سلام مامانا خوبین لطفا این چیزیو ک میگم بدون قضاوت جواب بدین .
من مادرشوهرم عمل فتق کرده الانم بیمارستانه شوهرم هرروز میره سر میزنه بهش اینم بگم ۳تا پسر داره و شوهر نه شوهرش تاالان رفته که ۴ روز میگذره نه دوتا پسر دیگش رفتن سربزنن ... ولی شوهر من این ۳ باره داره میره سربزنه... هرسه بارم ابمیوه طبیعی و کمپوت و انواع میوه ها و همه چی خلاصه امروزم دوتا اناناس گرفتاورد گف ابشو بگیر ببرم برا مامانم.. خداشاهده ناراحت نمیشم چون مادرشه و وظیفشه ولی وقای ب این فک میکنم ک وقتی من مریض میشم حتی یه دکتر سادع هم منو بزور میبره و کلی غرغر میکنه که چول مفت ندارم بدم دکتر یا چن روز پیش بعد ماه ها یه لباس ۳۰۰ تومنی دیدم برام نخرید ب این فک میکنم که اصن منو نمیخواد و نصف این کارایی ک برا مامانش داره میکنه رو برای زایمان من نکرده.. خیلی ناراحت میشم شماجای من بودین ناراحت نمیشدین؟(برام جالبه که پدرش و دوتا پسر دیگش هیچ نمیرن سربزنن ب مادرشون و زنش)

۵ پاسخ

چرا عزیزم حق داری ناراحت شی چراغی ک ب خونه رواست ب مسجد حرام است

حق داری ناراحت بشی، مسئول اون هم در درجه اول شوهرشه بعد بچه هاش

شوهرمن دقیقا اینجوری ۳تابرادرشوهرام اصلانمیرن ولی موقع دعوتی اون ۳تارودعوت میکنه ماروادم حساب نمیکنه موقع مریضی اون نوه هاش خودشومیکشه امابچه هامن ویسال نبینه اصلاحال نمیپرسه هزارباربه شوهرم میگم فرق میزاره به من وبچه هام احترام نمیزاره چون توگاوی وحمال توهم سنگین باشی مث بقیه همه چی حله

اب اناناس ونصفشوقایم کن اب قاطیش کن ببره🤣🤣🤣🤣

اینم اضافه کنم که تاالان نزدیک ۱‌میلیون هزینه میوه و کمپوت و اینا داده اما وقتی ب من میرسه میگه ندارم درصورتیکه داره

سوال های مرتبط

مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 ۲ سالگی
مامان باران مامان باران ۲ سالگی
ی اتفاقی امشب افتاد امیدوارم سرزنشم نکنین
توی حیاط خونه مادرشوهر بودیم ک بچه جاریم اومد همسن‌دخترمه و اون پسره
باهم بازی میکردن و اینا من دوسشون دارم این جاریم رو و همچنین بچشو چون دست بزن هم نداره راحتم
همه چی خوب بود تا برادرشوهرم اومد که میشه عموی بچه ها
دختر من خیلی این عموش رو دوس داره البته همشونو دوس داره ولی اینو بیشتر دیده راحتتره کنارش از بدو ورودش بدون نگاه کردن ب دخترم رفت پسر جاریم بغل کرد باهاش حرف زد بازی کرد انداختش بالا و دخترم از همون اول انتظاری میکشید ک یه نیم نگاه بهش بندازه چندبار هم بصورت نا محسوس گفتم عمو اومده الان باهات بازی میکنه ولی این احمق حتی نیگاشم نکرد تهش دخترم ناراحت شد اونم وحشتنااااااک رفت تو کوچه اصلا دلم اتیش گرفت گریم‌گرفت
این بار اولش نبود کلا آدم مودییه حالم ازش بهم میخوره حالا میخواید بگید اشتباه میکنی نمیدونم ولی وقتی بچم اونجوری میشه قلبم تیکه میشه گندش بزنن
منم از شدت ناراحتی این موضوعو ب شوهرم گفتم چون از قدیم هی میگه من همه چیمو ب این داداشم میدم و این فلانه در حالی ک این آقا اصلا مودی تشریف داره و هزاران بار شنیدم پشت شوهرم بد میگه ولی هیچی نگفتم
نمیدونم چراایقد ناراحتم نظرتون کار درستی کردم‌گفتمش؟ فقط بچه من نیست که بچه اونم هست حق داره بدونه