🌿پارت پنجم

ياد گرفتم
هر دلى، جاى امنى براى حرف زدن نيست.
هر رابطه اى لايق نگه داشتن نيست
وهر آدمى نميتونه جايى توى دايره ى امن زندگيم داشته باشه ياد گرفتم كمتر حرف بزنم و بيشتر گوش كنم .
نه از روى ضعف ازروى درك ازروى انتخاب.
حالا ديكه ارتباط هام رو محدود كردم با اون هايى كه كنارشون خودم نيستم آروم نيستم و انگار هميشه بايد حواسم به جهره بعديشون باشه ..
اونايى كه با يه جمله ساده، آدمو تا مرز نابودى ميبرن نه از روى دشمنى ازروى ناآگاهى يا تلخى درونشون با گذشت زمان تجربه ها منو به خودم اوردن فهميدم چی وكى مهمه، چى نه..
والآن، اولويتم خانوادمه ، آرامش خونمونه سفره كوچیكى كه با عشق چيده ميشه.
صداى خنده ی پسرم ودلگرمی نگاه كسى كه كنارمه سلامتى پدر و مادر هاى عزيزمه و خوشحالم از بابت اين مرحله از زندگيم مرحله بى تفاوتى به توقع يكسرى از ادم ها ..

تصویر
۱ پاسخ

عالی بود واقعا

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
دادن غذای سفره به نوزاد
دادن غذای سفره به نوزاد از چند ماهگی مجاز است؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان آرشا مامان آرشا ۲ سالگی
خیلی دوست دارم بدونم همه بچه ها باید باهاشون کار بشه یا بازی بشه باهاشون؟؟ پس این بچه هایی ک هیچکس رو ندارن از کجا حرف زدن و خیلی کارارو یاد میگیرن؟؟ خسته شدم بخدا از اینکه یسره سر وکله بزنم با پسرم..خدایا شکرت بابت وجودش.اما تنهایی واقعا از پسش برنمیام دیوونه شدم.شیطون و لجباز و اصلا حرفمو گوش نمیده.هرچی میگم برعکس میکنه...نه اجازه میده بهش چیزی یاد بدم نه با خودش زیاد بازی میکنه پاره کرد منو..از دستش هیچ جا نمیرم افسردگی گرفتم بخدا..اونایی ک مثل من هستن فقط درک میکنن وگرنه بقیه شروع به نصیحت میکنن
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان گل دخترام🦋🩷 مامان گل دخترام🦋🩷 ۲ سالگی
میخوام تو این یه ماهی که از بارداریم مونده
بیشتر از این وقتم ب بطالت نگذره ،
با توجه به اینکه خودم و دخترم همش خونه ایم
بنظرتون چیا بهش یاد بدم و چجوری ؟؟ ک مناسب سنش باشه...
اپلیکیشن خاصی سراغ دارید رو گوشیم نصب کنم
از رو اون بهش چیزی آموزش بدم ؟؟
مثلا آموزش اعداد یا حیوانات و میوه ها و زبان انگلیسی....🌿
میخوام خودم بهش یاد بدم ولی نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان **HANA** مامان **HANA** ۲ سالگی
مامانا من امروز یه نکته تو حرف زدن فهمیدم
حرف زدن و یادگرفتن بچه به کنار
جسارت حرف زدنشون هم به کنار دو تا مقوله جدا هستن
مثلا بچه من جمله میگه .. اعداد می‌شمارد اما نسبت به هم سن و سالش یکی دو پله عقب تره ... ولی وقتی جایی میریم با همونایی که بلده با اعتماد به نفس و جسارت حرف میزنه و نیازشون میگه
مثلا رفتیم خانه بازی ... همه بادکنک گرفتن حنا هم از اون ته داد میزد خاااانم خااااانم به منم بده
اما بچه ایی بود که کامل حرف می‌زد ولی برای خواسته اش چیزی نمیگفت ...
شاید شما هم اینو درک کرده باشید
اما خواستم کشفیاتم رو بگم 🙈🙈🙈
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۳ سالگی
🎨 روتین‌ها رو با تصویر و بازی برای
کودک جذاب کنین


👈بچه‌ها تا یه سنی (حدوداً تا ۷ سال) بیشتر تصویری و عینی فکر می‌کنن. یعنی به جای اینکه از کلمه‌ی "برنامه‌ریزی" چیزی بفهمن، وقتی یه تصویر رنگی از کارهای روزانه‌شون می‌بینن، راحت‌تر درکش می‌کنن و باهاش ارتباط می‌گیرن.👌

💡 راهکار چیه:
به جای اینکه فقط بگین «وقت خوابه» یا «الان باید بری مسواک بزنی»، یه برنامه‌ی تصویری درست کنین که مراحل شب رو نشون بده.

