منم قرار بود زایمانم طبیعی باشه ماماخصوصی گرفتم ولی بکبار رفتم معاینه لگن شدم دردش برام وحشتناک بود تا دو روز حال روحیم خیلی بد بود بخاطر همین پشیمون شدم امروز نامه سزارینمو گرفتم فردا ساعت ۵ باید برم واسه زایمان😍 بنظرم ادم باید تصمیمی بگیره ک از لحاظ روحی اسیب نبینه

۱۴ پاسخ

بعد عزیزم شما بیمه تامین اجتماعی دارید؟چقدر شد هزینه بیمارستان؟ببخشید خیلی‌سوال پرسیدم

بسلامتی عزیزم. منم میخوام برم پیش دکتر شما. سزارین درخواستی بگم قبول میکنه؟

عزیزم مرخص شدی؟

بسلامتی عزیزم قدمش خیر باشه براتون

زایمان کردی عزیزم ؟

عزیزم عذر میخوام بیمارستان بابک چقدر ازتون گرفته.من پرسیدم ۲۴ گفت فرقی نداره شکم اول یا دوم ؟

معاینه درد نداره دوتا انگشت میره دستشو فشار میده رو شکم اون درد داره پس چطوری اقاتونو تحمل کردی

به سلامتی عزیزم
کدوم بیمارستان میری

منم معاینه ها خیلی برام دردناکن و کلا از لخت شدن حتی جلوی مامانم در حد مرگ خجالت میکشم چه برسه طبیعی
از سزارینم هم خیلی راضی بودم

عزیزم کدوم دکتر نامه برای سزارین گرفتی؟

چه خوب گلم دکتر خودش داد نامه سزارین و.....زیر میزی نگرفت؟؟؟

من شوهرم نمیزاره نمیزاره سزارین کنم حتا مامانم اصلا نمیزارن منم خیلی از طبیعی میترسم ب حد مرگ میدونم نمیتونم بیارم ولی نمیدونم چیکار کنم

خداروشکر عزیزم نامه از کجا گرفتی همون امام خمینی زایمان میکنی چه جوری نامه دادن بهت

اره واقعا خوب کردی روحیه خیلی مهم

مقالات مرتبط

معاینات پزشکی دوران بارداری
معاینه لگن در بارداری و معاینه واژینال در بارداری ضروری اس...
ورزش برای قرار گرفتن سر جنین در لگن
ورزش برای قرار گرفتن سر جنین در لگن
درد زایمان طبیعی چند ساعت است
درد زایمان طبیعی چند ساعت است | طول مدت زایمان طبیعی
روش‌های کاهش درد در هنگام زایمان طبیعی
روش‌های کاهش درد در هنگام زایمان طبیعی

سوال های مرتبط

مامان الینا امیر علی مامان الینا امیر علی ۲ ماهگی
سلام خانما منم امروز رفتم نامه سزارینمو گرفتم و کلی استرسو ترس دارم... سونوام رفتم گفت جنین ریزه... چی بخورم وزن بگیره 2500وزنش بود.. چی به جنینتون وزن داد خوردین؟؟

