۱۰ پاسخ

چندهفته بودی

بخیه ها میسوزه هم درد می‌کنه نمتونم بشینم باسنم درد می‌کنه چکارکنم

بچه چندمتونه

کدوم بیمارستان بودی؟

ان شاالله برای شما هم خدا درس کنه آسون بشه

چ خوب سریع ۱۰سانت شدی
مبارکت باشه دخترت زیر سایه پدر و مادرش بزرگ بشه انشالله 😘♥️

اره خوب بود خدارو شکر

بسلامتی مبارک باشه چقد خوب ک انقد سری فول شدین بچه اولتون بود؟

چ زایمان راحتی 🥹

قدمش مبارک عزیزم چتد هفته بودی؟

سوال های مرتبط

مامان بهراد مامان بهراد ۴ ماهگی
سلام مامان جونیا
امیدوارم حال همه اتون خوب باشه من بلاخره زایمان کردم تو هفته ۳۹ ام ساعت چهار صبح دردم شروع شد تا رفتم بیمارستان بستری شدم شد ساعت ده ماما همراهم ساعت یازده اومد برام بی حسی زدن ولی اصلا بی فایده بود برام درد داشتم فقط موقع معاینه دیگه زیاد اذیت نبودم ولی دختره تخت کناری کلا بی حس شده بود بی حال بود ولی باز انقباض رحمم زود زود پیشرفت میکرد دیگه تو همون دردا ماما همراهم یکم ورزشم داد که نتونستم ولی زیاد ادامه بدم بعد پرده رو کشید پاهامو میداد بالا زمانی که دردم شروع میشد میگفت زور بزن فک کن میخوای مدفوع کنی دیگه این کار انجام دادیم ساعت دوازده و نیم فول شدم نفر قبلی زایمان کرد منو بردن داخل اونجا تایمی که درد شروع میشد میگفت زور بزن تمام توانتون بذارید زور بزنید زایمانتون راحت میشه دیگه سر بچه اومد بیرون و تموم دیگه اصلا انگار نه انگار درد میکشیدم چند دقیقه قبل بخیه زدن بردن داخل زایشگاه بعد اینکه خودم دسشویی کردم بردنم بخش من بیمارستان ۱۷شهریور مشهد رفتم خدایی خیلی برخورد پرسنلشون خوب بود فقط دو نکته همکاری کنید و قشنگ زور بزنید خانم کناری همکاری نمیکرد عصبانیشون کرده بود یکم تند رفتار میکردن
مامان دنیز👶🩷🌊 مامان دنیز👶🩷🌊 ۱ ماهگی
مامان رادمان مامان رادمان ۴ ماهگی
من ساعت ۱۰ صب ۵شنبه بستری شدم برای زایمان طبیعی باآمپول فشار
ساعت ۱۱ دارو زدن برام کم کم دردام شروع شد تا ساعت ۲ و۳ قابل تحمل بود وبا فاصله ی رب ده دقیقه ای🥲
بعدش دیگه کم کم شدت گرفت فاصلش شد ۵ دقیقه بعدم ۲ دقیقه که هی گفتن نفس عمیق بکش وورزش کن تا دهانه رحمت زودتر بازبشه( اینجا دیگه خیلی کم پیش میومد جیغ نزنم از درد 😩ولی خدایی ورزش ونفس عمیق شدت دردا نصف وقابل تحمل می‌کرد اینکه بتونی تو درد نفس بکشی هم خودش سخته 🙃)
ساعت ۶ کیسه آبم پوکید و دیگه دردا شد خیلی شدید جوری جیغ میزدم ماما هی میومدن سر میزدن میگفتن اینجا زایمان نکنی دردت خیلی زیاده انگار

ساعت ۷ شدم ۷سانت وبردنم اتاق زایمان گفتن طول می‌کشه تا زایمان کنی دیگه هی حس زور زدن داشتم که گفتن زور نزن دهانه رحمت ور میکنه نفس عمیق بکش اینم قسمت سخت ماجرا بود چون خیلی روم فشار بود دیگه تو دردام ماما معاینه کرد گفت بذار کمکت کنم ی زور بزن تا حس زور زدن داشتی منم همینکار کردم یهو گفت بچها زود اساس آماده کنید همون حینم من گفتم بچم داره میاد حسش میکنم سربع اتاق آماده کردن وگفتن زور بزن چندتا زور با جیغ زدم بچم داشت میومد که گفت قیچی بده یکم برش زد و با دوتا زور حسابی دیگم رادمان کوچولوم بدنیا اومد ساعت ۷و۴۵ دقیقه بود😍🥹انقد حس خوبی بود دیگه هیچی درد نداشتم بچمم گذاشته بودن روشکمم انقد بدنش گرم بود🥹هی پرستارا ذوقش میکردن چقدر نازه 😍