۱۲ پاسخ

اسم دکتر و شهر مطبش بگو تا کسی نره دیکع

چقد عوضی😐

تو همون نظراتش ..بنویس چه دکتریه تا دیگ کسایی هم که مثل شما نمی‌شناسنش نرن پیشش

چقد پست شدن خدای من

چطور یه ادم میتونه وجدان و قلب و انسانیت نداشته باشه لعنت به همچین ادمایی تف

منم حالم از ابن چیزا به هم میخوره

شوهرت فهمید؟ بهش گفتی

خاک توسرهمچین آدمایی

خلاصه مامانا به کامنت و نظرا ت مثبت توی اینترنت اکتفا نکنید برای انتخاب دکتر

من اینجا مسافرم و مهمان
اگر تهران بودم به بهونه خرید و فروش کودکم که بود میرفتم ازش شکایت میکردم

یعنی میخاسته بچه رو بفروشی یه خودتو من نفهمیدیم ببخشید🥲

چه آدم بیشرفی بوده 😣

ای وایییی حرومزاده

سوال های مرتبط

مامان نلین💕✨ مامان نلین💕✨ ۷ ماهگی
سلام تا دخترم خوابیده دلم خاست بیام از تجربه زایمان طبیعیم بگم..
پارت ۱

۳۹ هفته و دو سه روز بودم که با شوهرم رفتیم بیرون خرید نزدیک مطب دکترم بودم شوهرم گفت تا اومدیم اینجا زنگ بزن دکتر یه سر بریم پیشش(چون هفته آخر بود نوبت نزد برام گفت اگه به دنیا نیومد خودت بیا)
رفتیم مطب و نوار قلب اینا گرفتیم بعد دکتر اومد معاینه کنه تا دست زد کیسه آبم پاره شدددد🥲
گفت کیسه آبت به مو بند بوده و من خیلی وقتا برای بقیه مجبورم با سوزن سوراخ کنم کیسه آبو…
یه ترسی تمام وجودمو گرفت از اینکه دیگه قراره زایمان کنم
دستام شروع به لرزیدن کردن
دکتر باهام حرف زد و یه کم آرومم کرد
راستش بیمارستان تا اون لحظه هم باز تصمیم نگرفته بودیم کجا بریم
دکترم پیروزی بود گفت کجا میری بیمارستان گفتم احتمالا بریم قلهک
گفت من خودم بیمارستان تهرانپارسم هزینه دستمزد و خود بیمارستان ۱۱ تومنه
گفتم دوتاش؟ گفت بله
دیگه گفتم دکتر خودمه خب خوبه گفتم پس باشه میرم اونجا
زنگ زد سفارشمم کرد و بهش گفتم میتونم برم خونه پردیس وسایلمو بیارم؟
گفت نه باید بری بیمارستان همسرت میره وسایلت و بیاره
خلاصه راه افتادیم بیمارستان تهرانپارس
مامان معین رضا مامان معین رضا ۳ ماهگی
سلام مامانا، امروز توی آرایشگاه یه اتفاقی افتاد، من بچمو گذاشتم روی صندلی که مانتومو تنم کنم، یه دختر جوون کنارم بود کلی ذوق بچم کرد گفت بدید من بغل کنم، گفتم نه ممنون نیازی نیست زحمت میشه گفت نه و با اصرار برای چند دقیقه بغل کرد دودو سه چهار دقیقه، و من یه لحظه به فاصله شاید ۵ قدم رفتم پستونک معین رو توی روشویی همون اتاق آب گرفتم اومدم، بچمم خواب بود، بعد بچه رو گرفتم رفتم خونه و همینطور که خواب بود گذاشتمش توی جاش البته نه روی تختش توی تشک روی فرش، ناهار خوردیم معین گریه کرد رفتم سراغش دیدم معین وارو شده و داره سینه خیز میره و گریه میکنه دویدم بلندش کردم دیدم دهنش سیاست، خیلی ترسیدم فک کردم دهنش خون اومده بسته شده خونا، دست کردم دهنش و یه تیکه شکلات و یه عالمه شکلات آب شده از دهنش درآووردم، خیییلی ترسیدم، خدا لعنتش کنه مریض نمیدونم کی وقت کرده بود شکلات چپونده بود توی دهن بچه ی خواب، خدا میخواست که تا بیدار شده بود وارو شده بود و نرفته بود پایین شکلاته که بره گلوش، خلاصه دنیای کثیفی شده، من که هنوز حالم برنگشته سر جاش، تو رو خدا خیلی مواظب باشید خیییلی، آدم مریض زیاده.
مامان ثَمَرَةُ فُؤادي مامان ثَمَرَةُ فُؤادي ۱ ماهگی
#ختنه

سلام و درود

دوستان عزیزم منم بسیار تا بسیار از ختنه میترسیدم و کلی نگران بودم، پنجشنبه اون هفته با همسرم رفتیم مطب برای ختنه به روش حلقه ، خب از اونجایی که دل تو دلم نبود هنگام ختنه بچم رو با شیشه شیرش که اماده کرده بودم به همسرم سپردم و اومدم بیرون از مطب و از همسرم خواستم تموم که شد بهم خبر بده.
آنچنان طولی نکشید که همسرم خبر دادن و و رفتم دیدم پسرم آرومه(اثرات بی حسی) و رو پوشکش کردم و تموم شد.
حالا بگم از مقدار گریه و مراقبت ها !
قبل از رفتن پاراکید دو برابر وزنش بهش دادم و اونجاهم قبل از اومدن دکتر اندازه بیست دقیقه الی نیم ساعت یک پماد زدن اونحایی که باید امپول میخورد که کمی بی حس کنه.و بعد همسرم گفت فقط وقتی که امپول بی حسی زده میشد یذره گریه کرد که با شیشه شیر اروم شده ، بعد از تموم شدنش توی راه خونه خوابش برد و بعد که رسیدیم خونه گذاشتمش روی پام که بیدار نشه بعد از چند دقیقه بیدارشد و دو مرتبه گریه کرد که من بلندش کردم و الحمدلله زود اروم شد و ادامه خواب...
اخر شب هم بهش فکر میکنم 4 الی 5 قطره پاراکید دادم و خوابش کردم.
نیمه شب جیش کرده بود که من نفهمیدم .
فرداش هم نق میزد اما نه اونحوری که من ازش غووول ساخته بودم.

در ضمن دکتر گفت اصلا نیازی به پاراکید نیست حالا اگه دیدی داره بی‌قراری میکنه همون موقع بهش بده که من کلا یکبار اخر شب دادمش.

از مراقب ها بگم که دکتر گفت فردا عصر همبن موقع پانسمان روش رو بردار ،دوتا پماد جنتامایسین و آ،د دادن که گفتن هر بار که پوشک رو عوض میکنی سر آلت رو دوبار جنتامایسین و یبار ا،د بزن (حلقه نه فقط سر آلت).

و ظربت سفالکسین که ها 6 ساعت تا افتادن حلقه باید بخوره.

خلاصه که خودتون رو اذیت نکنید آنچنان که تو ذهنتونه سخت نیست .🤗