7اردیبهشت زایمانمه ان شاالله
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی
امروز معاینه لگن شدم چقدر بد بود 😢😢
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۳ ماهگی
سلام خانما تجربه من به عنوان مامان اولی زایمان طبیعی
اینقدری که ترس داشتم و وحشت داشتم از چیزایی که در مورد زایمان طبیعی شنیده بودم از معاینه ها گرفته تا خوده زایمان
چون دیابتی بودم دکتر گفت 37هفته ختم بارداری
رفتم معاینه شدم گفتن یه سانت بازی و دهانه رحمت خیلی نرمه
من از هفته 37روزی نیم ساعت پیاده روی و روزی دو تا شیاف گل مغربی و ورزش های که خیلی تاثیر داشت و رابطه بدون جلوگیری
رفتم معاینه تحریکی انجام دادم چون تجربه نداشتم اینقدر ازش استرس داشتم و حالم بد بود که چقدر وحشتناک ولی واقعا اینجوری نبود با تنفس میشد تحملش کرد و بستگی داره کی معاینه کنه
یه شب بعد از معاینه تحریکی کیسه ابم پاره شد و ساعت دو شب بستری شدم
با آمپول فشار و ورزش ها و وان آب گرم و ماساژ ها ساعت و نه و نیم صبح دخترم دنیا اومد
سه تا بخیه خوردم
ماما همراه داشتم واقعا واقعا خیلی تاثیر داشت و خیلی خوب بود از صفر تا صد کارا خودش برام انجام داد و همش کنارم بود تا دو ساعت بعد دنیا اومدن بچه
به عنوان مامان اولی که تجربه کردم دردش یکم بد بود ولی از لحاظ روحی من اذیت شدم و درد تو کمرش قابل تحمل بود یکم تو زیر شکم میزد تحملش سخت بود یکم ولی راضی ام و می ارزید
اینم تجربه من
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیلین🩷 مامان آیلین🩷 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
من از روز اول ک باردار شدم میگفتم باید طبیعی زایمان کنم و همونطور بود ک بچم سفالیک بود و لگنمم برای زایمان طبیعی خوب بود روز جمعه با درد از خواب بیدار شدم فهمیدم دردام مث دردای قبلا نیست زیر شکمم درد داشتم بیدار شدم رفتم دوش گرفتم وقتی از حموم اومدم بیرون ترشح خونی ازم اومد مطمئن شدم دیگه باید برم بیمارستان ساعت ۳بعدازظهر بود ک رفتم بیمارستان وقتی معاینه داخلی کردن گفتن دردت درد زایمان ولی فعلا دو سانت رحمت بازه برو بگرد راه برو دو ساعت دیگه بیا منم رفتم بعد دو ساعت ک اومدم هنوز دو سانت بودم و دردام شدیدتر میشدن فاصله بین دردام هم کم تر میشد ولی هربار معاینه میشدم فقط دو سانت بودم اخرش دیگه به گریه افتادم من درد شدید داشتم ولی اینا میگفتن ما با این دردا بستری نمی‌کنیم حداقل باید ۴یا۵سانت رحمت باز بشه ک بستریت کنیم خلاصه ساعت ۱۱ شب بود ک با درد زیاد رفتم واسه معاینه گفت تازه رحمت ۳ سانت باز شده گفت برو بگردم رفتم دو ساعت دیگه گشتم وقتی اومدم هنوزم سه سانت بود با درد های شدیدتر بلاخره ساعت ۳شب یکی از ماماها گفت من معاینه تحریکی میکنم تا ۳ سانتت حداقل یشه ۴سانت ک بستری بشی بعد معاینه تحریکی شدم ۴ سانت کیسه آبمم پاره کرد و لباس تنم کردم رفتم تو یکی از اتاق های زایمان از ساعت ۴تا ۶ صبح همون ۴سانت بودم بعد ساعت ۶با معاینه های تحریکی شدم ۷سانت دیگه از درد زیاد به هیچ جا بند نبودم اینقد حالم بد بود ن میتونستم بشینم ن پاشم ن دراز بکشم فقط همه جا رو چنگ مینداختم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان میکائیل ماهلین مامان میکائیل ماهلین ۱ ماهگی
سلام بلاخره نامه سزارینمو گرفتم قرار بود ۱۰خرداد سزارین کنم دیگه دکترم انداخت ۱۳خرداد 🥺🥺🥺
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار هفته سی‌وهفتم بارداری
فردا میشم ۳۶هفته و ۳ روز دکترم گفته بود بعد۳۶ هفته بیاد واسه نامه زایمان من میخوام طبیعی زایمان کنم میخوام ماما همراه بگیرم بعد فردا برم؟یا زوده؟معاینه میشم فردا برم؟؟
مامان علی جــ❤ــانم مامان علی جــ❤ــانم ۲ ماهگی
پارت_۱
#زایمان طبیعی
۴۰ هفته و ۳ روز بودم که دردی نداشتم رفتم دکتر ازش خواستم نامه بدن برای ختم بارداری نامه را دادن و من فرداش رفتم بیمارستان نامه را نشون دادم و پرونده تشکیل دادن و بستری شدم و وقتی معاینه شدم گفتن ۲ سانتی، رفتم زایشگاه بستری شدم و آمپول فشار بهم زدن، واای که چقدر فضای زایشگاه بد بود تصمیم گرفتم اتاق ال دی آر بگیرم و اتاق گرفتم و حدود یکی دو ساعت بعد دردام شروع شد حدود ۴ سانت دهانه رحمم باز شده بود که دیگه دیدم تحملم داره سر میاد خیلییی کلافه شدم بودم حالم بد بود، درخواست ایپدورال کردم که یکی از بهترین تصمیمام بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فراز 🫰🏻✨ مامان فراز 🫰🏻✨ ۲ ماهگی
