چرا من انقد حساس شدم نسبت ب هرچیزی
اصلا اینجوری نبودم،واقعا دارم اذیت میشم🥹🥹🥹

دست رو دلم نزار ک خونه😭

چطور این بحران و‌ رد کنیم 😞
من واقعا دارم اذیت میشم
خیلی حالم بده
اصلا رو احساساتم کنترل ندارم 🥺
بیشتر رفتار شوهرم
کوچکترین حرکتش می‌تونه کل روز منو بهم بریزه و تا چند روز درگیرم کنه
خیلی نیاز دارم با کسی حرف بزنم که بفهمه
درک کنه و آرومم کنه 🥺

کااااااااملا طبیعیه
واسه هورمونها و تغییرات شدیدیه که یک شبه توی زندگیت ایجاد شده
این روزا دلت وحشتناک برای همسرت تنگ میشه چون یا اصلا نمیبینیش یا موقعی هم که میبینیش اصلا وقت نداری باهاش دو کلمه حرف بزنی یا دور و برتون پر آدمه و خلوت ندارید برای خودتون
احساس می‌کنی من چه غلطی کردم این بچه رو توی این دنیا آوردم که سختی بکشه، درد بکشه، سرما و گرما بکشه، چقدر من بدم
نکنه فلان کار رو کردم تا ابد روش تاثیر بد بذاره؟ وای باهاش به اندازه کافی حرف نمیزنم، وای بهش لبخند نمیزنم، وای نکنه گریه‌مو ببینه روش تاثیر بذاره، نکنه بغل همه می‌ره اختلال سبک دلبستگی پیدا کنه، نکنه مامانشو نشناسه، من اصلا مامان خوبی نیستم
چرا نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم
چرا زایمانم اینطور شد، چرا اینقدر درد دارم، چرا خوب نمیشم
احساس می‌کنی روز و شبت یکی شده
بچه بهت به شدت نیاز داره و هر نیم ساعت شیر میخواد و حس می‌کنی داری خفه میشی و همزمان عذاب وجدان داری که چرا چنین احساسی داری
شیر دادن درد داره و هیچکس راجع به این موضوع بهت از قبل هشدار نداده بود
ماه اول بعد از تولد نوزاد واقعا حالت افتضاحه و هیچی سر جاش نیست.
اما واقعیت اینه که این روزا تموم میشه، انتها داره. بعد از چند هفته رو روال میفتی، هورمونات مرتب‌تر میشن، به شرایط عادت می‌کنی
بعد از ۶ هفتگی کم‌کم نی‌نی به روی شما لبخند میزنی و خستگی‌هات در می‌ره
باهاش بازی میکنی، حرف میزنی، قربون صدقه‌اش میری و اون واکنش نشون میده
غان و غون می‌کنه برات و تو می‌شینی ازش فیلم میگیری
خلاصه که زندگی میفته رو غلطک و روزها یه روتینی پیدا می‌کنن.
صبر کن. میگذره.

سلام عزیزم از دکترت راضی بودی ؟؟

خوب عملت کرد ؟؟

وای که منم همینم. همش گریه م میگیره. از همه ناراحت میشم!!!!
تا همسرمو میبینم هم بیشتر گریه م میگیره! احساس میکنم دلم براش خیلی تنگه!

افسردگی.پس از زایمان عزیزم منم اینجور بودم

منم اینجوریم عزیزم