مامانا شمام همسراتون خیلی دخالت میکنن؟
من کلافه شدم از دست شوهرم ب خورد و خوراکم خواب و بیداریم
حتی بیمارستان و زایمانمم گیر میده و نظر میده
هرچی ب زایمان نزدیکتر میشیم بیشتر باهم اختلاف نظر پیدا میکنیم
ازبس بخوردم داده دارم میترکم هردکتر و سونو میخام برم از من جلوتره اینقد سخت میگیره بارداریو کلافممم بخدا
امشبم سربیمارستان و دکتر قهر کرده😐من بخاطر پسرم میخام شهر خودمون زایمان کنم ولی اون میخاد بره خصوصی،تا مخالفت میکنم میگه کوچکترین اتفاقی برلتون بیفته تورو مقصر میدونم کاش اینروزا زودتر بگذره و من برسم ب یروز بعد زایمان

سر بیمارستان سختگیر باش خیلی مهمه

همسر من کاریم نداره.انقدر مشغله اش زیاده که خودم باید کارهای اونم یادآوری کنم بهش
ولی این چیزهایی که نوشتی مشخصه خیلی دوستت داره و براش مهمی که انقدر حواسش بهت هست،این خیلی خوبه.حساس نشو

عزیزم حتمااسترس داره ونگرانه،صددرصدخیرتونومیخواد نگران نباش فدات😊

خوبه که نشونه عشق و علاقه

نه گير نميده
فقط غذاهاي ناسالم و شيريني جات ميخورم ميشينه سخنراني ميكنه و حساسه
چيزاي ديگه رو كاري نداره خداروشكر

خوشبحالت ای کاش شوهر من یه ذره به من گیر میداد...از قدیم گفتن یه عده از این ور بوم میفتن یه عده از اون ور ...تو خسته شدی..باز من دلم میخواد براش مهم باشم

شوهر منم یکم حساسه
اینکه مراقبن و بیخیال نیستن خوبه اما از یه حدی به بعد هم آدم کلافه میشه از دستشون

من تجربه کردم
روز بعد از زایمان بدتره
هی میگه بخور بچم گشنه نمونه 😵‍💫😵‍💫

اونوقت که دیگه سر به بچه بیشتر بهت گیر میده 😄😄😄😄