بچها بهتون گفته بودم راجب اسم بچم که من شاهان گذاشته بودم بد بچم اومد دنیا یه هفته بستری شد خانواده شوهرم بدون که بهم بگن گذاشتن علی اصغر بد من دلم شکست یدفعه تو دلم اسمی که دوستشدام موند بد الان دوماه شده من هرکار میکنم تو دهنم نمیاد اسمشو بگم دست خودم نیست همش میگم پسرم آخه اسم پدر شوهرم علی اسم بچه بردار شوهرمم علی اسم اینم علی اصغر آخه چخبره همش پشت هم قربون اسم علی اصغر بشم ولی دست خودم نیست خلاصه شوهرم میدونه اسم شاهان به دلم مونده اسمشو تاحالا نگفتم امروز مامانش اینجا بود شوهرم اینستا بود یدفعه راجب عربا صحبت شد بد شوهرم گفت اسم بچه رو شاهان صداش کنیم مادر شوهرم یدفعه حالت عصبی گرفت به خودش بد گفتم نه اسمشو بابات گفته ناراحت میشه گفت نه بابا داداشم گفت علی اصغر بد مادر شوهرم لال شد حالا نیم ساعته رفته خونش الان خدا میدونه چیا گفته پدر شوهرم که آره اینا گفتن شاهان این حرفا ترسیدم شر درست کنه بنظرتون شوهرم کارش بد بود گفت آخه از تهه دل من خبر داره میدونه اسم شاهان خیلی دوست داشتم تو تنهایی ام چیزی نگفته بود بهم اصلا تا امروز یدفعه گفت

۲۱ پاسخ

اتفاقا دم شوهرت گرم ب نظرم ک این کارو کرده👌
الانم ب درک ک عصابش خورد شه و بره پایین چرت و پرت بگه

۹ ماه تو بدبختی کشیدی سرویس شدی چرا اسم و اونا انتخاب کنن ؟؟؟؟ تازه اگه بنا به اسم امام این همه اسم امام

چرا میترسی وقتی شوهرت پشتته پشمک نباش برو اسمش عوض کن تو زحمت کشیدب

شر بشه تو 9ماه سختی کشیدی، درد زایمان بعد حق انتخاب اسم نداشته باشس

به درک که ناراحت شده اصلا مادر شوهرت حق نداشته مادر اون بچه تو بودی منم هنوز باردار نبود مادر شوهرم محرم بود همه جمع بودیم خونه مادر شوهرم بعد به شوهرم برگشت گفت اگه بچه دار شدید اسم بچه رو بزارید علی اصغر شوهرمم سر شام بودیم به مادر شوهرم گفت من اصلا اسم بچه آمو نمیزارم علی اصغر قربون اسمت بشم علی اصغر ولی دقیقا شب تاسوعا بود شوهرم گفت اگه بچه دار بشیم هر سال شب تاسوعا غذا نذر میگم سال بعد محرم پسرم به دنیا اومد اسمشم گذاشتم عرشیا اصلا برات مهم نباشه خودت همش شاهان صداش کن بزار بقیه هم بگن شاهان بزار مادر شوهرت بسوزه بی خاصیت

خاب یعنی بعد ۲ماه میخوای یه چی دیگه بگی . چرا اجازه دادی

شوهرت رفته علی اصغر گرفته .آخه مگه میشه به تو نگن برن بگیرن.کارشون بد بوده .

یعنی بعد دوماه می‌خواین یه اسم دیگه صداش کنید درست متوجه شدم مگه به همه نگفتید علی اصغر؟

دمش گرم خوب گفته حق تو بود که اسم بچتون خودت بزاری حالا که نذاشتن تو هم هر چی دوست داری صداش کن

بگو شوهرم میگه من چکاره هستم اون گفته شاهان بگیم چکار من دارید
منم اسم پسرم اهورا هست شوهرم انتخاب کرده مادرشوهرم میگفت محمد من هردوتاش دوست داشتم مادرشوهرم میگفت حرف من شما نکردین گفتم پسرت اینو خواسته چرا برای من میگی

وا چ‌کارا😑
من جات باشم میرم اسمشو از تو شناسنامه هم عوض میکنم،بچه مال توعه اختیارشم دست تو

تو اختیار بچت رو داری هر چی دلت بخواد میتونی صدا کنی چه ربطی به مادر شوهر داره
اگه گفت بگو هر وقت یکی دیگه زاییدی اسمشو خودت انتخاب کن چکار بچه من داری

مگه برای ثبت اسم همسرتون نرفته بود دکنبال کاراش؟
همسرتون میتونس اونیکه انتخابتونه تو ثبت احوال بگه

خب وقتی شوهرت گفت شاهان صدا بزنیم تو هم میاس پشتش وایسی که بفهمن این نظر تو هم هست
چرا گفتی نه ناراحت میشن اینجوری فکر میکنن اسم شاهان فقط نظر همسرت هست نه تو

کی بزا کی اسم بزاره😒

میدونستی ثبت احوال شاهان رو حذف کرده و دبگه کسی اجازه نداره اسم بچشو شاهان ، ایهام ایسان و .... بذاره

