عذاب وجدان دارم حس اینک برای پسرم اصلا مادر خوبی نیستم بیدار میخاد بشه پستونک میکنم دهنش تا بخابه باهاش وقت نمیزارم وقتی اون با چشای مظلومش دنبالم میکنه و وشمش فقط ب منه من براش کافی نیستم🥲😭فکرم پیش خونه و تمیزی و خابه و الان خابه و منمو با هزار عذاب وحدان ک ایا با زور خابوندم ایا نباید بخابونمش یعنی کم پقت گذاشتم براش و....
الان دارم اشک میریزم و بغض خفم کرده این چه حسیه من دارم کم مونده بیدارش کنم
ولی بیدار شه ام اذیت میشه
فردا شاید برم با شوهرم بیرون از الان فکر اینکه بمونه پیش مامانم منو گرفته کم مونده پشیمون شم نرم ببرم باخودمم اذیت میشه
هووفففف امان از عذاب وجدان

منم مثل شمام
بیداره میخوام بخوابه تا من راحت باشم میخوابه عذاب وجدان میگیرم

براش وقت بزار باهاش بازی کن
گاهیی ممکنه حوصله نداشته باشی طبیعی ولی هر رور بیدار میشه باهاش حرف بزن ماساژش بده براش شعر بخون

عزیزم درکت می‌کنم وقتایی ک خسته ای یا حوصلت سر رفته آهنگ بزار برا خودت روحیه میگیری من یه وقتایی با این کار خیلی بیشتر شوق بازی کردن با مهدیار رو دارم ،😍😍😍

عزیزم واسه چی خودتواذیت میگنی تمه همینن بخداهم فکربچه هم خونا داری توتاجایی ک میتونی براش انجام میدی دیگ ولی سعی کن ببشترکنارش باشی ک خودتم اذبت نشی کارخونه روبزاربمونه این همه وقت تمیزبکده حالاچندماه کثیف باشه.خودتواذیت نکن باورکن اون بیشترازهرچیزی ب روحیه ی خوب نونیازداره.اگ کارت واجبه بایدبری میدونی اذیت نمیشه ببراگ میشا خب نبرگاهی اوقات اینجوری میشه دیگ همیشه ک نیست