زندگی با یه بچه دو ساله و یه نوزاد چقدر سخته؟استرس دارم

عزیزم ابجیم همینجوری پشت سر هم اورد انقد به بچه نوزادش میرسید که این بچه اولش رشد نکرد بچه نیاز به محبت داره یه وقت دعواش نکنی چون از نظر مادرا بچه اولشون بزرگه یکسره بخاطر بچه دوم دعواش میکنن از نظر من نوزادتو فقط شیرشو که خورد پوشکشو عوض کن بزار کنار فقط به اولی برس اینو از چیزی که به چشم خودم دیدم میگم

بنظرم این مواقع بچه بزرگه خیلی مهم تره
اگر میخوایی در آینده رابطشون خوب باشه زیاد به بزرگه توجه کن چون نوزادت که الان چیزی متوجه نمیشه جز نیاز های اصلیش
خواهر و برادر من به فاصله سه سال اختلاف دارن
وقتی داداشم بدنیا اومد همش توجه همه سمت اون بود
یه بچه سه ساله منزوی شد
الانم که الانه خواهرم زیاد با داداشم‌جور نیست اصلا باهم نمیسازن

کمی تا حدودی نوزاد چیزی متوجه نمیشه پس همه توجها به سمت اون یکی بچت باشه به اون بیشتر توجه کن تا حسادت نکنه اولاش یکم برات سخته بعدعادت میکنی

سلام عزیزم... توکلت به خدا باشه... شما که دوتاست اینایی که چند قلو دارن وحتی قبلش هم چندتا دارن پس این مادران چی بگن خواهر. البته خدا کمک میکنه..نگران نباش. در واقع وقتی مادر میشی هر لحظه در حال رشد روحی جسمی هستی... ظرفیت بالا میره و داری بزرگ میشی.. همیشه همینطور نمیمونه.... ان شاء الله اطرافیان هستن پدرهست باکمک هم بزرگ میشن... باید مدیریت کردن بلد باشی یا اگر بلد نیستی یاد بگیر. تو اینت نت بزن یا به چند نفر بزرگتر بگو راهنماییت میکنن.. من دخترم بزرگتره از قبل براش توضیح دادم وامادش کردم که من خیلی تو داداشی دوست دارم ولی الان آبجی بدنیا بیاد نمیتونه غذا بخوره جیششو بگه بر دستشویی نیاز به مراقبت بیشتری داره. باید کمکش کنیم.. بعدش باهم بازی می‌کنیم....مثلا مسئولیت ابجیشو به خودش دادم یه جور حس بزرگی میکنه... در کنارش به قبلی محبت کنی وبچه ببینه هنوز دوسش داری دیگه حسادت نمیکنه....

والا ما هم میترسیم چیکار کنیم چاره نیست با نوزاد و یه بچه یک ساله سخته ولی میگذره

خودت چقدر سخت بگیری،مشکل هس قبول دارم ولی فک کن چند سال سختی می‌کشی بعد بچه ها با هم بزرگ میشن ولی ب خودت خیلی سخت نگیر