۱۲ پاسخ

نه دختر من اینطور نیست
ولی خب بعضی وقتا پیش میاد مثلا خدا نکنه دکمه آسانسور رو ما بزنیم
اینا اقتضای سنشون هست دقت کنید هر دوره یه سری اخلاقا داشتن الان دیگه اونا رو ندارن.

دختر من اگه ببینه به وسایلش دست زدم جیغ میزنه نه همشون وقتس گیر میده به عروسکی قبل خوابش همونطوری میزتره فردا بلند میشه نباید کسی بهش دست زده باشه

من پسرم وقتی از این کارا میکرد خودمو میزدم به نشنیدن با پرخاش میگفت فلان چیزو بده. زودباش آب بده بهش میگفتم باید بگی لطفا آب بهم بدع تا منم بگم چشم. هربار اینکارو میکرد من میزدم به نشنیدن اونم درستش میکرد حالا خیلی بهتر شده لطفا از دهنش نمیفته😂

من فکر میکردم فقط پسر من اینطوریه. 😂

دقیقا
دقیقا
دقیقا


چیز پرت میکنه
غذا هم ک شده بستنی فقط

پسر من اینطوری نیست. عادتش ندادم اصلا ک دستوری حرف بزنه از اول دعواش کردم

این زور نیست این خشم وسواس ه

دختر من اول صبحی که از خواب بلند میشه خیلی بد اخلاقی میکنه خودمو بزور کنترل میکنم اینم موقتیه چون دخر اولم هم همین طور بود خواهر زادم هم بود برن مدرسه درست میشن

یعنی هر جمله رو بهش ۵ بار باید بگم تا انجام بده

خیلی بد قلقی میکنه پسر منم

پسر من هم همینطوره اما‌نه به خاطر نقاشی مثلا میریم بیرون مغازه داره دکوری گذاشته میگه اینو میخوام اینقدر میگه و گریه میکنه آبرو نمیذاره واسمون

ن اقتضای سنش هست ب مروردرست میشه

سوال های مرتبط

مامان زینب وریحانه مامان زینب وریحانه ۴ سالگی
مامانا شما وقتی یه حرفی به بچه ۵سالتون می‌زنید کامل متوجه میشه؟
ما امشب اصلا شب خوبی نداشتیم.شوهرم خیلی خسته بود.من به دخترم قول دادم که شب براش میزتحریرش دربیارم اما گفتم فردا برات درستش میکنم.من براش درآوردم اما گیر داد الان دختر کوچیکم خوابش میومد گریه میکرد شوهرمم خسته بود ۵بار با آرامش به دخترم گفتم بزار خواهرت وبابا بخابن من می‌توانم درست میکنم.اما شروع کر لجبازی هی جیغ داد وبعدم بهانه من اینجا نمیخابن متکابده عروسکم بده عروسکم نده و هرچی من وشوهرم با آرامش گفتیم بخاب خواهرت خوابش میاد ببین چجور گریه میکنه گوش نداد بعد یک ماهه دستشویی داره نمیره آنقدر نمیره که توخودش ادرارمیکنه همش هم میگه دلم درد میکنه بعد گفت دستشویی دارم شوهرم گفت بیا برو تا دم دستشویی رفت برگشت گفت نه ندارم حدود ۲ساعت بود ادرارشو نگه داشته بود منم عصبی شدم گفتم برو توکه داری چرا نمیری گفت به توچه دلم نمیخاد برم.خلاصه هی گنده جواب من و داد من هی گفتم دخترم قشنگ حرف بزن من عصبی نکن بخاب.هی شوهرم رفت بغلش کرد با آرامش گفت اصلا انگار نه آگار هی گنده جواب داد.هی تا دخترکوچیکم آروم نیشد شیر بخوره بخابه شروع می‌کرد الکی بلند بلند گریه مادرای شیرده میدونن بچه هی شیر بخوره بره اوج خواب بیداربشه دوباره شیر بخوره میشه مصیبت مخصوصا دندون داشته باشه بدتر اینم ۳بار رفت اوج خواب بیدارشد .منم عصبی بشم اصلا دیگه نمی‌فهمم پاشدم دوتا بشگون ازش گرفتم وگفتم ساکت بشو اما هیچ بازم گریه جیغ داد دوباره بهش محلت دادم با آرامش گفتم دخترم خواهرت بدخواب شده شما یک دقیقه ساکت باش بزار بفهمم دارم چیکار میکنم اما بازم لجبازی دیگه شوهرم عصبی شد بلند شد داد وبیدادکرد؟