مامانا شما درمورد آزادی دادن و قانون گزاشتن و...چطور عمل میکنید?
اصلا بنظرتون مرزش کجاس?!
من خودم اینو قبول ندارم که میگن بچه تا فلان سن پادشاه خونست و همه چیز باید فراهم باشه و....
اینم که همش بگی نکن نکن خب بنظرم بدتره
رفتار خودم با ایرمان اینطوریه که آزادی میدم تو محدوده ای که خودم براش تعین کردم یعنی در حدی که به خودش و چیزی آسیب نزنه
مثلا خونه در اختیارشه که بدوعه بازی کنه کابینتارو بریزه بیرون اما مثلا اجازه نداره هرجا دلش خواست رو دیوار و میز نقاشی بکشه
الان جایی هم بریم خونه کسی میدونه که اونجا فرق میکنه و به هرچیزی نمیتونه دست بزنه نگام میکنه و منم میگم اینجا نه مامان
از طرفی زیاده روی نمیکنم که وسواسی نشه مثلا میتونه با دست غذا بخوره و کل لباساشو موهاشم کثیف کنه و کیف کنه ولی قرار نیست ظرف ماستو خالی کنه رو فرش و قطعا تو این موارد من ری اکشن میدم بهش که کار اشتباهیه
اگر الان حد و مرز و قانونا رو تعیین نکنیم و بعدا یهو تصمیم به این کار بگیریم قطعا نمیپذیرن!
حالا شما در چه حد آزادی میدین و در چه حد قانون?

تصویر
۶ پاسخ

خونه ی مام همینجوریه ، چون مستاجر هم هستیم خیلی بیشتر باید حواسم به خونه باشه مثلا دخترم نقاشی رو دوست داره و چند باری روی دیوار و میز کشید که من بهش گفتم نه و وقتی دیدم دوست داره براش رنگ انگشتی گرفتم تو حموم روی دیوار میکشیم یا توی تراس با ذغال میکشیم و بعدم پاک میکنم ، ولی اگه خونه ی خودم بود براش کاغذ رولی میگرفتم میزدم دیوار یا شاید آزاد میذاشتم بعد که بزرگتر شد رنگ یا کاغذ دیواری میزدم

منم همین کارا رو کردم الان دیگه خودش میدونه نباید رو دیوار نقاشی بشه، الان دیگه میدونه کشو چاقو ها نباید دست بزنه و... خونه ی ما هم حد و مرز خودشه داره حتی تو این سنش

من که رو دیوار نقاشی میکشن ماست رو کامل خالی میکنن رو زیر سفره ای خلاصه برای بچه ای که حالیش نمیشه مرزی نذاشتم

کاملا بانظرتون موافقم 👌

منم مثل شمام عزیزم اینکه آزادی کامل رو قبول ندارم کاملا هم بسته نه دوست ندارم کار شما عالیه افرین

دقیقا همین رفتاری ک گفتی منم همینطورم👌
ولی متاسفانه جایی هم ک میریم میخواد همونکارارو کنه🤕

سوال های مرتبط

مامان مهرا مامان مهرا ۲ سالگی
مامانا سلام
امروز با دخترم رفتیم خانه بازی
کلا دوسه بار رفته
امروز بچه هایی رو که میدید به وسیله ای که بازی کرده باهاش دست میزنن
جیغ میزد و میرفت که مثلا بگیره
من درگوشش میگفتم باید نوبتی باشه و از کسی وسیله نگیریم و از این حرفا
یه زنه که پسرش خیلی مظلوم بود و دختر من چیزی ازش میخواست سریع میداد
یهو اومد در نقش مادر خیلی خوب و گفت الان وقت اموزش نیست
تو گوشش نخون
گفتم پس کی وقتشه !
خونه که تنهاست
الان که تو موقعیت باید بگم
بعدش گفت من تو خونه صبح تا شب دارم با بچم حرف میزنم لبم خشک میشه
گفتم والا ما هم همینیم
تو خونه گفتن یه طرف الان که تو شرایط و داره میبینه بطرف
بعدم اول باید بذاریم خودشون باهم کنار بیان شابد بتونن حل کنن و دپست شن
خیلی ناراحت شدم
از اینکه همه شدن متخصص بچه داری و به خودشون اجازه میدن به دیگران راه یاد بدن
دختر منم تجربه های اولشه
خیلی دوست دارم تو این موقعیت ها فرار بگیره و خودش حل کنه مشکلو یا اگر منجر به درگیری چیزی بود خودم ورود کنم
مامان ایرمان مامان ایرمان ۱ سالگی
مامانا شما چقدر درمورد یاد دادن حریم خصوصی به بچه ها حساسید?
من خودم خییلی برام مهمه و تا الان تلاشمو کردم که بهش اینو یاد بدم
لباس و پوشکشو حتما خودم عوض میکنم و همیشه هم بهش میگم فقط مامانو بابا باید اینکارو انجام بدن
به زور بوس یا بغلش نمیکنم و مجبورش نمیکنم بره بغل کسی
اماااااا اطرافیانم متاسفانه هیچ درکی ازین مسایل ندارن!
مثلا پدرشوهرم یا بابای خودم خیلیی اصرار دارن که مثلا ایرمان بغل همه بره
یهو بچه رو برمیدارن میزارن بغل شوهر خاله ی عموی مامانشون😂🤣
منظورم اینه که طرف یه نسبت دور داره و کلا پسر من شاید یکی دو بار دیدتش و طبیعتا دوس نداره بره بغلش!
یا مثلا پدرشوهرم هی بهش میگه برو فلانیو بوس کن😕
برو لپ دایی منو بکش
ایرمانم معمولا کلافه میشه و بدش میاد
واااای خدا واقعا رو اعصابمه کاراشون
من اینجور مواقع اولویتم قطعا پسرمه
تا میبینم احساس ناراحتی داره ازین وضعیت خودم میرم جلو بغلش میکنم
اما این رفتاراشونم بشدت رو مخه!
شمام ازین درگیریا دارید آیا?
چطور رفتار میکنید معمولا?

بنظرم بهترین کار تعادل تو رفتو آمده!
بعدم این که حرفتو بزنی و درنهایت زیاد برات مهم نباشه چی راجبت میگن