مثلاً:
🚽دستشویی
🪥 مسواک
📖 قصه
💤 خواب

🎟و این تصاویر رو به صورت کارت، نقاشی یا استیکر آماده کنین و با چسب به دیوار اتاقش یا درِ یخچال بچسبونین. می‌تونه یه جدول باشه که هر شب با انجام هر مرحله یه علامت ستاره یا تیک بزنن. این کار براشون شبیه بازی میشه.
مامان آنیل مامان آنیل ۳ سالگی
مثله یه سگگگگگگگگ از بچه اوردنم پشیمونم.
مثه یه سگگگگگ از ازدواج کردنم پشیمونم.
این چه خاکی بود تو سر خودم ریختم.
اصلا بچه واسه چیم بود.
زندگیمو نابود کرده.
یک ساعت خوش ندارم دیگه.
توف تو این روزای زندگی من. توف تو این ساعتهایی که من دارم میگذرونم.
حالم از زندگی و بچه داری و همه چیز به هم میخوره.
واقعا من هیچ لذتی از وجود بچم تو زندگیم نبردم.
حس میکنم هیچ دوست داشتنی وجود نداره برام.
اینجا یه سریها قربون صدقه ی بچه هاشون میرن نمیتونم درک کنم دوست داشتن بچه اصلا چیه.
از وقتی به دنیا اومده واقعا ارامش زندگیم از بین رفته.
الان یه سری ها نیاین بگین خداروشکر کن بچت سالمه و فلان.
واقعا بریدممممممممممممم
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر
مامان محمدامین🧸⚽️ مامان محمدامین🧸⚽️ ۲ سالگی
بچه ها توی این سنین بهانه گیری و‌قشقرق‌شون بیشتر میشه چون میل به استقلال و اعلام وجود دارن...
ما یه ترفند توی خونه مون داریم که خیلی اوقات جواب داده امیدوارم برای شما هم با ممارست کار کنه
ما ۴رنگ صدا داریم
صدای سفید یعنی صدای پچ‌پچ و‌درگوشی ...مثلا سینما،مسجد و... با صدای سفید صحبت میکنیم
صدای آبی یعنی با آرامش و‌مهربون صحبت کنیم
صدای نارنجی یعنی با نق‌و‌غر حرف بزنیم
صدای قرمز یعنی صحبت کردن با داد و‌گریه
صدای بنفش هم یعنی داد زدن...
محمدامین میدونه که وقتی با صدای قرمز و‌بنفش حرف بزنه مامان و‌بابا صداش رو‌نمی‌شنون ...اینو‌هی بهش میگیم وقتی داره گریه میکنه و‌داد میزنه...اون لحظه بغلش میکنیم و مدام میگیم با صدای آبی بگو‌ که کمکت کنیم...
این روش با یه کم صبر توی اون لحظات پرفشار عصبانیت بچه ها به مرور جواب میده و‌کمترین تاثیرش اینه که بچه ها متوجه میشن با جیغ و‌گریه و قشقرق به هدفشون نمیرسن و‌مجبورن با آرامش صحبت کنن که نتیجه بده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان چشم گربه ای مامان چشم گربه ای ۲ سالگی
خانما ، مامانا ،خواهش میکنم بچه هاتون رو تا جایی که میتونید به کسی نسپارید، نه اینکه اصلا ، ولی تاجایی که ممکنه خودتون نگه دارین اگه تو شرایطی هستین که خانه دارین و مجبور نیستین.... یه چیزی خوندم کاش نمیخوندم و نمیدیدم هرگز ..... درمورد یه دختر بچه به اسم لیلا که کاش مادرش پیش خودش نگهش می‌داشت و اون اتفاقا براش نمی‌افتاد.. زندگی هرکسی شرایطش با اون یکی از همه نظر، فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی ،اخلاقی فرق میکنه اما با اینحال من سعی میکنم خودم نگهش دارم و به کسی نسپرم با اینهمه داستانهاو اتفاقهای جورواجور تو جامعه ... فقط جهت اطلاع و خواهرانه وگرنه هرکسی صلاح خودشو بهتر میدونه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان رضاا مامان رضاا ۲ سالگی
سلام مامانا بچه هاتون که هم سن پسر من هستن نقاشی میکنن یادفقط خط خطی پسر من هنوز دایره هم درست نمیتونه بکشه ولی دست و پا شکسته با کمک خودم مثلا یه ادمک ساده میکشم
بعد تو بازی مثلا جای حیوونا یا شخصیت ها حرف میزنن مثلا بشن گاو یا مرغ بجاش حرف بزنن پسر من خیلی کم اینکارو میکنه اونم من مثلا میشم یه حیوون دیگه باهاش حرف میزنم هی میگم جواب بده تا اونم حرف بزنه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مسیح مامان مسیح ۲ سالگی
