خسته شدم از درد واژن درد لگن سفت کردن بچه درد کمر درد زیر شکم از بارداری هرچی هم که ورزش انجام میدم انگار نه انگار پله میرم انگار نه انگار دمنوش زعفران گلاب ماما گفت بخور انگار نه انگار میخوام زایمان کنمممم شوهر بدبختم منتظره نزدیک زایمان بشه که مرخصی بگیره بیاد یه ماهه ندیدمش مامان بابام یه ماهه ندیدم شهر دیگه زندگی میکنم خسته شدم از خانواده شوهر

نمیدونم والا
چون یه تاریخم ۸خردادبوده تازه بازم میشه یه روزگی ن دوروزگی
همون موندم واس خودم نوشته دوروز مونده

یه بنده خدایی میگف. اندازه نخود روغن‌زردگاوی بزارین یخچال خودشو بگیره. بعدبزارین داخل رحم. دردا شروع میشه ولی جرات نمیکنم‌ریسک کنم

ورزشارو انجام میدم‌ سرسینه هامم ماساژ میدم‌ حتی یه وقتایی یه قاشق روغن‌زرد میخورم ک تحریک بشه

نه هنوز. تکون میخوره اینوراونور وول میخوره. ب واژنم هرچتددقیقه فشارمیاره ولی درداصلی زایمانوندارم

با سر سینه هات بازی کن ،شربت خاکشیرم بخور ،اناناس هم بخور ورزشا هم مرتب انجام بده خیلی جلو میافته و راحت تر میشه زایمانت

منم‌یه طرف لگنم دردمیکنه نمیتونم درست راه برم‌ ولی ب واژنم فشارش بیشتر