یچی بگم😐😐😐😐
ولی من دلم تنگ شده برای بستزی شدن تو بخش زنان و زایمان🤣🤣🤣
وی تجریه ۱۲ بار بستری با مدت های ۳ روزه تنگ شده
وی باردای پرخطر و پر از چالش شده🤣🤣🤣
وی هنوز نتونسته باور کنه زاییده تموم شده🤣
وی هنوز دلتنگ دوران نحس بارداری هس🤣🤣🤣

من دلتنگ بارداریمم. چون بهترین روزام بود و من نمیدونستم

من دلم برای دراز کشیدن هام تنگ شده الان حسرت یک ساعت دراز کشیدن راحت میخواد بدون دلشوره بدون اینکه کسی صدام کنه بدون اینکه با استرس بخوابم مگر اینکه بچع بیدار نشه هییییی خداا

من که لحظه ای که درد داشتم دهانه رحم باز نمیشد دستگاه ارور میداد ضربان قلب دخترم رفت همه ریختن سرم رو تا عمرم دارم یادم نمیره و اصلا هم نمیخام تجربه‌ش کنم دوباره

منم 4بار ب مدت ی ک هفته بستری شدم ولی حس دلتنگیی ک برای ارسام داشتم خیلی سخت بود
همش گریه مبکردم

دقیقا دلتنگ چیش؟؟معاینه های گروهی؟؟؟صدای جیغ و داد زنای درحال زایمان؟؟؟اونهمه دم و دستگاه ک وصل میکنن و فقط. باید دراز کش باشی؟؟؟لباسای مسخره بیمارستان؟؟؟

من اصلاااااا دلم تنگ نشده
خیلی سخت گذشت
سونو
آزمایش
سلفری
تشخیص اشتباه دکتر
استرس کشیدن
دربه در دنبال جراح بودن
روزعمل بچه موندیدم
اصلانمیخوام دوباره تجربه کنم
الان پسرم کنارمه اون روزا کلا فراموش کردم
توف تو شرف بعضی دکترسهمیه ای

من خیلی مریض حال بودم تو بارداری جوری که دکتر گفت تا ۴ یا ۵ ماه بیشتر نمی تونی بچه نگه داری خیلی بهم سخت گذشت ولی الان دلم تنگ میشه به قول شما حتی واسه بستری شد نام

باورت میشه من یادم نیس درد زایمان چ شکلی بود..برا همین دوس دارم بعدی رو زودتر بیارم😂😂😂😂 ولی بدنم الان بدجور داغون شده

خوشی زده زیر دلت 😫😂

وای تو چقدر منی و منی که روزی سه بار میرفتم انستی الان عین چی دلتنگ اون روزام
بارداری پرخطر
تکون نخوردنا
سونوگرافیا
شیافها آمپولها🤣
و در آخر ختم بارداری تو ۳۵ هفته و ۲ روز اورژانسی بیخبر از همه جا ساعت ۱ ظهررررررررر و بدو بدو با گریه اتاق عمل رفتن دلم برا هر لحظه اون نه ماه و زایمان و کادر اتاق عمل اللخصوص دلم برا دکترم تنگ شده🥺🥹😍🥰

من اصلنننن
ن تنگ‌شده و ن خاهد شدددددد

منم دلم برای موقع هایی که پسرم تو شکمم لقد میزد تنگ شده

ترررررر تو دل

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

وی غلط کرده ......