مامانا پسر من دوسال و نه کاهش میشه چند روز دیگه جمله بندی و ترکیب دوتایی را از دوسال نیم گفت قبلش با کلمه فقط حرف می زد الان وقتی می خواد جمله بگه یا ترکیب دوتایی بعضیاشو جا به جا می گه مثلا ماشین کوچولو را می گه کوچولو ماشین این مشکل عادیه یا نه
مامان شاهیکا مامان شاهیکا ۲ سالگی
مامانا چرا بنظرتون دخترم تو خیابون همش میخواد دستمو ول کنه و بدوئه بره بدون ترس از گم شدن از غریبه ها و از ماشینها و هیچییی
و به منم میگم بروووو عقب
یعنی میخواد ازش دور باشم
دستشو که میگیرم به زور دستشو میکشه اگه بغلش کنم جیغ میزنه و چنگ میندازه میگه ولم کن من خودم راهمو بکشم هرجا برم
درصورتی که بچه های دیگه رو میبینم چسبیدن به مامانشون از غرییه ها میترسن.و لااقل حرف مامانه رو گوش میدن
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
روز پنجم ترک‌پوشک پی‌پی و داشته باشه ی موقعذها میگ یه موقع ها نه، جیش و‌نمیگه اگرم نبرمش نگه میداره، اما ب خودش فشار میاره که نکه داره، باز باید با دوز و‌کلک ببرمش خودش نمیگه، الان یشاعت برا بچه همسایمون گریه کزد نتونسم ببرمش دسشویی ، همش میگم‌نکنه یاد نگیره ، نگه ک جیش داره هوفففف خدایا نکنه همیشه باید بزور ببرمش خودش نکه ک‌جیش داره
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان علی جون مامان علی جون ۲ سالگی
سلام دوستان پسرم رو از پوشک گرفتم الان خودم حواسم به جیشش هس تند تند میبرمش دسشویی اوایل جیش داش میگف الان دیگه نه جیششو میگه نه پی پی شو چیکار کنم ؟مجبورم مهد هم میبرم خیلی اذیت میشم راهکار بدین
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نیلا و آریا مامان نیلا و آریا ۲ سالگی
از امروز تازه شروع کردم نیلارو از پوشک بگیرم کلی باهاش حرف زدم با اشتیاق هرچی میگفتم میگفت باشه گفتم هروقت جیش داشتی باید بریم دستشویی و اینا بعدش پوشکشو در آوردم و شورت آموزشی پوشیدم هر ۱۰ دقیقه بردم دستشویی حتی خودم نشستم جیش کردم (ببخشید) که ببینه یاد بگیره
ولی هردوتا شورت اموزشیشو خیس کرد نگفت حالا یکم پوشک باشه تا شورتاش خشک بشه دوباره بازش بزارم
به نظرتون درسته روشم؟ هیچی نمیدونم تجربه ای ندارم
از طرفی هم یه پسر ۸ ماهه دارم ک همش دنبالم راه میوفته و گریه میکنه چهاردست و پا میره تا میریم دستشویی یه سره گریه میکنه مجبور میشم به نیلا بگم عجله کن داداش گریه میکنه بریم بیرون نمیدونم میشه از پوشک بگیرمش یا نه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان رهام جون وتودلی مامان رهام جون وتودلی ۲ سالگی
خانما من از روز زایمان میترسم نه اینکه واسه خودم نه بیشتر واسه پسرم میگم چون زیاد وابسته منه بنظرتون چکارکنم؟
امشب آمدم به شوهرم گفتم تو برو کنارش بخواب تا کم گم بهت عادت کنه بنده خدارو انقد زد و گریه کرد که برو سرجای خودت مامانم بیاد کنارم یعنی خونه رو گذاشت رو سرش از بس گریه کرد
هرچی به زایمان نزدیک تر میشم انگاری وابستگی بیشتر میشه توی طول روز بزاش توضیح میدم که من میخوام برم پیش دکتر ولی همین که حرف تموم میشه گریه میکنه من میترسم مامان نرو دکتر
چکارکنم ؟؟؟؟؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان شاهیکا مامان شاهیکا ۲ سالگی
مامانا با پرت کردن بچه ها چیکار میکنید
دخترم اصلا نگاه نمیکنه چیه
هر چی جلو دستشه پرت میکنه
اصلا براش مهم نیست بخوره به ما
واقعا افسرده شدم
هی بخودم میگم عادیه
مثل همه بچه ها
ولی بچه های دیگه رو میبینم اینکارارو نمیکنن
دخترم تو پارک دستمو ول میکنه میدوئه میره اصلا هرچی صداش کنم گوش نمیده
از غریبه ها نمیترسه به همه نزدیک میشه میخنده حرف میزنه
اصلا وقتی بیرونیم انگار ما پدر مادرش نیستسم همونجور که با ادمای دیگه س باماهم همونجوره
اصلا حرفشنوی نداره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر