۲۳ پاسخ

شوهر من میگه هیچ کار نکن خودشم هیچکار نمکنه 😂 از خونوادمم دورم🫠
انتظار داره از آسمون کمکی بیادتمیز شه خونه .

نه والا حسابی هم هوامو داره خداروشکر

شوهر من درکش خیلی بالاس طفلک انقد بهش غرم میزنم هیچی نمیگه

نه اصلا

نه کمک حالمه بنده خدا

اره ولا من که چند باره بهم میگه فیلمته🥲

گاهی وقتا من خیلی پشیمون میشم بخدا
ولی میگم ولشش
پس این دوران درکمون نکنن گی درک میکنن اخه😒

نه .

نه ، توقع خاصی نداره ازم

میدونین چی از همه بدتره؟؟اینا خودشون بچه رو درست کردن تازه پرتوقع و پررو هم هستن ناز که نمیکشن هیجی تازه تو این اوضاع بازار پدر مادر بدبختمون سیسمونی هم بدن
من که خییییییلی شرمندم و خجالت میکشم ازشون خیلی دلم میسوزه تازه بهش میگم چرا امروز نسبت به کالسکه عکس العمل نشون ندادی چطور بود میگه این چه رنگیه زشته مگه کالسکه واجبه که چهارده تومن دادین بالاش

آخه من قبلشم همین بودم عزیزم بیشتر کارارو خودش میکرد 😂😂😂 اصلا همچین طرز فکری نداره ک مرد کار بیرون زن کار خونه ، با اینکه من صبح تا شب تو خونه بیکارم بازم از سرکار ک میاد از من بیشتر کار خونه میکنه بهم روحیه میده ، محبت میکنه ، در کل منو حیرت زده میکنه درک و شعور بالاش
برا همسر باس مثل ی دختر بچه ی لوس باشی ک از پس خودش برنمیاد من حتی چن باری گفتم بدنم نای حموم رفتن نداره بردتم حموم لیفم زده و حمومم کرده🫠🤦‍♀️

شوهر عزیزم گه میخواد به درجه شهادت برسه از این حرفا بزنه😁

از چه لحاظ عین قبل؟ همسر من آدم شلخته ای تمیز بودن یا نبودن خونه براش مهم نیست. غذام درحد توان میذارم...از قبل از آرایش و اینا خوشش نمی اومد.الانم که آرایش نیست فرقی نداره براش. رابطه هم که ممنوعه. فعلا رابطه خواهر و برادری مسالمت آمیزی داریم. فقط میخنده میگ شدی خپل مثل مدرسه موش ها

نه ، به نظرم با داشتن همچین همسر بیشعوری ادم نباید بچه بیاره

نه والا شوهر من مهربون بود مهربونتر شده انقدر نازمو میکشه دوس دارم همیشه حامله باشم😅💖 البته خودم همه کارا رو میکنم اما هروقت هم حسش نباشه کمک میکنه بنده خدا

همسر منم همونی قبل بوده همچنان همونه نه توی کار خونه یه استکان جابجا میکنه نه چیزی
همشم اعتقادش اینه مادرای ما چجوری این همه بچه میزاییدن شما ها قرتون زیاده😑
ولی خب خداروشکر من بارداری راحتی داشتم تا این احظه و یک روز هم حال بدی نداشتم که نتونم به کارام برسم

من موقع بارداری اولم و قبل ار بارداری دومم خیلی همه چیزم به راه بود دائم سرویسام برق میزد سرامیکا شفاف بود جارو هر روز جدا از اینا از انواع کیک و دسر و فینگرفود و فست فود و غذاهای خارجی همیشه به راه بود ولی سر این بارداری خیلی سست و کندم البته خوب دختر اولیم هم هست بعضی اوقات شام نداریم نهار نداریم یا حوصله تمیز کاری ندارم اما هیچی نمیگه تازه یه کاریم میکنم دعوام میکنه که دو دقیقه بشین همیشم به دخترم میگه من نیستم مراقب مامان باش

مثل همیشه پر توقع هستن من روزای اول خیلی بهم برمیخورد غرورم اجازه نمیداد بهم هر حرفی رو بزنه به زورم که شده بلند میشدم با حال بدم کار میکردم تا که از شدت حال بد به لکه بینی افتادم وحشت کرده بود هر چند همون روز بود فقط ولی به خودم که اومدم گفتم از خودم و بچم کی واجبتر دیگ اهمیت ندادم یه گوشم در یه گوشم دروازه هرچی هم میگه میگم همه سختیا که برای من نیست توهم اذیت شو

همسر من هروقت حوصله ندارم میگه آشپزی نکن غذا میخرم جارو اصلا نمی‌زنم خودش میزنه ظرفا هم هروقت برسه میشوره برام خیلی خوبه خداروشکر رفتارش باهام..انشالا ک همه قسمتشون همسر اینجوری بشه ک درک کنه.. وقتی هم حالم بده یا غر میزنم فقط محبت می‌کنه بهم میگه میگذره عزیزم یکم دیگه تحمل کن

اره میگه تنبل شدی کاراتو نمیکنی
اگه بخاد سیب زمینی سرخ کنه واسه دوتامون
بداخلاقی در میاره

نه کمکمم میکنه غذارو اون درست میکنه وقتایی ک نمیتونم درست کنم‌

مال من فکر میکنه خودمو الکی انداختم یجا😂
گفتم ایندفعه هرجور شده با من بیادکتر یکم آبروت بره

ن مث قبل توقع نداره خدایی

سوال های مرتبط

مامان جوجه فندقی مامان جوجه فندقی هفته بیست‌وهشتم بارداری
مامان وروجک کوچولو مامان وروجک کوچولو هفته بیست‌وششم بارداری