سلام مامانا توروخدا اونایی که شیر به شیر دارین کمکم کنین واقعا عاصی شدم 😭
مامانایی که نوزاد دارین با بچه ی ۱۶/۱۷/۱۸ ماهه ،نوزاد رو تو چی و کجا میزارین که بچه ی دیگه اتون بهش آسیب نزنه ؟نمیشه ۲۴ ساعت نشست بغل نوزاد یا تو بغل گرفتش که ...من از روزی که زایمان کردم تا الان که یارا یکماه شده رو اپن آشپزخونه تو کریر هست دیگه خطرناکه تکون میخوره میترسم بیافته می‌خوان بیارمش پایین ولی دخترم اصلا متوجه نیست فک می‌کنه این عروسکه یکی دوبار آوردم رفته می‌خواسته بشینه روش ...چیکار کنم توروخدا راهکار بدین ؟؟؟

عزیزم بهترین راه اینه بیاریش پایین بعد بذاری دخترت کامل بهت دست بزنه لمسش کنه بهش توضیح بده بگو نی نیه کوچولوعه با محبت برخورد کن بیشتر ب اون توجه کن تا این کوچولو تا ن حسادت کنه ن حساس بشه ب مرور براش عادی میشه اینک دور نگهش داری اصلا درست نیست حساس تر میشه

عزیزم من الان تو شرایط تو هستم دخترم ۱۷ ماهشه پسرم یه ماه دختر همش میزنه پسرمو حسودی میکنه لجبازی میشه دلم برای دخترم میسوزه روانی شده

این هم بگم باباش با خودش می‌بردباغ یا تو حیاط بازی می کرد

وای میدونم چی میگی کامل درکت میکنم. چون خواهر زاده ام ۲ماهشه آدرین هم که همسن افرا ست . فکرمیکنه خواهرزاده ام عروسکه یهو میره انگشت میکنه تو چشمش . یا دستاشو میزاره رو شکمش و صورتش .
من بخاطر همین دیگه خیلی کم میرم خونه مامانم چون خواهرم طبقه پایینه میان بالا آدرین همش اون بچه رو دستکاری میکنه

عزیزم درخواست میدی من‌پرم

کالسکه نمیتونی بزاری؟؟؟کنار دستت باشه

ای وووای من هر وقت تایپیک های تورو میبینم استرس میگیرتم ...‌
ان شالله خدا بهت توان بده
ب پسر بزرگت نمیتونی بگی ک با خواهرش بازی کنه ک کمتر سمت یارا بیاد ... بزاریش تو گهواره یا تخت درو ببندی باز می‌ره سراغش،؟؟؟

دوتا پسرایه من شیرع ب شیرع بودن
اصلا ب نوزادم توجه نمیکردیم فقط شیرش میدادم وجاشو عوض میکردم میخوابوندم کل تایم و توجه ام ب پسر بزرگم بود اونم سمتش نمیرفت،،یا تایمی ک نوزادم بیدار بود میبردم میذاشتم کنارش حواسم میشد بغلش دراز میکشید،بوسش میکرد،یا میگفت بذار تو بغلم اندازه 1دقیقه اجازه میدادم بغل کنه،،این پروسه فقط صبرو تحمل میخواد
ولی ب دختر بزرگت بیشتر توجه کن ک حسودی نکن نوزاد فعلا درکی از اطراف و توجه اطرافیان نداره
اگ کل توجتو ب نوزادت بدی دختربزرگت از لحاظ روحی اسیب میبینه الان بچه های من باهم بازی میکنن کارتون میبینن اصلا ب هیچ عنوان دعوا نمیکنن تازه پسرمم حواسش ب برادر کوچیکش هست ک خرابکاری نکنه

بابا بذار بغلش باشه هیچیش نمیشه پسر من میشنه رو دخترم الان اینقدر باهم رفیق شدن اشکالی نداره
واقعیتش من میزاشتمش رو تاب پارچه ایت و تا حدود یک متر و بیستا فاصله اش بود بچم اولین بار که چرخید از لای طنابا افتاد زمین من مردم اون روز بنظرم جایی نزار بچه رو خطر داره بچتم به بودنش عادت میکنه

سلام عزیزم
خوبی؟
تایپیک هاتو میخونم
واقعا خودمو میزازم جات
کم میارم
افرین بهت که قوی داری پیش میری
واقعا تو خیلی قوی تر ازمایی هستی که با یه بچه کم‌میاریم
واقعا دعا میکنم
خدا قدرتتو صدبرابر کنه.
من تایپیک قبلی رو الان دیدم
که گفتی همسرت صبح میره تا شب.
یه پیشنهاد بدم؟
اگر شرایط مالیش رو داری.
یه پرستار
کار بلد بگیر.
نگرانی نداری که وای سر بچم چی میخواد بیاره
چون خودت هستی.
یه خانم
کار بلد بیار
که حداقل کمکت باشه.
حالا چ بحثه بچه داری
چ خونه داری
اینجوری حداقل میتونی خودتم یکم اساراحت کنی.
دختر به فکر خودتم باش
یهو نگاه میکنی میبینی چقدر فرسوده شدی
الان شرایطتت خیلی سخته و یقول خودت گره خوردی تو هم
بنظرم بهترین کار اینه یکی رو بیاری کمکت
بهش فکرکن.🌱

برادر من نوزادشون رو روی کریرش روی میز ناهارخوری میذاشتن

سلام عزیزم، از این آغوشیای پارچه ای میتونی بگیری قشنگ ببندیش به خودت، آلا تا دوماهگی توی اونا میموند
یا میتونی کالسکه روبیاری تو خونه بذاریش توی اون، چرخاشم قفل کنی

بچه دیگه ت نمیتونه مواظب اون یکی باشع.که نیاد طمتش

من هم بچه اول ۱۳ ماهه بود دخترم به دنیا اومد ولی اون فقط یک بار از خواب پاشد دید دیگه سمتش نیومد تا دوماهش بود تو بغلم پشتم به پسرم بود که یهو خاک انداز روی رازد توسرش از اون به بد دیگه کاری باهاش نداشت

اره خیلی سخته بچه اول چند وقتشه من دخترمو میزارم گهواره تو اتاق درشو میبندم

بنظرم باید تخت ننو بگیری براش

دیگ همینه باید حواست باشه تنهاشون نزاری باهم وقتی خوابه بزارش رو تخت درو ببند