اومدم برم دستشویی یه مارمولک دیدم اندازه کف دست چنان ترسیدم جیغ زدم که احساس کردم بچم افتاد
اومدم بیمارستان نوار قلب گرفتن اولش خوب بود بعدش خوب شد
خدارحمم کرد

خداروشکر هیچیش نشد منم همیشه از ترش یه دور دسشویی رو چک میکنم بعد میرم

عه مگ ترس داره اونکه ادم نمیخوره😂

وای خدا با این مارمولکا امد منم همش با ترس میرم دستشویی😩

یا خدا🤢

منم از مارملک میمیرم خیلللی میترسم هر دفه ک میرم دستشویی چک میکنم

خب خداراشکرعزیزم من یکبارموش دیدم جیغ کشیدم بعددیدم موش ازترس جیغ من مرده بوددلم براش سوخت

حالا باز تو مارمولک دیدی منو جاریم امروز خونه مادر شوهرم رو مبل نشسته بودیم حرف میزدیم دقیقا پنجره پشت سرمون بود برادرشوهرم جاریمو دید از اونور پنجره ولی منو ندید یهو پنجره رو باز کرد پخ کرد منو جاریم و مادرشوهرم دومتر پریدیم از ترس.طفلی هوایش نبود منم اونجا نشستم خودش انقد ترسید عذاب وجدان گرفته بود😂خداروشکر دخترم لگداشو شروع کرد خیالم راحت شدحالش خوبه

خداروشکر که بخیر گذشته

اولش خوب نبود