سلام مامان راد عزیز
دخترمن لجبازه یا بهتره بگم باهوشه. من خیلی باهاش راه میام مثلا چاقو میخواد، بهش میدم اما میگم مامان از صورتت دورنگه دار، ک همین کارو میکنه. گاهی میبره سمت صورت و سرش و بهم میگه ک دارم چیکارمیکنم! منم میگم مامان لطفا از صورتت دورش کن چون ممکنه ب خودت آسیب بزنی، اگر این کارو نکنی مجبورمیشم چاقو ازت بگیرم. ک اونم مجاب میشه ب حرفم گوش بده. یعنی هم حس اعتمادو بهش میدم و هم اینکه اگر موجب سیب ب خودش بشه ازون وسیله یا داشته محروم میشه. اما تنهامشکلی ک هس اینه ک دخترم ب شدت از حموم میترسه.حتی با کلی ترفند و قربون صدقه موهاشو شونه میزنم. دیگه خیلیییی بخواد مقاومت کنه میگم مامان یا بریم حموم موهاتو بشورم یا بیا شونه بزنم ک اونم با کلی اکراه میاد موهاشو شونه بزنم. یادمه یه بار45روز حمومش نکردم بلکه ترسش بریزه. اما دیدم واقعا کار نشدنیه.حالا نمیدونم چیکارکنم. هرراهی ک فکرشو بکنین رفتم ک دل بده ب حموم رفتن و ترسش بریزه اما.... ی وقتایی مثلانمیخوابید وبازیگوشی میکرد میگفتم اگه نخوابی باید بری حموم ک باگریه میومدو میخوابید ک میدونم حماقت کردم اما دیگه هیچوقت تکرارنکردم. الان موندم چیکارکنم بااین حموم نکردن
دخترمن شدیدا لجبازه، اگه کاری رونخاد انجام بده ب هیچ عنوان نمیده، ولی یه سری اخلاقاشو درک نمیکنم. مثلا اینکه اگه بخایم موزیک بزاریم اصلادوس نداره و با داد وگریه میخاد خاموشش کنیم. تازگی با دروپنجره دشمن شده. نمیزاره دربازباشه، پنجره رو بازکنم هوابیاد. میترسه ومیگه ببندشون. با اینکه من اصلا ازچیزی نمی ترسونمش. یا از آب و سرچاه حمام میترسه وجیغ میزنه. یهو ازیه چیزی میترسه بی دلیل. ما هم ک باب دلش راه میریم همه میگن لوسش کردین. لوس میشه و کلی حرفای دیگه. کلا میدونم یکم لوسم هس هرخاسته ای داشته باشه شوهرم مخصوصا براش انجام میده. همه چی رو درک میکنم الی این ترس هاش ک واقعا زندگیم مختل شده. از گرما میپزم ولی نمیزاره پنجره هارو بازکنم. یاحمام نمیاد. اونقد جیغ میزنه ک صداش میگیره
من باهاش-راه میامبا اینکه شدیدا لجبازه و دیگه حواسش-با هیچی پرت نمیشه
فقط نگرانم همینقدر لجباز بمونه
مامان راد عزیز
چیزی ک ذهن منو مشغول کرده اینه ک دخترمقدر وسایلاشو نمیدونه هر چیری رو خراب میکنه میگم مواطب باش خراب نشن باز بی توجهی میکنه
دیروز ی رژ برا خودمگرفتم و ی لاک برا پناه
گفتم پناه ببین اینا رو خریدم ب لاک اصلا نگاه نکرد عاشق لاک و رژ هس-
گفت ماماننگاه کنم رژ رو پیش خودم نگاه کرد بعد دوباره برداشت نگاه کنه منم رفتم ب کارام برس
نرسیده ب آشپزخونه گفت مامان خراب شد همیشه همینه
من بخاطر رژ یا هر چیز دیگه ای نمیگم فقط-نگرانم اینطوری عادت کنه و هر چیزی رو زود خراب کنه و بها نده
والا پسر دقیقا همینجوره که میگی مثلا میره سراغ گاز و بازش میکنه منم دیدم خطرناکه کلا گاز خونه رو قطع میکنم یا من بخام سبزی یا لوبیا سبز درست کنم چاقو بیارم اونو ازم چاقو میخاد بهش میدم خرد میکنه با من خیلی کیف میکنه کلا خیلی خطرناک نباشه مانع نمیشم ولی حواسم هست
اما پدر شوهرم میگفت ما قدیم بچه رو میزدیم و فلان باید جلوشو بگیری مثلا تو خونشون کرم دست و صورت رو برداشت یکه قطره ریخت رو دستش من تو خونه میزارم با کرم دست و صورت خودش بازی میکنه خیلی خوشش میاد 🥺🥴
نکات جالبی بود ممنون، الان پسرم خیلی جیغ میزنه، واقعا نمیدونم چکار کنم، از صدا ها میترسه و توخواب همش با جیغ و گریه و ترس بیدار میشه ممنون میشم اگه تجربه ای دارین بهم بگین
برای ما همه چیز خوب پیش میره تا وقتی ک من کم حوصله، مریض یا خسته نباشم...
ببین عکستو دیدم دیگه از نوشته هات هیچی نفهمیدم فقط به این فکر کردم ک چرا قهوه تموم شده نگرفتیم زودتر من چیکار کنم امروز
منم خیلی چیزارو میدم امتحان کنه
مثلا ظرف شستن. غذا درست کردن. چاقو هم دستش میدم مثلا چاقوهای قذیمیتر ک کند شدن و مراقبشم و......
سعی میکنم باهاش بچگی کنم
من پایه ثابت خاله بازیشم😂
ولی من زیاد مامان خوبی نیستم چون زود جوش میارم
سلام
چرا فکر میکنم دخترم اونقدر که میخوام لجباز نیست و نگران شدم.
اینم بگم اصلا تا جایی که بتونم مانع کارهاش نمیشم (البته بجز وقتایی که خسته و بی حوصله ام که عذاب وجدان میمونه برام)
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.