وای عزیزم انقد پیگیر نباش
بیخیال
شوهرت یه حرفی زد
مامانشم جوابشو داد

چرا یه جوری صحبت میکنی که اونا صاحب فرزندت هستند ؟؟

چرا انقدر میترسی ازشون!!؟

کاره خوبی کرده به نظرم اصلا از دعوا و اینا نترس شاهان صداش کنیین کی الان علی اصغر میزاره آخه داداش من ۲۰ سالشه اسمش علی اصغره الان معترضه که چه اسمیه برام گذاشتین اسم مذهبی هم هست دیگه عوض هم نمی کنن آخه

کار خوبی کرده شوهرت ،میخوان ناراحت بشن بشن چقد مهمه برات بیخیال بابا

سوال های مرتبط

مامان فاطمه‌ نورا😍 مامان فاطمه‌ نورا😍 ۲ ماهگی
خانما یه درد دل خواهرانه قبل از اینکه من باردار بشم شوهرم میگفت دختر داشته باشم اسمشو میزارم رقیه وقتی که فهمیدیم دختره خونوادش خیییلی مسخره کردن که این چه اسمیه و بزرگ بشه همه مسخرش میکنن قدیمیه پدر شوهرم نورا رو پیشنهاد داد منم ترسیدم که دخترم در آینده اسم رقیه رو دوسش نداشته باشه با شوهرم صحبت کردم که منصرف بشه هیچ اسم دختری به دلمون نمی‌نشست اونا هن خیلی به نورا اصرار میکردن منو شوهرمم به هم نظر شدیم باهم که به خاطر حضرت زهرا و اینکه ست باشه با اسم من ( اسمم فاطمه‌س) اسمشو بزاریم فاطمه نورا بعد از به دنیا اومدن دخترم خونواده ی شوهرم خیلی باهاش دعوا راه انداختن‌ که اسم زنتو چرا میزاری رو بچه شوهرمم‌ توجه نکرد رفت شناسنامه گرفت الان اونا نورا صداش میکنن به فامیلاشونم‌ گفتن اسمش نوراس( هرچند تو نامگذاری فامیلاشون‌ دیدن که ما گذاشتیم فاطمه نورا) تازه پرو پرو اومده بودن به منو مامانمم‌ میگفتن بگید نورا ماهم‌ گفتیم اسمش فاطمه نوراس پدر و مادرش اسمشو انتخاب کردن و وسلام‌. ولی خییییییلی اعصابم خورده اصلا یه کاری کردن. که میگم یعنی اسم قشنگی رو انتخاب کردم‌ براش؟؟؟ لحظاتی هست که اسم بچه از چشمم میوفته خودمو لعنت میکنم که ای کاش با شوهرم همراه میشدم و از لجشون‌ میزاشتم رقیه‌. هیییییییچوقت‌ حلالشون‌ نمیکنم که نورا صداش زدن و اسم دخترمو‌ خراب کردن الهی خیر نبینن‌ . به نظرتون چیکار کنم؟؟؟😭😥
مامان maman Nelin🌈💖 مامان maman Nelin🌈💖 ۴ ماهگی
مامانا ذهنم خیلی درگیره
امشب برای شام رفتیم خونه ی مادرشوهرم. قرار بود شب اونجا بخوابیم. چون معمولا بچمو که میبرم جایی بعدش میارم بد خواب میشه. بردمش اونجا همش خواب بود بچه. ساعت ۸ بهش شیر داده بودم خوابید ۱۱ قرار شد بهش شیر بدم اگه خوابید و بیدار نشد شب همونجا بخوابیم. اگه بیدار شد بیاریمش خونه ی خودمون. من ۱۱ بهش تو خواب شیر دادم. همیشه همینکارو میکنم. پدر شوهرم شروع کرد گفت تو خواب بهش شیر نده و فلان گفتم اگه بیدار شه خودش دیگه نمیخوابه قلقش دستمه. گفت نکن اینکارو بچه بد خواب میشه خلاصه توضیح دادم که اگه بیدارش نکنم خودش بیدار شه خوابش کلا میپره تو خواب بهش شیر بدم میخوابه دوباره. مادر شوهرمم از اون طرف جو میداد که آره بچه ی منو اذیت میکنن و فلان‌ خواهر شوهرم چند بار بهش اشاره داد که بسه دیگه چیزی نگو این باز میگفت بچه ی منو اذیت میکنن؟ هی میگفت. منم دیدم ساکت نمیشه برگشتم گفتم آره ما بچه رو شکنجه میکنیم تنبیه بدنیش میکنیم. خلاصه که شیر دادم و بچه خوابید بازم بیدار نشد. به شوهرم گفتم بمونیم شب مادر شوهرم گفت حالا میخواین امتحان کنین برین خونه ببینین شاید خوابید اگه نخوابید بیارینش منم دیدم اینجوری گفت به شوهرم گفتم بریم خونه.
به نظرتون من جوابشو دادم کار بدی کردم؟ نمیدونم چرا عذاب وجدان گرفتم.
خدایی آدمای بدی نیستن اما امشب واقعا عصبیم کرده بودن