره به وقت واکسن ۴ ماهگی دخملی🥲
امروز صبح با باباش بردیمش بهداشت.
کاملا شادوخندون بود اونجا ولی کلافه و بدخواب.
همسرمحترم از دیشب اصرار داشت بیاد بهداشت بااینکه شبکار و من هعی میگفتم نه خسته ای خودم میبرمش و اونجام علافی داره سخته گفت نه الا بلا منم میام.
حالا بماند که امروز چقدرررررر غر زده الانم که اومدیم خونه بداخلاقی میکنه چون خوابش میاد بهشم میگم برو تو اتاق بخواب که راحت باشی میگه بمن کار نداشته باش🙄
واقعا فازش نمیفهمم خب منکه گفتم نیا اونجا اذیت میشی خودت اصرار داشتی
درکل آوینم یکم بی حوصلس بخاطر واکسنش ولی خب چه میشه کرد با یه پدر نق نقو و بچه ای که بیتابی واکسنش میکنه.

شوهرو بیخی بچه رو بچسب 🤣استامینوفنشو سر وقت بده خونه رو هم گرم نگه ندار

عزیزم واسکن چهار ماهگی زدی چند کیلو شدع بود دخترت

حالا ما برعکسیم من غر زیاد میزنم شوهرم اصلا این مدلی نیست😁😅

گوشش رو چند ماهگی سوراخ کردی اذیت نشد

ای جونمممم دخمر ناز ماشاالله 🧿
باباشم داره لوس میشه دلش میخواد هی نازش بکشی😂
عزیزم به کوچولوتم مرتب استامینوفن بده سر ساعت تا بخوابه اذیت نشه

مبارک باشه عزیزمپ

عزیزدلم مبارکش باشه ایشالا تنش همیشه سالم باشه آوین قشنگم 🌷🧿🥰
شوهرا خودشون واکسن لازمن باید پاراکید بدیم شاید خوابشون برد 🤣🤣🤣والا بخدا انگار اونا واکسن میزنن انقد نق نقو شدن

خیلی گریه کرد چنتا واکسن زدن

بسلامتی سازگار باشه منم امروز دخترم واکسن زد
با کمال تعجب شوهر من امروز برای اولین بار رفتیم بیرون غر نزد 😐

شوهر را ول کرده ب امان خدا ب بچه میرسیم