منم دقیقا اینطوری بودم
منم استرس گرفتم نمیدونم باید چکار کنم.شبا بیدارم صبحا تحویل مامانم میدم میخوابم کل روزو.نمیدونم تنها بشم باید چکار کنم
روزای اول که دورم شلوغ بود همه چی اوکی بود تااینکه مامانم رفت خونش من موندم و خونه سوتو کور هیچکس نبود دنیا رو سرم خراب شد شوهرم دوشیفت کار میکنه صب تا شب نیس شب میاد میخوابه کلا خودم همه کارای خودمو بچمو میکنم کم کم عادت کردم به جایی میرسی که وقتی یکی میاد بهت میگه بچتو بده ته دلت رضایت نمیدی چون میترسی اونجور که مراقبشی مراقبت نکنن ازش 😄 میگذره خلاصه
منم همینطورمم اومدم خونه مادرم و همسرمم ازم دوره سرکاره...هزارتااااا فکر میاد سراغمممم شبا فقط مامانم کمکم میکنه تا من استراحت کنم..نمیدونم چجوری برگردم به خونم همش ترس دارم🥲🥲🥲میترسم حتی لباس بچه رو عوض کنم با گریه های زیادش عصبی میشم اصن یه وضعیه
خودتو مشغول گن تا اذیت نشی من که واقعا حالم بد بود
من روزاي اول همش گريه بود
ولي همسرم و مامانم خيلي هوامو داشتن
دقيقا روز ١٥ زايمان اومدم خونه خودم..خيلي روحيه دادن تاثير داره.. من خيلي تلاش كردم هم خودم هم همسرم.. شيفت بندي ميكرديم باهم ٣تايي بيرون ميرفتيم خودمونو محدود نكرديم به نظرم خيليييييييي تاثير داشت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.