من سر زایمان دوم بشدت اذیت شدم ساعت 1بستری شدم 3 دردم شروع شد 9وده دقیقه زایمان کردم بخاطر معاینه وحشیانه دچار پارگی شدم تا بخیه بزنن و کارای بچه رو انجام بدن یه زنه افغانی آوردن که همین رسید بدون کوچیک ترین دردی حتی دادم نمیزد زایمان کرد
بچه هم 3500بود بخیه هم نخورده بود تا من رفتم بخش شده بود یازده و نیم چند دقیقه بعد من اونو آوردن شد هم تختی من بچه هم دختر بود منم چون خیلی جیغ زده بودم اصلا حال نداشتم هم بخیه هم دل‌درد داشتم بشدت مهرسامم که حسابی گریه میکرد تا خوابید منم خوابم برد که با صدای فوش پاشدم دیدم بچه زنه افغانی داره گریه میکنه اونم میگفت مرگ خفه شو حروم زاده خاک برسر قیافه زشتت کن زهرمار گرفته با بدبختی پاشدم رفتم بچه رو گرفتم ازش گفتم نعمت خدا رو چجور دلت میاد بگی سگ میگفت آخه من این سگه رو نمیخواستم دوتا بزرگ دارم یدونه هم یک سال نیمه ولی شوهرم راضی نشد بندازم الان بخاطر این حروم زاده باید 13 تومن پول بیمارستان بدم گفتم خوب بد نیست به جلوگیری هم فکر کنی
که الان با بچه به این ماهی اینجور رفتار نکنی واقعا یسری حیف اسم
آدم روشون گذاشت

۱۰ پاسخ

خدا هم نمیدونه چیو به کی بده🙃

اخراج اخراج اخراج

اخراج اخراج اخراج

خاک تو سرش خدا به چه کسایی بچه میده

عزیزم درخواست میدی😍❤️

وای خداا طفلی چ گناهی داره خدا بدونه الان درچه حاله چ مادری بوده بخاطر هزینه بیمارستان خواهر شوهرم زایمان کرد پول بیمارستان 18 شد اصلا فکری نداشت چقدم خوشحال بود با وجودبچه اش

اون زایمان سومش بوده و بدونه برش بوده
من دکتر برش زد 10تا بخیه خوردم
ولی واقعا اگه نمیخاست نمی‌ورد دیگ
ن پولشو داری ن حصله شو خب مراقب باش

دلم واسه‌طفل بی گناه میسوزه واقعا😔

چقدر دلم برای اون بچه سوخت، از همون اول کسی دوستش نداشت

لعنت بهش بعضیا اصلا بویی از انسانیت نبردن

سوال های مرتبط

مامان ایلیا مامان ایلیا ۱۱ ماهگی
وااااااای امان از بچه و دردستر هاش😵‍💫 دیشب ایلیا خواب بود دیگه بیدارش نکردم تو خواب مای بیبیش رو عوض کردم چون گرم بود شلوار پاش نکردم صبح ساعت 5 شیرش دادم خواب و بیدار بودم بعد دیدم ایلیا بیدار شد فکر کردم باز میخوابه منم که خوابم میومد خوابیده بودم اونم داشت با خودش حرف میزد بعد اومده بود روی من دست به سینه هام میزد چون لباسم بالا بود بعد یهو بیدار شدم دیدم رومه اومدم درازش کنم بخوابه که دیدم وااااااااای چسب مای بیبی‌ش کنده شده بود کل جاشو لباساشو گوهی کرده بود😂😭 سریع گفتم وای ایلیا مامان چیکار کردی خدا مرگم باز گفتم وای مهدی چیکار کنم شوهرم بلند شد دیدم اونم حساس روی این چیزا گفت وای مگه نگفتم شلوار پاش کن گفتم چند بار اینجوری بدون شلوار خوابیده اینجوری نشده دیگه بلند شدم ایلیا رو بردم شستم تمیز لباساشو عوض کردم جاشو شستم لباساشو شستم حتی جای خودمون هم یا ذره کثیف شده بود شستم سینه منم گوهی کرده بود😮‍💨😂 دیگه منم رفتم حموم لباسامم شستم خودمم دوش گرفتم الان خدمت شمام😐😭😮‍💨😂 اینم از صبح من😵‍💫
مامان مانِلی مامان مانِلی ۹ ماهگی
مامانا اومدم از تجربه ام بگم شاید بدرد کسی خورد
مانلی تا۶ ماهگی روزا میخوابید و شب بیدار بود از ۶ ماهگی خوابش درست شد ولی هر بیست دقیقه با گریه بیدار میشد منم هی شیر میدادم فکر میکردم گرسنه اس ولی این روند تا ساعت ۴ و ۵ صبح ادامه داشت بی خوابی کلافه ام کرده بود هی میبردم دکتر دکتر چک میکرد میگفت چیزیش نیست حتی فکر میکردم رفلاکس داره بردم چکاب اونم نبود فقط شبها تا صبح بیقرار بود هی دستها و پاهاش رو میکوبید زمین یه مدت تو پشه بند رو زمین خوابیدم یک کم حالتاش بهتر شد ولی خوب نشد اصلا شبها خواب نداشت همش گریه میکرد خیلی دکتر بردم یه دوره دارو رفلاکس دادم باز فرقی نکرد چند وقت پیش بردم دکتر بهش ملاتونین داد ولی من ترسیدم و بهش ندادم دیگه دیدم هی داره بدتر میشه یه نفر بهم گفت بهش رازیانه دم کن بده هم ارامبخش هم تپلتر میشه رفتم عطاری رازیانه بگیرم از اقا پرسیدم رازیانه طوری نیست به دخترم بدم اونم گفت مگه چطورشه گفتم جریان رو گفت مطمئنی دلدرد نیست گفتم اره گفت پس جاییش درد میکنه گفتم چکاب بردم طوریش نیست گفت چند شب قبل خواب با روغن بادام شیرین بدنش رو چرب کن من این کار رو‌الان یه هفته اس انجام میدم دخترم اروم شد شبها اروم میخوابه فقط برا شیر بیدار میشه الهی بگردم بدن درد بوده من نمیفهمیدم عطار گفت چون وایمیسته و تحرکش بالاس بدن درد میگیره