۱۰ پاسخ

اخه پسر تو همزمان با وزنش قد هم اضافه کرده واسه همین تپل نیست اگه قدش همون قد تولد میموند و وزن اضافه میکرد تپل میشد

دقیقا مثل گوشی و مثلا لب تاپ فیلم دیدنه ادم یهو از گوشی میره لب تاپ میگه وای چقدر بزرگه بعد یه مدت میبینه نه زیادم بزرگ نیس
منم میگم دخترم تپل واسه خودش بعد دثستم میاد پسرش یه سالشه دخترمو که میبینم در برابر اون میگم چقدر ریزست

با قد بدو تولد بااون همه‌پف پفی بودن ۴۷۰۰ چاق نشون میده خب😅😅منم دقیقا همین فکرارو میکردم همش
هنوزم البته فکرای عجیب غریب زیاد دارم دیگه والا چه کنیم‌حفم داریم بااینهمه چالش ک از سر گذروندیم واسه وزن کم و نارسی همش درگیر وزن و سایز و جثه میشیم.انقد دلم‌میخواست مثه اون مامانا بودم‌ک وقتی من باحستسیت میپرسم وزن بچتون فلان‌ماهگی چند بود میگن نمیدونم اصن یادم‌نیست اصن نپرسیدم😅🤐منو شوهرمم همش یه ترازو کنار خونه داشتیم مخصوصا اون اوایل که هی چک کنیم و واسه گرم ب گرم خوشحال شیم ولی خداروشکر الان دیگ همه چی خوبه وزنش و ...یکم قدش هنوز نرسونده ک اونم دکتر‌میگه جبران‌میکنه حتما

شما نسبت به بچه خودتون نگاش میکردین بعد چون اون قدش کوتاه تر بوده تپل تر بوده

چون پسرت الان قدش بلند تر از اون نوزاده

بعضی بچه ها خیل گنده دیده میشن انگار پف دارن ولی بعضی ها چاقم میشن به چشم نمیان و تغییر نمیکنن عین پسر من🤣
بعد شایدم پسرت نسبت به اون بچه قدش بلند تره ماشالاه بخاطر اون اینجوری حس میکن

برای منم سوال چرا وقتی یه بچه چهار کیلوبه دنیامیاد تپل ولی الان که دخترمنم‌ چهارکیلوعه ولی لاغره😂 دخترای منم یکی ۱۲۰۰بودیکی ۱۵۰۰😁

وای دقیقا منم وقتی بچم۲۸۰۰بود میدیدم بچه های ۳۵۰۰ چقد تپلن اما وقتی خودش رسید ب این وزن خیلی لاغر بود😅😂

اون نسبت به بچها هی دوکیلویی بقیه تپل بوده، نسبت ب نوزادا

منم پسرم به دنیا اومد ۱۸۲۰ بود وزنش انقد ریزه میزه بود هر بچه ای رو میدیدم خیلی بزرگ میومد برام😂😂

سوال های مرتبط

مامان ایلیا💚 مامان ایلیا💚 ۵ ماهگی
باز شب شد و خاطرات به من هجوم آورد!فکرم رفت پیش اون بچه ای که اتباع بود و ۲۸ هفته دنیا اومده و هیچکس رو نداشت و زنده موند و قرار بود بفرستنش پرورشگاه..فکر میکنم به مادرش که آیا واقعا بچه رو نمیخواست؟یا امیدی به زنده موندنش نداشت؟یا پول اون همه مدت بستری بچه رو نداشت؟یا اینکه چطور دلش اومد بچه رو رها کنه؟،یا اینکه شاید مجبور بود و هر شب با فکر بچه ای که نمیدونه مرده یا زنده مونده گریه میکنه؟؟فکر میکنم به بچه هایی که علاوه بر نارس بودن مشکل جسمی هم داشتن و سونو متوجهشون نشده بود و پدر مادرشون نمیدونستن دقیقا غصه ی چی رو بخورن اونموقع با خودم میگفتم کاش مشکل همه اشون فقط وزن کم بود نه چیزای دیگه..یا به اون مامانی فکر میکنم که وقتی پرستار ازش پرسید اون یکی قل ات خونه است؟با چشمای سرخ شده اش گفت مرده..اون مامانی که بخاطر افسردگی شدیدش به بچه اش شیر نداده بود و بدن بچه عفونت گرفته بود و دکتر بهش گفت بچه ات بدحال ترین بچه ی اینجاست..توی صورتش پشیمونی رو میشد و حتی صدای شکستن قلبش رو میشد شنید!دوست داشتم با همه ی مامانایی که با چشم گریون از ان آی سیو میرن بیرون حرف بزنم و دلداری بدم بهشون واقعا کاش میشد اینکارو بکنم خیلی سعی کردم با چندتاشون حرف زدم بهشون امیدواری دادم شاید حتی وقتی خودم نا امید بودم!اما آدمیزاده دیگه یچیزایی رو که میبینه دیگه هیچوقت هیچوقت اون آدم سابق نمیشه.!