کوروش جانم حدود یک هفته هست که شب ها خیلی بیدار میشه و گریه میکنه،گریه های سوزناک…طبق شناختی که ازش داشتم تمام عواملی که باعثش میشد رو اوکی کردم اما هرشب بدتر از دیشب..
امروز بردمش پیش دکترش و گفت،عزیزدلم اضطراب جداییش شروع شده🥹😍🥲

نوزاد از حدود شش‌ماهگی وارد مرحله‌ای به‌نام اضطراب جدایی می‌شه. در این سن، کم‌کم متوجه می‌شه که مادر از خودش جداست و ممکنه وقتی می‌ره، برنگرده. همین ترس باعث می‌شه شب‌ها با گریه از خواب بیدار شه و دنبال حضور یا بغل مامان بگرده. این یه مرحله طبیعی از رشد مغزی و عاطفی نوزاده، اما برای مادر خیلی خسته‌کننده‌ست. برای کمک به نوزاد، بهتره قبل خواب یه روتین ثابت و آرام‌بخش داشته باشی (مثل حمام، شیر، لالایی). موقع خواب، بذارش توی تخت وقتی هنوز کاملاً نخوابیده تا کم‌کم یاد بگیره خودش بخوابه. شب‌ها وقتی بیدار می‌شه، اول با صدای آروم و نوازش بهش اطمینان بده و اگه لازم شد بغلش کن، اما سریع این کار رو نکن. توی روز باهاش بازی‌هایی مثل قایم‌باشک انجام بده تا بفهمه مامان می‌ره ولی برمی‌گرده. اضطراب جدایی با حضور امن و صبر مادر، کم‌کم کمتر می‌شه و از بین می‌ره🌱

لامصب این مرحله خیلی سخت دخترمن با اومدن بچه دومی حالا ازمن دل کند اینم وابسطه پدرش شده هر روز گریه میکنه بابا کی از سرکار میاد .بچه رو خیلی وابسطه خودتون نکنین خیلی سخته . یه وقت هایی بزارین پیش مادربزرگ یا مادرشوهر یا هر کسی که بتونه به خوبی مواظبش باشه عادت کنه . من هرجا میرم دوتابچه هام بهم چسبیدن

ادم به ترسش فکر میکنه میخواد واسش بمیره🥺بچمممم😭🥺

دختر من ی مدت با گریه از خداب پا میشه از این گریه های پرغصه

دقیقامنم دخترم الان یکهفته است اینجورشده قبلا میرفت بغل کسی الان اصلانمیره فقط توبغل ومن باباش میمونه یه لحظه ازم جدانمیشه

دقیقا پسر من یه مدته همینطوره