۸ پاسخ

وای خوش به حالت . دعا کن منم بتونم

آخخخخخ قلبم😭منم ۵روزه پسرمو از شیر گرفتم انقد غم داره بغلم میکنه سینمو میبوسه
یسررم میگه مِ مِ بش میگم بیا میگه بو شده😭😭😭😭😭
انفددد دلننگو ناراحتم خدا میدونه

گلم برای من و پسرم دعا کن ما هم براحتی بگذرونیم این دوران رو.
خیلی میترسم،تپش قلب میگیرم بهش فکر میکنم،هی امروز و فردا میکنم

منم امشب اولین شبی هست که رادوین رو شیر ندادم ظهر بغلش کردم راه رفتم خوابید. ولی الان دراز کشید سرجاش گفت می می گفتم بوو شده چون صبح بهش نشون دادم چسب داشت یه اهی کشید دیگه دستمو گذاشتم رو سینه اش لالایی خوندم خوابش برد‌ ولی نصف شب عادت داشت بیدار میشد حالا ببینم تا صبح چی میشه.
البته عصر بردمش بیرون بازی کرد کلی خوراکی هم دادم بهش امروز واسه همین خسته بود خوابید

ایشالله راحت بگیری.دعا کن منم بتونم بگیرم.پسر منم غذا نمیخوره .هی امروز و فردا میکنم

نصف شب چکار میکنه؟؟لج نمیگیره؟؟

انشاالله موفق بشی عزیزم

خداقوت .کارخوبی میکنی که ازشیر گرفتی .تا بیاد سمت شیر با یه چیزی مشغولش کن .منم تقریبا یه هفته هست دختزمو از شیر گرفتم .ولی بعدازظهرها رو پام تکونش میدم تا خابش میبره

سوال های مرتبط

مامان رونیکا مامان رونیکا ۱ سالگی
سلام خانما . روزتون خوش
خواستم تجربه از شیر گرفتن رونیکا رو باهاتون اشتراک بزارم شاید به درد بخوره

رونیکا خیلی خیلی به سینه وابسته بود صبح تا شب
شل تا صبح سینه دهنش بود واسه همین تصمیم گرفتم از شیر بگیرنش . حتی خواب هم زیب سینه میخوابید و میترسیدم از شید بگیرمش دیگه نخوابه ولی ...
رفتم حرم و انار بردم روش یاسین خوندم تو حرم شیر بهش دادم و بعد انار خورد و دیگه بهش شیر ندادم .صبر زرد از عطاری گرفتم یه کوچولو به نوک سینه زدم تلخ . یه بار. گفت ممه بهش دادم گفت تلخه تلخه دیگه نیومد سمتش
اگه گاهی هم میومد خودش میگه نه تلخه

واسه اینکه سینه خودم درد نگیره هم تا یه هفته شب ها زمانی که خوابش عمیق بود بهش شیر میدادم و روز ها اصلا
دیگه شیر سینه خشک شده و اونم شب بیدار نمیشه واسه شیر
آیت روش نه خودتون اذیت میشین نه بچه .
واسه خوابش هم شب اتاق رو تاریک میگنم کنارم دراز میکشه ده دقیقه باهاش صحبت میکنم نازش میکنم میاد تو بغلم خودش خوابش میبره

گفتم بهتون بگم شاید لازمتون بشه