بچه هاااا من معاینه تحریکی شدم
گفت دو سانتم و سر بچه اومده تو لگن ، چون معاینه تحریکی کرد گفت ممکنه امشب یا فردا دردات شروع شه و بزایی ممکن هم تا اخر هفته ولی به هفته آخر نمیکشه
میگم معاینه اینجوری بود زایمان طبیعی چطوریه 😂 ولی دردش قابل تحمله
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان آرتا جانم مامان آرتا جانم ۳ ماهگی
زایمان طبیعی خیلی سخت و دردناکه؟ من از اول انتخابم طبیعی بود الان استرس گرفتم از دردش نمیدونم چرا اینطوری شدم لحظه آخری جا زدم ...
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ ماهگی
تجربه زایمان
طبق نظر دکتر ۳۸ هفته و ۱ روز قرار بود زایمان کنم صبح بیدار شدم حموم کردم وسایلمو چیدم تو ماشین یه ناهار مقوی خوردم و از ساعت ۴ ظهر هیچی نخوردم چون قرار بود شب عمل بشم ساعت ۹ شب رفتم مطب دکترم براش ۲۰ تومن پول واریز کردم برای دکتر بیهوشی هم ۱/۵۰۰ واریز کردم نامه رو گرفتم رفتم بیمارستان چون زایمان اولم بود تو نامه نوشتن قبلا تو ۲۵ هفته بارداری یه زایمان ناموفق داشتم به همین دلیل الانم باید سزارین بشم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آیسان مامان آیسان روزهای ابتدایی تولد
مامانا من قرار بود طبیعی زایمان کنم الان میترسم به نظرتون فردا برم نامه سزارین بگیرم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان قند عسل🍯 مامان قند عسل🍯 ۳ ماهگی
زایمانم سزارین بود راضی بودم خیلی ولی قبلش کیسه ابم پاره شد مجبور شدم تن بدم به معاینه کردن😔 چهار بار معاینه شدم بدترین خاطره از بارداری شد برام خیلی دردناک بود برام
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کنجد مامان کنجد ۱ ماهگی
خانما‌میشه ادم بعد معاینه لگن دردش بگیره ک زایمان کنه؟یا کیسه ابش پاره شه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دیاکو مامان دیاکو ۳ ماهگی
#تجربه سزارین اختیاری پارت ۱
خانما بدن با بدن متفاوته منم تجربه خودمو میگم
من قرار بود ۲۷ فروردین سز اختیاری بشم ولی متاسفانه روز یکشنبه یعنی ۲۴ ام ترشح و دردای طبیعی داشتم که دکترم کفت برو زایشگاه اگه دهانه رحمت باز شده بود باید فردا سز بشی یعنی روز دوشنبه ۲۵ فروردین ولی دهانه رحمم شده بود ۳ سانت سر بچه داخل لگن که اصلا نمیشد تا فردا صبر کرد دکتر گفت ساعت پنج و‌نیم عصر بیمارستان باش بستری بشی و من ساعت یازده صبحونه خورده بودم ساعت دو رفته بودم معاینه بشم که بعدش دکتر گفت هیچی نخورم ساعت پنج و نیم رفتم بستری شدم سوند وصل کردن که دردش واقعا زیاد نبود یک‌‌ثانیه ای تموم شد راحت بود……
مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
خب منم اومدم تجربه زایمانمو بگم بهتون😍
من دقیقا ۳۸هفته بودم ک تصمیم داشتم طبیعی زایمان کنم و رفتم معاینه لگن شدم ک خیلی واسم دردناک بود حالا معاینه تحریکی نبود و بعد اون لکه بینی داشتم و بخاطر درد معاینه از لحاظ روحی خیلیییی بهم ریخته شدم تا ۳ روز حالم بد بود بعد با خودم گفتم من قراره زایمان کنم ک خیلی از عوارض و نداشته باشم پس وقتی با معاینه انقد حالم بده حتما بعد زایمان بدتر میشم جوری بودم ک میگفتم من بعد زایمان خودمو میکشم ک دیگ خانوادم گفتن برو سزارین منم منتظر ی جرقه بودم سریع رفتم پیش دکتر خودم و واس فرداش وقت زایمان گرفتم و درسته عمل بود ولی خیلی استرس نداشتم و سریع وسیله هارو اماده کردیم و رفتیم بیمارستان سوند اصلا درد نداشت و یه حس بد داشت تو اتاق عمل هم هیچییی نفهمیدم فقط تهوعی ک داشتم اذیتم میکرد ولی چون ناشتا بودم فقط عوق میزدم بعدشم ک اوردنم بیرون ماساژ رحمی چندتای اولو اصلا نفهمیدم ولی دوبار ک ماساژ دادن درد داشت ولی ن اونجور ک میگفتن با ی دست اروووم ماساژ میدن بعدم ک گفتن راه برو من سعی میکردم خیلی نترسم دردناک بود ولی ب خودم میگفتم اینم میگذره پمپ دردم نداشتم فقط بدیش این بود ک بیمارستان مسکن نمیدادن دیگ خودم قایمکی رفتم ی مفنامیک خوردم و شبو خوابیدم ولی بدون مسکن یکم سخته
مشاهده ۴ پاسخ دیگر